این رسانه ها در برخی برنامههای خود، بهویژه در ایام مذهبی مانند ماه رمضان از افرادی مبتلا به اتیسم که حافظ قرآن هستند دعوت میکند.
این اقدام، هرچند در ظاهر ترویجکننده فرهنگ دینی و برجستهسازی توانمندیهای افراد دارای اتیسم به نظر میرسد اما از جنبههای مختلف قابل نقد و بررسی است:
۱. استفاده ابزاری و نابغه سازی از اتیسم
نخستین نقد اساسی به این رویکرد، استفاده ابزاری و احساسی از افراد مبتلا به اتیسم برای برانگیختن احساسات عمومی بهویژه در میان مؤمنان است. رسانه ملی بهجای ارائه تصویری واقعی، چندبعدی و آگاهیبخش از اتیسم، صرفاً بر موارد استثنایی (حافظان قرآن) تمرکز دارد که خود میتواند منجر به شکلگیری دیدگاه های نادرست شود. این دیدگاه ها ممکن است باعث شود که جامعه تصور کند همه افراد مبتلا به اتیسم دارای چنین تواناییهایی هستند یا آنها را صرفاً بر اساس این ویژگیها قضاوت کند درحالیکه طیف اتیسم بسیار گستردهتر و متنوعتر از این موارد خاص است.
۲.عدم ارائه درک علمی از ماهیت اتیسم
اتیسم یک اختلال عصبی رشدی است که بر مهارتهای ارتباطی، اجتماعی و پردازش اطلاعات تأثیر میگذارد. برخی افراد در این طیف دارای حافظهای فوقالعاده قوی برای حفظ اطلاعات، بهویژه در قالب الگوها، کلمات و اعداد هستند. بااینحال، این حافظه طوطیوار (Rote Memory) الزاماً به معنای درک مفهومی عمیق از محتوای حفظشده نیست. بسیاری از این افراد ممکن است آیات قرآن را بدون درک معنایی یا توانایی تفسیر و تحلیل آنها حفظ کرده باشند. تأکید بیشازحد رسانه بر این توانایی خاص بدون ارائه توضیح علمی درباره ماهیت عملکرد شناختی در افراد دارای اتیسم، میتواند موجب درک نادرست جامعه از این اختلال شود.
۳. نادیده گرفتن مشکلات و نیازهای واقعی افراد دارای اتیسم
تمرکز رسانه بر نمایش این نوع برنامه، باعث میشود که چالشهای روزمره و نیازهای واقعی افراد دارای اتیسم و خانوادههایشان نادیده گرفته شود. جامعه باید بداند که بسیاری از این افراد با مشکلات متعددی مانند دشواری در برقراری ارتباط، حساسیتهای حسی، نیاز به حمایتهای آموزشی ویژه و چالشهای اجتماعی روبهرو هستند، اما صداوسیما بهجای پرداختن به این مسائل، تصویری آرمانی از اتیسم ارائه میدهد که با واقعیتهای زندگی این افراد همخوانی ندارد.
۴. پیامدهای اجتماعی و فرهنگی این رویکرد
این نوع بازنمایی رسانهای میتواند انتظارات نادرست در جامعه و خانوادهها ایجاد کند. برخی والدینی که فرزند مبتلا به اتیسم دارند، ممکن است تحت تأثیر چنین برنامههایی تصور کنند که کودکشان نیز باید دارای چنین استعدادهای خارقالعادهای باشد و در صورت عدم مشاهده این تواناییها، دچار سرخوردگی شوند. از سوی دیگر، جامعه ممکن است افراد مبتلا به اتیسم را صرفاً بر اساس این موارد خاص بشناسد و سایر ویژگیها و چالشهای آنها را نادیده بگیرد.
۵. پیشنهادهایی برای بهبود بازنمایی اتیسم در رسانه
برای اصلاح این رویکرد، صداوسیما میتواند:
برنامههای علمی و آگاهیبخش درباره اتیسم تولید کند که طیف گستردهای از ویژگیها و نیازهای این افراد را پوشش دهد.
از متخصصان حوزه روانشناسی، علوم شناختی و علوم اعصاب برای تبیین علمی اتیسم در برنامههای خود استفاده کند.
داستانهای واقعی و متنوع از زندگی افراد مبتلا به اتیسم و خانوادههایشان را روایت کند، نه فقط نمونههای خاص با تواناییهای استثنایی.
چالشهای آموزشی، اجتماعی و حمایتی این افراد را بررسی کرده و برای بهبود شرایط آنها راهکار ارائه دهد.
نتیجهگیری
نحوه نمایش افراد دارای اتیسم در رسانهها تأثیر زیادی بر نگرش جامعه نسبت به این اختلال دارد. صداوسیما باید از استفاده ابزاری و احساسی از این افراد پرهیز کرده و به ارائه اطلاعات علمی، واقعی و همهجانبه در این زمینه بپردازد. تنها در این صورت میتوان به ارتقای آگاهی عمومی، کاهش تصورات نادرست و بهبود شرایط زندگی افراد مبتلا به اتیسم و خانوادههایشان کمک کرد.
- سقز رووداو
- کد خبر 20724
- بدون نظر
- پرینت