شما اینجا هستید
اجتماعی » اهمیت زبان مادری؛ آموزش به زبان مادری یا آموزش زبان مادری؟

طرح مذکور که در نشست علنی روز چهارشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۳ برگزار شد، ۱۰۴ نماینده موافق در مقابل ۱۳۰ رای مخالف و ۵ رای ممتنع، با حضور ۲۴۶ نماینده در جلسه رسمی به تصویب نرسید.

عمده استدلال مخالفین طرح”ارتباط دادن به تمامیت ارضی کشور، به خطر انداختن وحدت ملی، عدم ظرفیت آموزش و پرورش برای اجرای طرح، نبود بودجه، عدم اولویت موضوع و … ” بوده است.
نوشتار پیش روی  هرچند به صورت اختصار، اما در مقام نقد و رد نظر مخالفین ارایه می شود.

میلان کوندرا : “نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است. برای این کار باید کتابهایش را، فرهنگش را، زبانش را از میان برد. باید کسی را واداشت که کتابهای تازه‌ای برای او بنویسد، فرهنگ جدیدی را جعل کند و بسازد، تاریخ و زبان جدیدی را اختراع کند، کوتاه زمانی بعد ملت آنچه هست و آنچه بوده را فراموش می‌کند. دنیای اطراف همه چیز را با سرعت بیشتری فراموش می‌کند.”

زبان جزء جدایی‎ناپذیر زندگی بشر است؛ آدمی در قالب و زنجیره زبان به تفکر و اندیشه می‎پردازد؛ با زبان، ارتباطات اجتماعی‎اش را برقرار و تنظیم می‎کند؛ در قالب زبان احساسات و عواطفش را بروز داده و موجبات آرامش و نشاط خویش و اطرافیانش را فراهم می‎آورد؛ زبان بازتاب دهنده فرهنگ و اندیشه انسان‌ها و جلوه‌ای از هویت آنهاست که دنیای آنها را بازگو می‌کند.

در راستای درک این‌ مهم و به واسطه هشدارهای جدی زبان شناسان مبنی بر احتمال نابودی۴۰ درصد زبانها، سازمان ملل اقدام به تدوین طرحی برای حفظ زبانهای موجود کرده، که از موارد آن می‌توان به نامگذاری روز ۲۱ فوریه(دوم‌اسفند) به نام روز جهانی زبان مادری اشاره کرد.

بنگلادش اولین کشوری بود که در نوامبر سال۱۹۹۹ پیشنهاد رسمی‌ خود را مبنی بر نامگذاری روز ۲۱فوریه به نام روز جهانی زبان مادری به سازمان یونسکو ارائه کرد. طرح ارائه شده از سوی دولت بنگلادش و انجمن جهانی طرفداران زبان مادری در سی‌امین نشست عمومی ‌سازمان یونسکو به تصویب نمایندگان کشورهای عضو رسید.

اهمیت حفظ زبان‎ مادری بدین جهت است که گاهی در داخل یک واژه از آن، دنیایی از باورها، سنت‎ها، دانش‎ها، فرهنگ‎ها، اسطوره‎ها و تاریخ یک قوم یا ملت نهفته است و با مرگ این واژه حجم عظیمی از میراث ماندگار و ارزشمند فرهنگ و دانش بومی از بین می‌رود.

زبان مادری، تنها زبانی است که انسان ها هویت اجتماعی و روان‌شناختی خود را با آن به دست می‌آورند. این زبان، زبانی است که آنها را به ریشه‌های خانوادگی و فرهنگی‌شان متصل می‌کند.

ربط دادن حمایت از زبان مادری به تجزیه‌طلبی، خلل به تمامیت ارضی، خلل به وحدت ملی و … خبط بزرگی است که نشان از ناآشنایی نمایندگان نسبت به آینده زبان و جایگاه آن در قدرت فرهنگی و هم نسبت به منافع و امنیت ملی دارد؛ تجارب فراوانی در جهان وجود دارد که اثبات می‌کند این نظریه(تجزیه طلبی) اشتباه است؛ به عنوان نمونه در هندوستان بالغ بر هزار زبان مادری(محلی) وجود دارد. اینکه حقوق اولیه و اساسی جمع کثیری از اقوام با گذاره های اینچنینی غیر علمی نادیده و انکار شود، موضوعی است که نیاز به باز اندیشی دارد.

قانون اساسی به عنوان عالی ترین قانون کشور در اصل پانزدهم در این زمینه مقرر می دارد:”زبان و خطِ رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آن‌ها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.”

مخالفان اجرای اصل صدرالاشاره، نگران آسیب دیدن زبان فارسی بر اثر آموزش زبان‌های بومی‌اند! آن‌ها معتقدند با این کار جایگاه زبان فارسی تضعیف می‌شود. این در حالی است که از یک سو، آموزش زبان‌های مادری حق طبیعی و اولیه سایر زبان ها و اقوام است و حتی می توان مدعی بود که تحقق این امر می‌تواند منجر به تقویت زبان فارسی شود، نظری که در میان صاحب نظران زبانی طرفداران فراوانی نیز دارد. از سوی دیگر این نگاه حذف یا ضعیف شدن زبان محلی و مادری را با کلی نادیده می گیرد و گویا اساسا هیچ اهمیتی برای آنها قائل نیست!

نکته ای که باعث خلط موضوع توسط مخالفین شده، این است که، برداشت ایشان از این اصل ”آموزش به زبان مادری است” حال آن که به زعم نگارنده آنچه مدنظر اصل مورد اشاره است”آموزش زبان مادری است” موضوعی که با وجود اصل شانزده قانون اساسی(الزام به آموزش زبان عربی بعداز پایان دوره ابتدائی) و رویه عملی( تدریس زبان انگلیسی در دوران تحصیل) بسیار به صواب نزدیکتر است.

این برداشت در کنار اصول ۱۷ و ۱۸ قانون اساسی_اشاره به نمادهای ملی، از جمله: خط، زبان، پرچم و… بیشتر تقویت می شود.(وحدت در عین کثرت)

النهایه اینکه، تدریس و آموزش زبان های محلی و مادری بدون تردید حق اولیه و اساسی است، انکار و نادیده گرفتن این مهم از سوی مجلس زیبنده و معقول نیست.
انتظار از نمایندگان اقوام که خود با زبان مادری تکلم می کنند، برای روشن نمودن این موضوع مهم بیش از سایر نمایندگان است.

امید آنکه در راستای هر چه بهتر اجراء‌شدن قانون اساسی و تحقق حقوق تمام اقوام این امر مهم مورد توجه بیش از پیش مسئولین قرار گیرد.

هرچند در این زمینه همانند سایر مسائل فرهنگی نقش مردم (خانواده و اجتماع) می تواند بسیار تاثیر گذار باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

سایت خبری سقز رووداو | خبری | اجتماعی | کوردانه | اقتصادی | سیاسی | فرهنگی | گزارش | عناوین بین الملل