اگرچه مقابله به مثل سریع پاکستان به محور اصلی خبرها و تحلیلهای محافل سیاسی و رسانهای تبدیل شد، اما نمیتوان به سادگی از کنار واکنشهای دیپلماتیک دولتمردان عراقی در مورد این رویداد گذشت. بیتردید پس از سقوط صدام حسین و فارغ از برخی تنشهای لفظی و اختلافنظرهای بعضاً ایدئولوژیک و احساسیِ مقتدی صدر و پیروانش با حکومت ایران، این اولین بار بود که دولتمردان عراقیِ اکثراً نزدیک یا وابسته به جمهوری اسلامی، چنین واکنشهای دیپلماتیک شدید و گستردهای در برابر حمله به اربیل نشان دادند.
ظاهراً شاهد ظهور نشانههای واضحی از تلاش برای بازتعریف حاکمیت ملی و استقلال سیاسی در میان دولتمردان و سیاستمداران عراقی هستیم که با قسمی ناسیونالیسم عربی ترکیب شده است؛ سیاستمدارانی که پیش از این وابستگی و تعلق خاطر فکری و سیاسی آنها به ایران کاملاً مشهود بود و قدرت کنونیشان نیز مدیون حمایتهای مستقیم این حکومت است.
سلطهی نسبتاً گستردهی شیعیان بر ارکان قدرت در عراق پس از سقوط صدام حسین، عملاً این کشور را به حیات خلوت ایران تبدیل کرد و سبب تقویت هرچه بیشتر نگرشهای استقلالطلبانه و واگرایانه در میان اقلیتهای ملی، قومی و مذهبی از جمله کوردها و اعراب سنی شد. رفراندم اقلیم کوردستان و ظهور و قدرتمند شدن داعش در میان اعراب سنی، محصول مستقیم سیاست حذف و نادیدهانگاریِ اکثراً منبعث از وابستگی سیاستمداران و دولتمردان شیعه به حکومت ایران بود.
بهنظر میرسد که بخش زیادی از مردم و رهبران شیعهی عراق دریافتهاند که در غیاب یک حاکمیت ملی قدرتمند و یک کیان سیاسی مستقل، علاوه بر اینکه نمیتوانند از کوردها و اعراب سنی انتظار داشته باشند که در چهارچوب یک عراق متحد و یکپارچه باقی بمانند، بلکه باید از حمایتهای اقتصادی و سیاسی کشورهای عرب از جمله قدرتهای نوظهور اقتصادی در منطقهی خاورمیانه نیز چشم بپوشند که با انگیزه و ارادهی زیادی در حال رقم زدن آیندهی این بخش بحرانزده از زمین هستند. محکومیت حملهی ایران به اربیل از سوی اتحادیهی عرب، نشانهی روشنی از ظهور مقدمات سیاسیِ یک چرخش استراتژیک از سوی عراق است که یکبار دیگر، نوع و سطح رابطه با ایران و کشورهای عرب را با چاشنیِ ناسیونالیسم عربی تعریف خواهد کرد. ظاهراً روز به روز از تعداد کشورهایی که به ظهور یک نظم نوین جهانی با محوریت اقتدارگرایی امیدوار بودند، کاسته میشود.
- سقز رووداو
- کد خبر 18559
- بدون نظر
- پرینت