چند صباحی از سایه سنگین کرونا و استرس ناشی از آن در جامعه گذشته و فغان دانشآموزان و معلمها از آموزش مجازی و از راه دور بلند شده است. به عقیده شمار زیادی از آموزگاران در مقاطع تحصیلی این نوع آموزش به دلیل نبود زیرساختهای آموزش مجازی از اساس بینتیجه است و شماری نیز میگویند ٣٠درصد از دانشآموزان و آموزگاران روستانشین به اینترنت و ابزارهای آموزش مجازی دسترسی ندارند. این گزارش گفتوگویی با چند معلم باسابقه است که نقدهایشان را درباره آموزش از راه دور برای روزنامه «شهروند» گفتهاند.
ناصر رحمانی، کارشناس ارشد ریاضی؛ بهروز علوی کارشناس زبان انگلیسی؛ صلاح سرخی، کارشناس آموزش ابتدایی؛ طاهر حامدی، کارشناس جامعهشناسی و مجید راموش جان، کارشناس ارشد عمران معلمانی هستند که در این گفتوگو ما را همراهی کردند.
ـ شماری از معلمهای حرفهای میگویند آموزش مجازی و آموزش از طریق رسانه ملی نمیتواند جایگزین تدریس حضوری و چهرهبهچهره معلم شود، به نظر شما با توجه به اپیدمی ویروس کرونا عاقبت سال تحصیلی دانشآموزان در سال ٩٩-٩٨ با این وضع نابسامان به کجا خواهد رسید؟
حامدی: ما معلمان در روزهای عادی پیش از اپیدمی نیز انتقادات خود را به سیاستگذاران نظام آموزشی اعلام کردیم؛ اگرچه باوجود تمام کاستیها، فرآیند آموزش در کلاسهای درس با همت نیروی انسانی متعهد و کورسوی شوق امید در نگاه دانشآموزان تا به امروز ادامه یافته است. آنچه ما را نگرانتر از همیشه کرده، طبق تجربه، عملکرد برنامهریزان و چشمانداز نامعلومی است که آنان بر نظام آموزشی تحمیل کردهاند. پاسخگونبودن آنان به انتقادات، سالهاست که سوالات مطرحشده را بیپاسخ گذاشته است و با ورود این اپیدمی ناشناخته نگرانی ما از کدر و غیرقابل رؤیتبودن آینده سال تحصیلی چندین برابر شده است.
سرخی: آموزشهای مجازی در شرایط بحران و زمانی که امکان حضور دانشآموز و معلم در کلاس درس میسر نباشد، به ناچار یکی از راههای پیشبرد آموزش برای جلوگیری از عقبماندگی درسی دانشآموزان است، اگرچه آموزشهای مجازی هرگز نمیتواند خلأ اصلی را که به واسطه تعطیلی مدارس ایجاد شده است، پر کند، زیرا تعلیم و تربیت فرآیندی چند سویه است که تعامل دانشآموز، معلم و محیط آموزشی در ارتباط واقعی با هم امکان دسترسی به آن را فراهم میکند. با توجه به مدیریت بحران و سازوکارهای ناقصی که تدارک دیده شده است، افق روشنی برای سلطه بر وضع موجود در کوتاهمدت قابل تصور نیست و گمان میرود تا آخر فصل بهار امکان بازگشایی مدارس فراهم نشود.
راموشجان: آموزش مجازی هیچ وقت نمیتواند جایگزین تدریس حضوری و چهرهبهچهره معلم در کلاس شود. در این نوع آموزش به تفاوتهای فردی دانشآموزان توجه نمیشود، ارتباط عاطفی با دانشآموزان برای ایجاد انگیزش برقرار نمیشود، شرایط مادی خانوادهها نادیده گرفته میشود و معلم نمیتواند از میزان یادگیری دانشآموزان مطمئن باشد و آنها حضور فعالانه نخواهند داشت. حتی در تدریس حضوری هم عده زیادی از دانشآموزان همیشه در فکر بیرون و مشکلات روانی و اجتماعی خود هستند که بعضی اوقات با تذکر معلم به بحث برمیگردند. درواقع میزان علاقه و انگیزه دانشآموز میتواند عاملی باشد که او از آموزش مجازی بهره ببرد یا نه.
رحمانی: به یقین میتوان گفت آموزش مجازی به مقصدی که باید، نخواهد رسید. آموزش کامل مفاهیم درسی، نظارت بر روند یادگیری دانشآموزان و رفع اشکالات آنان و برگزاری آزمونهای کلاسی اتفاق نمیافتد، این درحالی است که تمام تلاش و تمرکز فعلی مسئولان آموزشوپرورش بر آن است که وانمود کنند خللی بر روند آموزش دانشآموزان وارد نشده است، درحالیکه واقعیت چیز دیگری است و جمله «آموزش تعطیل نمیشود» ادعایی بیش نیست.
علوی: عاقبت سال تحصیلی ٩٩-٩٨ مشکلاتی از نظر اداری برای ادارات کل و وزارتخانه و نظایر آن به وجود خواهد آورد. یکسری لیست و نمره و امثال آن هست که باید در یک سامانه ثبت شود که حالا به آن راحتی امکانپذیر نیست. این موضوع البته به نظرم اهمیت چندانی ندارد. اتفاقا سال تحصیلی جاری میتواند نتیجه مثبتی هم به همراه داشته باشد. مشروط به اینکه به مثابه فرصتی برای بازاندیشی و تعمق در وضع موجود به آن نگاه کنیم.
ـ نخستین گزینه عملی آموزشوپرورش در این دوران استفاده از شبکه تلویزیونی آموزش بود. اما گلایههایی به همراه داشت. برخی از والدین از فشردگی و محدودیت برنامههای آموزشی شبکه آموزش سیما گلایه میکنند. شما چه انتقاداتی به آموزش کتابهای درسی در رسانه ملی دارید؟
رحمانی: نگاه حاکم بر آموزش تلویزیونی دروس نیز مرکزگراست و یقینا هر برنامهای که نیاز طیفهای متنوع و مختلف مخاطبانِ با پیشنیازهای نابرابر را در نظر نگیرد، اگر ثمرهای نیز داشته باشد، قطعا از آنِ عدهای محدود و خاص خواهد بود و این سرآغاز انفصال مخاطبان از پروسه آموزش است. درحالیکه به راحتی میشد همین شیوه را با در نظر گرفتن فاکتورهایی چون آموزش به زبان مادری، هماهنگی بیشتر سر فصلها، در نظر گرفتن ویژگیهای فرهنگی و… در شبکههای استانی گنجاند که قطعا نتایج بهتری داشت.
علوی: سیستم آموزشی سیما مشکلات فراوانی دارد. البته کسانی که دستاندرکار هستند، احتمالا با رویکرد «کاچی به از هیچی» برای این مهم برنامهریزی کردهاند. دانشآموزانی که امکان یادگیری بیشتری دارند، ممکن است بتوانند از این سیستم آموزشی بهرهمند شوند. اما این همه ماجرا نیست؛ همه دانشآموزان در یک سطح نیستند و همه آنها در فضای یکسانی این برنامهها را نگاه نمیکنند. گاهی در فرآیند آموزش یک معلم در کلاس ٢۵ نفره باید بتواند ٢۵ چهره مختلف داشته باشد. اگر فضای حمایتگرانه درستی وجود داشت و این برنامهها در سطوح مختلف و توسط استادان مختلفی تدریس میشد، ممکن بود نتیجه بهتری به دنبال داشته باشد. اما نهتنها بار این ماجرا بر شانه نحیف دانشآموزان سنگینی میکند، بلکه خانوادهها و بسیاری از معلمان نیز امکان همراهی دانشآموزان را ندارند. چهبسا بعضی از دانشآموزان بهطور خاص در روستاها به تلویزیون هم دسترسی نداشته باشند.
حامدی: اگر والدین به این اعتقاد رسیده باشند، نشان از نزدیکشدن دید آنان به چشمانداز ما دارد. برنامههای آموزشی شبکه آموزش سیما نیز باز همان نگرش ابزاری را دنبال میکنند. کافی است به دروسی توجه کنیم که در صدر توجه برنامهریزان گذاشته شده تا متوجه شویم گزینشی عمل کردهاند. آنان اهمیت بیشتری به بعضی از دروس داده و بعضی از دروس را از لیست برنامهها خارج کردهاند یا به نسبت سایر دروس سهمیه زمانی بسیار کمتری را به آنان اختصاص دادهاند. دروس علوم پایه و از آن میان دروسی که در کنکور اهمیت بیشتری دارند، در صدر توجه بوده است. دروس علوم انسانی را یا فراموش کردهاند یا برای خالینشدن عریضه در حدی بسیار نازل جایی برای آن در گوشهای دست و پا کردهاند.
راموشجان: شیوههای متفاوت تدریس معلمان، مدت زمان کم تدریس یک مبحث و تفاوت مطالب تدریسشده در مدارس با مطالبی که در صداوسیما تدریس میشود، میتواند انگیزه دانشآموزان برای جذاببودن آموزش مجازی صداوسیما را کم کند.
سرخی: امکان اینکه دانشآموزان روستاهای بسیاری از مناطق محروم به این شبکهها دسترسی داشته باشند، کم است. این آموزشها باید با هماهنگی ادارات کل آموزشوپرورش با صداوسیمای مراکز استانها در شبکههای استانی که بیشتر مردم به آنها دسترسی دارند، صورت میپذیرفت.
ـ شما مزایا و معایب آموزش در شبکههای اجتماعی را چگونه تحلیل میکنید؟
راموشجان: تلگرام فیلتر است و عده قابل توجهی از دانشآموزان مناطق کمبرخوردار به اینترنت دسترسی ندارند؛ عدهای که قبل از ماجرای کرونا نیمه وقت کار میکردند، اکنون با توجه به شرایط و محدودیتهای اعمالشده حتی بیشتر از گذشته مجبور به کار کردن هستند. عدهای اصلا دوست ندارند در این نوع از آموزش شرکت کنند، عدهای امکانات دانلود مطالب آموزشی را ندارند. آن هم با ترافیک فعلی اینترنت و حوصله و تحمل نسل جوان. در تعدادی از روستاها که اصلا دسترسی ندارند، در زمان آموزش مجازی صداوسیما هم در خانه نیستند و قطعا از آموزش فاصله خواهند گرفت.
سرخی: با توجه به محدودیتهایی که برای برخی از پیامرسانهای فراگیر نظیر تلگرام وجود دارد، عملا کارایی موثر آنها را خود دولت و قوه قضائیه از بین بردهاند. بیشتر روستاها در کردستان و دیگر مناطق به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارند. استفاده از پیامرسانهای داخلی هم قابلیتهای لازم را نداشته و به دلایلی اکثر مردم از استفاده از آنها رویگردانند.
رحمانی: به باور من نخستین مزیت آموزش مجازی، خلق تجربهای جدید بود هم برای دانشآموزان و هم برای معلمان. همچنین آموزش مجازی تلنگری بود به کسانی که کار معلم را بعضاً گرامی نمیشمردند. اما همچنانکه گفتیم وجود نیروی انسانی آموزشدیده از نیازهای اساسی آموزش مجازی است که سیستم آموزشی ما فاقد آن است، دربیشتر آثار تولید شده بهعنوان محتوای آموزشی، اعمال سلیقههای شخصی و کپی کردن سایر آثار، گواه فقدان نیروی انسانی ماهر است.
علوی: بیست گیگابایت اینترنت رایگان به معلمان داده شده است. ٢٠ گیگابایت یعنی چند ساعت فیلم؟ با چه کیفیتی؟ تکلیف دانشآموزان چیست؟ خانواده کارگر و دستفروش و هرکس دیگری که در تأمین سادهترین نیازهایش مشکل دارد چطور؟ پس یک بعد آن اقتصادی است. یک موضوع دیگر آموزشی است. بسیاری از همکاران ما هنوز کاراییهای فضای مجازی را نمیشناسند. اصطلاحهای ساده را هم بلد نیستند. به تجربه آن همکار مدرس ریاضی ما نگاه کنید، که چطور به واسطه ضعف یک دستگاه آموزشی ناکارآمد با یک تلفظ نادرست او را مورد تمسخر قرار دادند. تصور میکنید کلاس یا کارگاهی برای آموزش تولید محتوا در فضای مجازی برای معلمان برگزار شده؟ اما همین الان تلفن همراه همه ما معلمان پر است از پیامهایی از طرف کادر اداری آموزشوپرورش مبنی بر اینکه: «مستندات آموزشی خود را در فضای مجازی ارایه کنید.»
حامدی: تاکنون مراکز تربیت معلم ما اهمیت چندانی به این شیوههای نوین آموزشی نداده و نیروی انسانی آموزشدهنده را برای کار در چنین سیستمی آماده نکردهاند. بدون آموزشهای لازم نمیتوان یکشبه از معلمان انتظار داشت سیستم کاری قبلی خود را رها کرده و کار با ابزاری تازه، آزمایش نشده و نزیسته را شروع کنند. بهرغم سخنان مذکور آموزش در قالبهای نوین سرشار از پتانسیل و نیروهایی به کار نگرفته است که اگر روشمند از آنها استفاده شود میتواند افقهای نوینی را برای جامعه تصور و حتی ایجاد کند.
J شماری از معلمها از وزیر آموزشوپرورش درخواست دارند که اینترنت رایگان پرسرعت با پهنای باند متفاوت از دیگر کاربران قرنطینه در خانه اختصاص دهند تا هزینه هنگفت اینترنت بر والدین دانشآموزان و معلمها تحمیل نشود. نظر کارشناسی شما برای رفع این نواقص چیست؟
رحمانی: پرواضح است که تأمین اینترنت لازم به مثابه زیرساخت آموزش مجازی از وظایف دولتهاست. لذا دولت در چنین شرایطی باید عملکرد مطلوبی ارایه میکرد. در این روزها خبر دست اول بیشتر خبرگزاریها هدیه ٢٠ گیگ اینترنت دولت به معلمان بوده است. اما مسألۀ روستاها و دانشآموزان روستایی غمانگیزتر است. روستاهای ما به همان میزان که از لحاظ جغرافیایی در حاشیهاند، در اذهان مسؤلان آموزشی نیز چنیناند. معتقدم بزرگترین دستاورد آموزش مجازی برای یک دانشآموز روستایی، افزایش باورمندی او به محروم بودن و برجسته کردن مفهوم «ناعدالتی آموزشی» در ذهن اوست و آثار چنین محرومیتهایی بر تمام ابعاد زندگی آینده دانشآموزان روستایی سایه میگستراند. با این وضع هیچ راهکاری نمیتوان ارایه کرد که در اندک زمان باقی مانده سال تحصیلی برای دانشآموزان روستایی مثمرثمر باشد. تنها میتوان گفت که بهتر است مسئولان آموزشی واقعیت موجود را قبول کنند و لذا هر انتظار بیشتری همچون «آموزش تعطیل نمیشود»، حداقل در جغرافیای روستایی ادعایی بیش نیست. هر چند که دود آن به چشم کودکان معصوم روستایی میرود.
راموشجان: فعال شدن اینترنت رایگان برای تمام دانشآموزان و معلمان هرچند لازم و ضروری است، اما نمیتواند مشکل مهمی به شمار آید چون بر این باورم که اگر دانشآموزان از آموزش مجازی استقبال کنند، معلمان و اولیا این را هزینه نمیدانند و هدف را بهبود شرایط یادگیری دانشآموزان میدانند. در مورد روستاها این تعطیلات به کام والدین است، چون دانشآموزان به کمک آنها خواهند رفت، در زمان آموزش، والدین اغلب اجازه میگیرند تا دانشآموزان به آنها کمک کنند و این وضع باعث میشود که بیشتر دانشآموزان در خدمت والدین باشند و در نتیجه آموزش تعطیل میشود.
علوی: هر فشاری برای دانشآموزان به هر نحو برای هزینه کردن بابت یادگیری نهتنها غیراخلاقی بلکه براساس نص صریح قانون غیرقانونی است. از طرف دیگر کودکی برهنه را که با گرسنگی دستوپنجه نرم میکند و دچار سوءتغذیه شده تصور کنید. گریه میکند، بیمار میشود، اگر دزدی هم بکند به او حق میدهید. اگر در آینده تبدیل به مجرم شود پیشینهاش را میبینید و ممکن است بگویید هیچ بعید نبود. آن کودک گرسنه پابرهنه با زخمهایی بر سر و دست و صورتش، همین آموزشوپرورش ماست. حالا مسئولان میخواهند برایش دگمه سر دست و گیره کراوات تهیه کنند. نمیشود، دگمه سر دست را به کدام پیراهن بزند؟ کدام کراوات را با گیره به پیراهنش بچسباند؟ همان را میبرد میفروشد خرج یک لقمه نان میکند. ممکن است کار خطرناکی هم با آن بکند. نمیدانم. حالا فرض کنید دولت به دانشآموزان اینترنت رایگان هم داد. فکر میکنید بچهها ترجیح میدهند با آن اینترنت به کلاسهای درس خشک و بیروح ما برگردند؟ درباره استثناها صحبت نمیکنم. متاسفانه استثنا قاعده را زیر سوال نمیبرد. من اگر جای آن بچهها بودم با اینترنت رایگان سر کلاس نمیآمدم. میرفتم با دوستهایم گپ میزدم، در اینستاگرام میچرخیدم و ویدیوهای جالب میدیدم. کمی خودمان را جای بچهها بگذاریم.
حامدی: بیشتر دانشآموزان روستایی به تکنولوژیهای جدید دسترسی ندارند. شاید یک دانشآموز با توجه به استعدادهای ذاتی خود و چند بار تجربه بهکارگیری ابزارهای سایرین توانایی کار با این ابزارها را داشته باشد اما هدایت کردن فرآیند آموزش در کانال فضای مجازی، اختصاص دادن این ابزارها به صورت شخصی به این دانشآموزان را میطلبد. یعنی هر دانشآموز باید اختصاصاً مالک ابزارهای لازم برای این فضا باشد. برای تأمین این نیازها خانوادهها ناتوانند. روستاها از مشکلات زیر ساختی خطوط ارتباطی رنج میبرند. پس تأمین این زیرساختها در حد و قواره تلاش مردم نیست. این مستقیماً به اراده و مسئولیت دولت گره خورده و باید دولت برای حل این مشکلات چارهای بیندیشد.
ـ برای ارتقای کیفیت آموزش مجازی با توجه به استمرار ویروس کرونا در ایران چه راهکاری ارایه میدهید؟ به نظر شما با این وضع امیدی به برگزاری امتحانات پایانسال جاری با توجه به افت تحصیلی دانشآموزان هست؟
سرخی: در اینجا میخواهم این سوال را در دو بخش پاسخ دهم: نخست اینکه در «مقطع ابتدایی» آموزش مجازی با توجه به محدودیتهای زیاد هرگز نمیتواند جایگزین آموزش واقعی برای دانشآموزان دوره ابتدایی شود با توجه به اینکه موضوع ارزشیابی توصیفی که اساسیترین اصل در تدریس دوره ابتدایی است و این ارزشیابی توصیفی نمیتواند در آموزش مجازی صورت گیرد تا حدود زیادی آموزش مجازی را برای مقطع ابتدایی منتفی میدانم.
بخش دوم آن مربوط میشود به مقطع دبیرستان دوره اول و دوره دوم، در این مقاطع به غیراز رشتههای فنی هنرستانها و… شاید بتوان تا حدودی آموزش مجازی را جایگزین آموزش واقعی در کلاس کرد آن هم نه صددرصد بلکه از روی ناچار اگرچه در این خصوص نیز قابلیتهای آموزش مجازی بایستی بسترسازی شود.
رحمانی: تنها پیشنهاد عملی به مسئولان آموزشی این است که یا حداقل ملزومات آموزش مجازی در خانه را برای دانشآموزان بهطور گسترده تأمین یا قبول کنید که با این وضع «آموزش تعطیل میشود» و امید چندانی به رسیدن به سر منزل مقصود آن نیست که برگزاری امتحانات پایانسال جاری نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
راموشجان: آموزش مجازی یکی از موارد کمک آموزشی است نه اصل آموزش، آموزش مجازی رسانه ملی با کمک از طرف والدین و پیگیری موضوع از سوی والدین و معلمان میتواند به دانشآموز القا کند که با این تعطیلیها نباید چنین فرض کند که آموزش تعطیل شده است. قطعا افت تحصیلی فاحشی برای دانشآموزان شاهد خواهیم بود و این دغدغه بزرگ معلمان هنگام بازگشت به مدرسه و از سرگیری امر آموزش است. اما با توجه به اینکه حدود ٧٠درصد از مطالب کتابها قبل از تعطیلی تدریس شده است در صورتی که بعد از بازگشایی، فرصت مناسب به مدارس داده شود ضمن یادآوری مطالب گذشته، بقیه مطالب تدریس و امتحانات با موفقیت برگزار خواهد شد.
گفتگو از: شیروان یاری
- سقز رووداو
- کد خبر 13159
- بدون نظر
- پرینت