شما اینجا هستید
اجتماعی » از وقوع بحران تا خلاء آموزش سیستماتیک

عباس رزاقی //آینده چیزی است که حال می سازیم” پائولو فریره
هر ازگاهی با وقوع رخدادهای طبیعی، بحران های اجتماعی و اپیدمیک که منجر به درگیرشدن بخشی از جمعیت کشور با معضلات ناشی از آنها می‌شود، یکی از مواردی که مد نظر قرار می گیرد توقف موقت یا اختلال در روند آموزش تا سپری شدن بحران می‌باشد و با اینکه حداقل در چندسال اخیر به کرات شاهد وقایعی از این دست بوده‌ایم متاسفانه هر بار چنان غافلگیر می‌شویم که انگار هیچگاه فرصت تحلیل وضعیت و آماده سازی برای مدیریت چنین شرایطی فراهم نبوده است.
حال که ویروس کرونا یک تنه تمامی بخش های کشور و به تبع آن نظام آموزشی را دچار اختلال پیش بینی نشده ای کرده است، دست اندرکاران سیستم آموزشی کشور برای جلوگیری از توقف آن، دست به دامان معلمانی شده اند که یا ابزار فرسوده ای دارند و یا خود امکان دسترسی به این ابزار را از آنان سلب کرده اند.
اکنون که مسئولان نظام آموزشی به این نتیجه رسیده‌اند که جبران زمان از دست رفته با توجه به موارد متعددی از جمله: روند رو به رشد اپیدمی، تعطیلات سال نو و درنهایت عدم امکان برگزاری کلاس های جبرانی در ماههای گرم سال مقدور نمی‌باشد آنها را برآن داشته تا از یک سو با برگزاری کلاس های تلویزیونی و از دیگرسو با درخواست از فرهنگیان برای تولید محتواهای الکترونیکی و آموزش های مجازی این خلاء را پرکنند. دراین وضعیت مواردی لازم به توضیح است که به آن پرداخته می شود.
۱- آموزش مجازی(virtual education) که در معرض آزمایش‌های بسیاری قرار گرفته و نظام آموزشی کشورهای مختلف انواعی از آن را به کارگرفته اند و منابع بسیاری در این زمینه وجود دارد که از راه را بر خطا رفتن جلوگیری می‌کند. پس لازم است قبل از هر اقدام هیجانی و عجولانه، از این منابع بهره لازم برده شود تا دچار خطاهای سیستمی و جبران ناپذیر نشویم. اما متأسفانه با بررسی فیلم‌ها و محتواهای آموزشی تولید شده در چند روز گذشته تحت عنوان آموزش مجازی به این نکته می رسیم که بیشتر آن ها، هم از استانداردهای این نوع از آموزش بسیار فاصله دارند و هم گاهی از چنان حجم بالایی برخوردارند که نشان از بی‌توجهی به وضعیت زیرساخت های کشور، کندی سرعت اینترنت و هزینه بالای آن برای بسیاری از خانواده ها دارد و این مشکل را نه از چشم معلم که باید از چشم سیستمی دید که نه تنها برای به روزشدن پرسنل خود اقدام مناسبی انجام نمی دهد، که گاه در برابر تلاش های خودخواسته فرهنگیان برای به روزشدن هم مقاومت می‌کند.
۲-پایه‌ای ترین نیاز آموزش مجازی مبتنی بر شبکه، اینترنت است که می‌تواند بستر لازم برای انتشار(broadcasting) کلاس و آزمون های آنلاین را فراهم کند که این مهم در اینترنت داخلی یا همان اینترانت فراهم نمی‌باشد و به طور کلی این زیرساخت‌ها مستلزم صرف هزینه و حداقل تخصص‌هایی است که دست مدارس و فرهنگیان از هردو مورد کوتاه شده است.
در خصوص فقدان تخصص و اجرای ناکارآمد آموزش مجازی می‌توان به برداشته شدن آموزش‌های ضمن خدمت حضوری و تبدیل آن به دوره های آنلاین فرمالیته در سال های اخیر اشاره کرد که در مورد کارایی آن بهترین قضاوت را خود فرهنگیان می توانند داشته باشند. همچنین با توجه به عدم کارایی نه چندان اینترانت در حوزه آموزش مجازی، محدود کردن مدارس در استفاده از اینترنت نیز چنین آموزشی را با دشواری‌هایی مواجه می‌سازد. نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه کرد این است که هنوز سرویس های ارائه دهنده کلاس های آنلاین بر بستر اینترنت داخلی از امکانات مناسب برخوردار نبوده و در همان حال اینترنت نیز همچنان که اشاره شد دارای محدودیت های تحمیل شده و هزینه های بالایی نسبت به اینترانت می‌باشد.
۳-نظام آموزشی ما که در بعضی موارد ویژگی های یک نظام را از دست داده است سالهاست همسو با پیشرفت علمی جهانی پیش نمی‌رود (تایید این مهم را نه با ادعا که با بررسی آزمون های جهانی مختلف و موارد مشابه می توان سنجید) و در مواردی چنان غیرعلمی و خصوصاً در شرایط بحرانی به گونه‌ای عجولانه و غیرکارشناسانه، برنامه‌ریزی و تصمیم گیری می‌کند که اعتماد جامعه و حتی فرهنگیان را نسبت به خود از دست داده و همین امر مخاطبین این برنامه ها را دچار سردرگمی و فاصله گرفتن از متولیان امر آموزش کرده است.
۴-آنچه به شکل زیرپوستی در حال وقوع است طبقاتی شدن آموزش است. زیرا آموزش و پرورش با جداسازی دانش آموزان مدارس مختلف در بازتولید نابرابری اجتماعی نقش داشته و بر عمیق‌تر شدن شکاف و تثبیت نابرابری درون این ساختار افزوده است و سالهاست گونه‌ای خشونت نمادین در امر آموزش را شاهدیم که موجبات خارج شدن عده‌ای را از گردونه فرهیخته شدن فراهم کرده است. نظامی که با آموزش های ناکارامد، آن هم به طور خاص برای دانش آموزان برگزیده ،گویی آنان را صرفاً برای بازار رقابتی کنکور آماده می کند تا کسب مهارت‌های

اجتماعی برای زندگی امروز و این همان گفته مایکل اپل را تداعی می کند که برنامه درسی یک توطئه برنامه ریزی شده است.
۵-به نظر می رسد ادرات آموزش و پرورش مناطق مختلف در یک ماراتن نفس گیر برای عرض اندام در به کار بردن واژه های تخصصی آموزشی و ارائه هشتگ‌های مختلف و سیل عظیم تولید محصولات در فضای مجازی قرار گرفته‌اند بدون اینکه نظارت صحیحی بر این محتواها از لحاظ همسویی با اهداف کلان برنامه درسی و اهداف آموزشی و بهره گیری صحیح از تکنولوژی آموزشی وجود داشته باشد و هم بدون اینکه سردرگمی دانش آموزان به عنوان مخاطبین اصلی و حتی خانواده هایشان در انتخاب این حجم عظیم از تولیدات آموزشی درنظر گرفته شده باشد.
حال سؤالی که ذهن فرهنگیان، دانش آموزان و خانواده هایشان را به خود مشغول کرده این است که چگونه امکان دارد بسترهایی که اکنون به صورت گسترده برای آموزش مورد استفاده قرار می‌گیرد همان هایی باشند که فیلتر شده و ممنوعیت ارائه دارند و افراد برای استفاده از آن ناگزیر از بکار بردن فیلترشکن و وی پی ان هایی باشند که نه تنها دانش آموزان را در معرض نامناسبترین سایت ها و محتواها قرار می‌دهد بلکه هزینه مضاعفی از لحاظ مصرف اینترنت به آنان وارد کند.
دانش آموزی که در برابر بمباران اطلاعاتی رسانه‌های مختلف قرار دارد و برای نمونه در انتخاب محتواهای معلم خود و محتوایی که کانال خبری آموزش و پرورش به او معرفی کرده‌اند دچار سردرگمی شده و همزمان حجم وسیعی از مطالب جذاب با توجه به محدوده سنی خود در اختیار دارد، حدس زدن در مورد گزینه انتخابی توسط او کار پیچیده ای نخواهد بود.
در نهایت آن چه که موجبات نگرانی را فراهم کرده است پایین آمدن اعتماد عمومی به کارامدی نظام آموزشی، کاهش کیفیت آموزش و خصوصاً در این برهه عدم کیفیت مناسب آموزش مجازی است که به باورپذیری دانش آموزان نسبت به آن خدشه وارد کرده و این خطری است که همچون امراض دیگر دامنگیر نظام آموزشی و تربیتی ما می شود که تنها غمخواران واقعی آموزش آن را درک خواهند کرد. هرچند این آموزش ها عناوینی همچون مجازی و الکترونیکی را یدک می‌کشند، با اینحال غالب آنها همان روال تدریس سنتی را داشته و ثبت آن در فضای مجازی احتمالاً قضاوت های سختگیرانه ای را در آینده به دنبال خواهد داشت که با اعمال تمهیداتی قابل پیشگیری خواهدبود.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  1. امین

    کاملآ موافقم،این راهکار آموزش و پرورش خود سوق دادن معلم و دانش آموز به امری خلاف قانون به نام استفاده از تلگرام و فیلتر شکن است.
    پیشنهاد ات آقای رزاقی بجا و درست اند باید ابتدا بستر قانونی و سایر مشکلات اینترنت وسرعت آن را بررسی و رفع اشکال می نمودند.

  2. امین

    کاملا موافقم،این راهکار آموزش و پرورش خود سوق دادن معلم و دانش آموز به امری خلاف قانون است.
    باید ابتدا بستر قانونی و سایر مشکلات اینترنت وسرعت آن را بررسی و رفع اشکال می نمودند بعد همچون انتظار ی را داشتند.

  3. رامیار کامله

    درود استاد عزیز افتخاری هستید برای جامعه معلمین
    سپاس ازsaqqezrudawکه بهترین در خبر رسانی ومصاحبه بوده

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

سایت خبری سقز رووداو | خبری | اجتماعی | کوردانه | اقتصادی | سیاسی | فرهنگی | گزارش | عناوین بین الملل