شما اینجا هستید
اجتماعی » نه به حیوان آزاری

سیروان محمودی (مدیر انجمن جامعه شناسی ایران- دفتر سردشت)

در طول چند سال اخیر شاهد چندین مورد پدیده شوم حیوان آزاری بودیم و هستیم، که به خصوص در شبکه های اجتماعی در مقیاس وسیعی منتشر می شوند. و اثرات آن را چندین برابر می کنند.

این کلیپ های حیوان آزاری تنها سکانس های کوچکی از سناریوی وحشیگری های جامعه ما می باشد. به این فکر کنید که هر روز و هر ساعت، صحنه های حیوان آزاری زیادی اتفاق می افتتد اما در هیچ دوربینی ضبط، ثبت و منتشر نمی شوند!

“شکار حیوانات” مشخصه اصلی زندگی در “دوره شکار” انسان نخستین، قبل از پیدایش تمدن است که هنوز هم به عنوان میراثی ارزشمند برای “جامعه ایلی-قبیله ای” فعلی بجا مانده است جامعه ای که ماهیت و ترکیب اش مملو از عناصر و پدیده های زندگی وحشی، قبیله ای و سنتی است، اما مدعی مومن بودن، مدرن بودن، آزادیخواه، خواستار توسعه، دموکراسی و رفاه بیشتر و حافظ محیط زیست هم هست! (یادآوری شود؛ انسانهای نخستین و قبیله ای هم رفتار وحشیانه ما را با حیوانات نداشته اند. شکار برای آنها، زندگی و زنده ماندن بود و از طبیعت و حیوانات و ارزشهای آن هم جدا نبودند. اما شکار برای انسان امروزی جزئی از سبک زندگی و ذائقه زیستی-اجتماعی او شده است. و هیچ پیوندی با طبیعت، حیوانات و… ندارد بلکه فقط بدنبال کسب لذت و درصدد رفع نیازها و خواسته های خودش است، حالا به وحشی ترین شکل ممکن).

به این جامعه باید “جامعه ی وحشی” گفت که “حیوان آزاری” یکی از تفریح و سرگرمی های آن است و از آن لذت می بیند و عده ای هم گوشی بدست از فیلمبردای و ثبت این وقایع کسب لذت می کنند. همین جامعه است که به هر قیمتی حاضر است “پول” کسب کند، از ایجاد لابراتوهای موادمخدر و تولید شیشه صنعتی گرفته تا نابودی طبیعت و جنگل، حیوان آزاری و رانت و مافیاهای زمین خواری و…..

همین اصول و اخلاق وحشیگری را به فرزندانمان و نسلهای آتی انتقال می دهیم. در پروسه اجتماعی کردن و جامعه پذیری فرزندانمان، مفاهیم “شکار”، “وحشیگری”، “ادبیات فحش”، “فساد، دروغ، خیانت، جنایت و…” منتقل می کنیم، باید از خود پرسید چه انتظاری از نسل آتی داشته باشیم؟! و چه امیدی نسبت به آینده آنان داشته باشیم؟!

وقتی در محافل این جامعه وحشی می نشینی، محور بحث ها، “شکار”، “تفنگ ته پر”، “گلوله های ته پر” و گاها “حیوان آزاری” و تعریف داستان شاهکارهای شکارشان هست و بس…

جامعه ای که از مطالعه، کتاب، آگاهی، اندیشه، تفکر و… دور است واقعا چه امیدی به این “جامعه وحشی” هست؟! باید روی این جامعه استفراغ کرد، ساختارهای مفهومی آن را ویران کرد و از نو ساخت، باید در برابر این بربریت و وحشیگری، سرکشی نمود…

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

سایت خبری سقز رووداو | خبری | اجتماعی | کوردانه | اقتصادی | سیاسی | فرهنگی | گزارش | عناوین بین الملل