شما اینجا هستید
اجتماعی » تلخ و شیرین های اخراج یک مددکار دارای معلولیت از یکی از مراکز مثبت زندگی بهزیستی سقز

اخراج یک مددکار دارای معلولیت آن هم به دلیل معلولیت از محل کار خود یکی از اتفاقات تلخی  است که در شهر سقز رخ داده و به نقض حقوق متعددی از یک شهروند انجامیده است.

سقز روداو پس از اطلاع از موضوع اقدام به تهیه گزارشی خبری از این موضوع کرد که در ادامه از نظرتان می گذرد:

 

حس تبعیض به دلیل معلولیت آزار دهنده است

 

مددکار اخراجی به سقز روداو گفت: از اول آبان ماه ۱۳۹۹ در یکی از مراکز دارای مجوز بهزیستی به عنوان مددکار با عشق به همنوع و با تجربه ۴ سال فعالیت به عنوان مددکار در بیمارستان امام و موسسه رفاه نابینایان سقز و با مدرک کارشناسی مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی  مشغول به کار شدم.

وی افزود: اینجانب پیشتر نیز برای یافتن شغلی ثابت تلاش کرده بودم که به جهت معلولیت بینایی موفق به این مهم نشدم تا نهایتاً در خانه دوم معلولان یعنی بهزیستی که نهاد متولی حوزه معلولان در کشور است، مشغول به کار شدم و متاسفانه به گناه معلولیت پس از ۴ ماه فعالیت در اواخر بهمن ماه از خانه خود هم رانده شدیم!

این مددکار اخراجی افزود: اگرچه عدم استخدام و اخراج افراد دارای معلولیت در سایر دستگاه های اجرایی بسیار دیده شده اما این اتفاق در نهادهای وابسته به بهزیستی به عنوان نهاد متولی و مدافع حقوق معلولان، اگر نگوییم بی سابقه، بلکه کم سابقه است.

وی که از مددجویان بهزیستی است در پاسخ به این پرسش که آیا پس از اخراج از مرکز مثبت زندگی از سوی بهزیستی به عنوان نهاد حمایتی معلولان مورد حمایت قرار گرفته است، گفت: متاسفانه در سطح مدیریت بهزیستی شهرستان نه تنها مورد حمایت در برابر صاحب امتیاز مرکز قرار نگرفتم بلکه بنده را محکوم به پذیرش این شرایط تبعیض آمیز دانستند. البته در این میان مددکاران و مجموعه نیروی دلسوز و صادق اداره بهزیستی حق را به من دادند و بسیار برای حل موضوع تلاش کردند که از صمیم قلب از آنان سپاس گزارم؛  اما متاسفانه به دلیل رعایت سلسله مراتب اداری بیش از آن امکان مداخله در موضوع را نداشتند چون اساسا مدیریت فعلی بهزیستی شهرستان اعتقاد راسخ و قاطعی به حضور معلولان در عرصه های اجتماعی و کاری جامعه ندارد.

این مددکار کم بینای اخراجی بیان داشت: اگرچه آسیب های اجتماعی بسیار تلخی در جامعه وجود دارد، اما آسیبی به نام تبعیض عملی و حس تبعیض است که برای معلولان بسیار تلخ و گزنده است آن هم اگر از خانه خود بی پناه شوی به مراتب تلخ تر است.

وی یادآور شد: ضمناً کامپیوتر و سیستم هیچ اداره ای در سقز برای فرد نابینا یا کم بینا طراحی نشده است، اما بنده برنامه ای خاص روی گوشی موبایلم نصب کرده بودم که بدون هیچ مشکلی امورات را با آن انجام می دهم.

 

استعفایمان به دلیل حمایت از معلول در برابر کم توجهی نهاد متولی معلولان بود

 

اگرچه اخراج یک مددکار از یکی از مراکز مثبت زندگی بهزیستی سقز خبر بسیار تلخی بود؛ اما در این میان واکنشی از ۲ مددکار اجتماعی  به ما یادآور شد که اگر داستان قهرمانانی را در تاریخ و ادبیات می خوانیم، اینجا در دیار چند هزار ساله سقز نیز ۲ نفر از جوانان شهرمان هستند که  در پی اخراج مددکار دارای معلولیت بینایی با استعفایشان به نشانه اعتراض به این عمل ناخوشایند، نشان دادند که قهرمانی همینجا در  اطراف ماست که علیرغم نیاز، از شغل خویش دست کشیدند تا بلکه گوش شنوایی برای پاسخ به این عمل معلول ستیزانه پیدا شود.

خانم ها کژال قرآنی و نسترن بشارتی ۲ مددکار فاقد معلولیت مرکز مثبت مورد اشاره هستند که چند روز پس از اخراج همکار دارای معلولیتشان با استعفای خود در صدد اعتراض خاموش اما عملی برآمدند.

این ۲ مددکار واقعی در گفتگو با سقز روداو اعلام داشتند که: اخراج همکار ما در شرایطی صورت گرفت که ناظران بهزیستی بر عملکرد مرکز از فعالیت های چند ماهه ما رضایت کامل را داشتند. در این مدت بیش از حدود ۳۰۰ بازدید با مدیریت همکار اخراجی ما صورت در نهایت دقت صورت گرفت، وی به دلیل تجربه و دانشی که در حوزه معلولیت داشت  بسیار در روند تهیه گزارش ها و نحوه طرح پرسش ها ما را کمک می کرد. همکار ما  به دلیل آنکه خود دارای معلولیت بودند به مراتب بیشتر از ما مددجویان را درک می کرد و تلاش داشت که بازدیدها در نهایت حفظ حریم خصوصی و پاسداشت کرامت آنان صورت گیرد.

این مددکاران افزودند: اگرچه ممکن است همکار ما در انجام برخی امور با مشکلاتی مواجه بود، اما ما هم در انجام برخی دیگر از کار ها با اشکال مواجه بودیم که متقابلا همدیگر را یاری می کردیم و کار ها بسیار خوب پیش می رفت به نحوی که هرگز احساس نمی کردیم که همکار ما معلولیت دارد چرا که مانع فعالیت های اساسی وی نبود، لذا این اخراج همکار ما به دلیل معلولیت را جفا در حق وی و سایر معلولان می دانستیم.

 

 زدانش و تجربه اش بهره بگیریم

 

این مددکاران در پاسخ به این پرسش که استعفای شما به چه دلیلی بود؟ گفتند: دلیل اصلی استعفای ما نه اخراج یک همکار بلکه اخراج یک مددجوی دارای معلولیت بهزیستی از کار به دلیل معلولیت در عین شایستگی بود. متاسفانه پس از اخراج، از سوی مدیریت بهزیستی از این مددجو حمایتی صورت نگرفت. از این رو، برای ما بسیار دشوار بود در جایی کار کنیم که اینگونه آسان حقوق مددجویانش را نادیده و هیچ برخوردی نیز صورت نگیرد.

 

منع اشتغال معلولان با قوانین داخلی و بین المللی منافات دارد

 

خبرنگار سقزروداو جهت بررسی ابعاد حقوقی و تخصصی موضوع از منظر دانش معلولیت به سراغ یکی از  وکلای دادگستری و فعال حقوق افراد دارای معلولیت رفت:

دکتر ناصر سرگران در خصوص موضوع  فوق گفت: منع تبعیض به دلیل معلولیت هدف عالی کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت ۲۰۰۶ است که در سال ۱۳۸۷ به تصویب مجلس نیز رسیده و مطابق با ماده ۹ قانون مدنی در حکم قانون عادی است. منع تبعیض هم اصل و هم تعهدی بر دوش دولت است که در مواد ۳ و ۵ به طور عام و ماده ۲۷ به طور خاص در کنوانسیون در ارتباط با اشتغال معلولان آمده است که اتفاقا هم راستا با بند نهم از اصل سوم و اصل نوزدهم قانون اساسی وضع شده است.

این حقوق دان در پاسخ به این پرسش که به گفته برخی مسئولان اداره بهزیستی و مرکز مثبت سقز،اخراج این فرد به دلیل معلولیت نبوده بلکه به دلیل عدم توانایی انجام کار و آشنایی با سیستم رایانه بوده است؛ بیان داشت: متاسفانه چنین اظهاری می تواند ناشی از عدم شناخت از معلولیت، دور زدن قانون و عدم شناخت از قوانین و مقررات باشد. چرا که اتفاقا افراد نابینا و کم بینا نیز می توانند از رایانه استفاده کنند. مرکز می بایست مطابق با ماده ۲۷ کنوانسیون سیستم های خود را برای مددکار کم بینای خود دسترس پذیر می نمود و در صورت نیاز به آموزش در همکاری با بهزیستی و انجمن نابینایان فعال در سقز زمینه آموزش وی را فراهم می کرد نه آنکه دست به اخراج وی بزند و بهزیستی نیز در این راستا می بایست مدافع حقوق مددجوی خود می بود که متاسفانه این اقدامات صورت نگرفته است که ناشی از عدم آشنایی با وسایل کمک توانبخشی معلولان است که برای بهزیستی و مرکزی که این اداره مجوز فعالیت آنرا داده است در مقام نهاد متولی معلولان بسیار عجیب و دور از ذهن می نماید.

وی افزود: آنکه هم اکنون در یکی از مراکز مثبت زندگی سنندج ۲ نفر از مددکاران مرکز دارای معلولیت بینایی بوده که یکی از آنها معلولیت بینایی مطلق دارد که به دلیل آشنایی صاحب امتیاز مرکز که اتفاقا خود از افراد کم بینا است دارای عملکرد بسیار مثبت و سازنده ای برای مددجویان مرکز هستند. آنچه که مهم است نسبی بودن معلولیت است که مسئولان و کارشناسان امر می بایست از آن آگاه باشند. چرا که افراد فاقد معلولیت در انجام کار خود دارای محدودیت هایی هستند که می توان گفت آنان در انجام آن بخش از فعالیت معلول بوده و نسبت به بخشی که توانایی انجام کار را دارند، قادر و توانا هستند که دقیقا این امر برای افراد دارای معلولیت نیز صدق می کند. به علاوه در ماده ۵ کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت تعهد دیگری برای دولت های عضو نیز تحت عنوان تبعیض مثبت وجود دارد بدین معنا که در خصوص موضوع بهزیستی و مرکز مربوطه می بایست امکانات لازم را جهت دسترسی برابر در انجام فعالیت شغلی فراهم می نمودند. نکته قابل تامل آن است که فراهم آوردن این امکانات اصلا نیازمند هزینه خاصی نبود و صرفا با آگاهی از مسائل توانبخشی حرفه ای معلولان می توانست، صورت گیرد.

این فعال حقوق معلولان در پاسخ به این پرسش که مدیریت بهزیستی اعلام داشته که مرکز مربوطه بخش خصوصی بوده و ما نمی توانیم امر و نهی نسبت به آن داشته باشیم؛ گفت: براساس مقررات بهزیستی مقام ناظر بر این مراکز است و در مقام ناظر باید بررسی می کرد که دسترس پذیری های لازم صورت گرفته یا خیر. همچنین فرد اخراجی یک مددجوی اداره بود که می بایست از این حیث مورد حمایت قرار می گرفت. آنها همانطور که اختیار اعطای مجوز به مرکز را داشتند، اختیار لغو امتیاز آن را نیز دارند که می توانند از این ظرفیت های قانونی در حمایت از افراد دارای معلولیت و جامعه هدف خود کمک بگیرند.

 

اخراجی در کار نبوده خود معلول کار نکرد

 

رئیس اداره بهزیستی سقز در پایخ به سقزرووداو در مورد اتفاق پیش آمده گفت: بنده موضوع را با حضور این معلول پیگیری کردم که مسئول مرکز مثبت زندگی اعلام نمود نامبرده خودش از همکاری نکرده و ما وی را اخراج نکردیم.

محمد جویا ادامه داد: به این فرد گفته اند که دوره های آموزشی و توانمندسازی را ببیند که برای انجام وظایف و کار با رایانه دچار مشکل نشود اما وی نپذیرفته و از ادامه کار خودداری نموده است.

وی در مورد اینکه، پس چرا آن ۲ همکار دیگر در اعتراض به این اقدام استعفا داده، خاطرنشان ساخت: آن ۲ نفر از شرایط کاری خود خیلی راضی بودند اما متاسفانه تحت تاثیر آن فرد قرار گرفته و استعفا دادند.

جویا در مورد اقدامات انجام شده برای حمایت از حقوق معلولانی مانند این فرد اخراجی گفت: ما تلاش های زیادی برای حل مشکل نمودیم اما خود آن فرد حاضر به همکاری و بازگشت به کار نبود.

 

 تاریخ سقز روایت گر تلخی ها و شیرینی ها

 

اگرچه اخراج یک مددجوی دارای معلولیت از کار در یک نهاد متولی معلولان قصه پر غصه ای است که نیازمند واکاوی بیشتر است اما در کنار این اتفاق تبعیض آمیز می توان زیبایی ها و شیرینی های این اخراج را نیز دید که به دست جوانان قهرمان دیارمان رقم خود. جوانانی که از کار خود گذشتند تا اعتراض خود را به چنین ساختاری نشان دهند. تردیدی نیست که این اقدام ارزشمند باید در مقابل معلول ستیزان بیش از پیش تکرار و روایت شود تا از چنین اقدامات تبعیض آمیزی علیه معلولان جلوگیری کرد.

اما چند پرسش اساسی که همچنان پاسخی برای آنها نیافتیم:

آیا بدنه بهزیستی برای مددجوی اخراجی در پی دلجویی و فراهم آوردن شغل مناسب مطابق با شایستگی ها و توانایی های وی خواهند بود؟

آیا جوانان قهرمان گزارش ما که با استعفای خویش نامشان در حمایت از فرد معلول سقزی جاودانه خواهد ماند، از سوی مسئولان و به ویژه بهزیستی به عنوان نهاد متولی حوزه معلولان جذب به کار مجدد خواهند شد؟

اساسا مجوزهای مراکز مثبت براساس چه شاخصه ها و الزاماتی واگذار شده؟

چرا اساسا نباید مراکز مثبت زندگی به جامعه هدف و معلولان واگذار می شد که آنان درک بهتری از معلولیت در مقایسه با اشخاص فاقد معلولیت دارند؟

آیا بهزیستی استان و کشور پاسخی درخور به این مساله و بررسی آن خواهند داشت؟

 

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

سایت خبری سقز رووداو | خبری | اجتماعی | کوردانه | اقتصادی | سیاسی | فرهنگی | گزارش | عناوین بین الملل