دکتر محمد قدمی نویسنده
امروز همراه یکی از رفقای عزیز به دیدار هنرمند بزرگ کورد سید ابراهیم اسماعیلزاده و پسرانش در سقز رفتیم که این روزها داغدار مصیبت بسیار بزرگ مقتول شدن فرزند و برادرشان توسط فامیل نزدیک (پدر زن مقتول) هستند.
تالم روحی این سید هنرمند و دوست گرانقدر ما به حدی بود که بنده ی نوعی را که معمولا سخت دل هستم به شدت متاثر نمود و حقا که وقوع چنین حادثه ای برای جگرگوشه با آن أوصاف و حواشی، بسیار دردآور و صعب التحمل است و از خدای منان ذوالجلال، صبر و اجر برای ایشان و سالار و سیروان برادران مرحوم و مادر ارجمندشان خواهانم.
تحلیل و آنالیز:
شیوع فقر و بیکاری در شهر زادگاه من یعنی سقز؛ همراه با نشر اعتیاد و بالطبع افت فرهنگی و معنوی و اخلاقی و کاهش آستانه ی تحمل ناشی از عوامل پیش گفته در قشرهایی از جمعیت، نوعی فرهنگ لمپنیسم و اوباشی گری و همزیستی های نامتقارن را در جامعه و بازار و خانواده،ایجاد و بازتولید نموده که برون داد و برآیند رزونانس آن، طبیعی است که چنین وقایع دهشتناکی باشد و همه ی طبقات فرهنگی و هنرمند و بازاری و غیره را در متن و حاشیه متضرر و متألم سازد.
اینجا بحث شخص نیست بلکه آنالیز جامعه ی ناهمگون و پارادوکسیکالی مدنظر است که ﻫر لحظه احتمال انفجاری در یک نقطه ی آن وجود دارد که ممکن است جگر پدری را بسوزاند و یا اندیشه و افکار عمومی مردان و زنان را جریحه دار کند.
امروز در جامعه ی به ظاهر مدرن ما با توجه به تقسیم وظائف نهادی معمولا کسی در نزاع های خیابانی و خانوادگی دخالت نمی کند در حالی که وظیفه ی انسانی و اخلاقی و مشاوره ای، حکم می کند حداقلِ دخالت و لو در قالب ریش سفیدی و یا منع فیزیکی امن و محدود توسط پیران یا جوانان رشید در این گونه موارد صورت گیرد تا فرد برانگیخته در آن شرایط به خود آید و از ادامه شرارت، صرفنظر کند و سر عقل آید؛ نه اینکه مانند نظارگان نمایش ها و مراسمات عمومی به تماشا نشینند!!ذو فیلم بگیرند.ذالبته این مداخلات و امر به معروف و آرامش ها و دفع شر و قتل و قتول، نیازمند آموزش های خاص امنیت اجتماعی (توسط نهادهای مشاوره و پیشگیری جرایم) برای عموم است که مردم نگران عواقب قضایی و اجتماعی مداخلات نباشند و به بی تفاوتی نگرایند.
قدیم ها این کارهای خیر را به تناسب و تصادف، لوطیان و اهل زورخانه انجام می دادند که از تیغ و تبر، باکی نداشتند و مظلومین را حمایت می کردند، اما امروز متاسفانه پدیده ی عربده کشی و چاقوکشی، آلترناتیو کار زورخانه ای ها و پهلوانان و رزمکاران سالم شده است و ضرورت تعلیم دفاع شخصی برای آحاد جامعه وجود دارد. پلیس متاسفانه خَیلی دیر در صحنه حاضر می شود و گاهی در بعضی مشاجرات، ماموران کم تجربه خود مزید بر مشکل شده و نیاز به دخالت ریش سفیدان برای اتمام مشکل وجود دارد.
هسته ای شدن خانواده ها و فاصله گرفتن خانواده ی هسته ای از خانواده ی بزرگ مادری و پدری و گسترده و مداخله نکردن آنها در حل مشکلات کوچک ترها و جوانان به دلائل مختلف تا پیشامد کردن حوادث ناگوار از دیگر دلائل این آسیب های اجتماعی است که به اندیویدیالیزم و فردگرایی افراطی نسل نو و ناتوانی مالی و انسانی نسل پیشین برای حمایت از فرزندان بر می گردد.
مداخلات احساسی و غیر عقلائی افراد غیر در منازعات خانوادگی مزید بر علت است؛ که متاسفانه موجب تحریک إحساسات مردان می شوند.اما همه ی این ریشه یابی هایی روانشناختی و جامعه شناختی باعث نمی شود ذره ای از مسئولیت قضایی و کیفری مرتکبین چنین جنایت و جنحه هایی کم شود و اینکه شخصی به خود اجازه دهد این گونه سبعانه به داماد فرزند دار خود که در حکم اولاد اوست، تعدی کند مقبول شرع و عرف و وجدان و اخلاق نیست و عکس آن نیز صادق است و در کل بین محارم و فامیل در یک جامعه ی سالم باید مودت و تراحم حاکم باشد نه شنئان و دشمنی که مع الاسف پیوندهای انسانی و اجتماعی نه بین بیگانگان که حتی بین اقربا به دلایل فرهنگی و اقتصادی پیش گفته به سردی گراییده که چنین مباد.
- سقز رووداو
- کد خبر 12516
- بدون نظر
- پرینت