ایدهای که امروزه به کلیدواژه گفتارهای علمی اهلفن در حوزه اقتصاد مبدل شده است و متأسفانه غیاب آن در نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور فرصتهای فراوانی را از ملت ایران در جهت دستیابی به یک زیست شایسته انسانی گرفته است. به گفته استاد وارستهای همچون دکتر فرشاد مؤمنی، «دکتر بایزید مردوخی شایستهترین و اصلحترین فرد برای اظهارنظر در باره وضعیت راهبردی اقتصاد ایران است؛ زیرا دانش و تجربه کمنظیرش این اهلیت را برایش به ارمغان آورده است».
اسفندماه سال گذشته در خانه اندیشمندان علومانسانی مراسم بزرگداشت ایشان و رونمایی از کتاب: «روایت بایزید از توسعه ایران» با حضور چهرههای برجسته حوزه اقتصاد و مدیریت کشور و برخی از دوستان و شاگردانش به شکل شایستهای برگزار شد. سخنان و پیامهای چهرههایی همچون: دکتر محسن رنانی، دکتر حجت میرزایی، دکتر مؤمنی، دکتر ستاریفر، دکتر نیلی، استاد علی میرزایی و…بخشی از شهادت اهلفن در باره تواناییهای علمی و خدمات شایسته و ماندگار این استاد نامدار اقتصاد بود که کام همه حاضران در آن گردهمایی خجسته را شیرین و از حجم ناامیدی دلهای خسته از ملال روزگار کاست….
دیگری هم حقوقدان، وکیلی نامدار و مدافع راستین و صبور حقوق بشری و روزنامهنگاری باسابقه است. جناب صالح نیکبخت مردی که در سختترین روزهای تاریخ معاصر این مرزوبوم پناه تعداد زیادی از بیپناهان و زبان گویای دربند شدگان فارغ از هر نوع وابستگی و تمایز بوده است…از روزنامهنگاران کوردستانی تا سردبیران و روزنامهنگاران برجسته ایرانی در پاییز مطبوعات، از دادگاه چهرههای برجسته و منتقدان سیاست حاکم درایران تا استیفای حقوق عمومی در ماجرای اختلاس از بانک صادرات (۱۲۳ میلیارد)،از نجات جان عدنان حسنپور و حسین کمانگر تا رهایی جعفر پناهی و عمادالدین باقی، از تلاش نافرجام اما مستمر و مجدانه برای نجات زانیار و لقمان تا دفاع منطقی و حقوقی از حقوق اولیا دم ژینا امینی، همهجا و در نهایت صبر و بردباری برای نجات موکلان خود و امید آفرینی در دلهای دردمند وابستگان چهرههای دربند باتکیه بر دانش حقوقی خود و بهرهگیری از ظرفیتهای قانونی تلاش نموده است و به شهادت اهل انصاف جز معدود وکلایی است که به این حرفه مهم و حساس اعتبار و آبروی مضاعف بخشیده است. صدالبته این پایمردیها برایش دشمنیها و عدولت های هم به همراه داشته است.
انتشار صدها یادداشت تخصصی و مصاحبه حقوقی و نیز درج مقالات فاخر در نشریات داخلی و ژورنالهای معتبر در کنار تربیت آموزش دهها کارآموز و وکیل جوان هم یکی دیگر از کارکردهای این معلم واقعی حقوق و مدافع شجاع آزادی است که در جریده روزگار ما ثبت و ضبط گردیده است.
هر دو برای دستیابی به این سطح از معرفت و توانمندی توأم با نیکنامی رنجها دیده و مرارتها کشیده و در جوانی، اما جدا از هم طعم تلخ زندانهای پهلوی را چشیدهاند. دومی اما در این دوره هم از رنج زندان بینصیب نمانده است… فعالیت مشترک در جمعیت کوردهای مقیم تهران در میانه دهه ۵۰ و در آستانه انقلاب و در کنار چهرههای نامدار و صاحب نامی همچون شادروان صارمالدین صادق وزیری سرآغاز دوستی و دلبستگی انسانی این دو چهره نامدار کورد است که بالغ بر نیمقرن از آن میگذرد. جمعیتی که در زمان خود منشأ خدمات ارزنده و ماندگاری در جهت کاهش آلام کوردها شد.
تأسیس جبهه متحد کوردها به همراهی مرحوم ادب و جمعی دیگر از چهرههای سرشناس کورد در دهه ۸۰، یکی دیگر از ایستگاههای کار مشترک این دو شخصیت در جهت تلاش برای رفع محرومیتها و پایاندادن به تبعیض علیه کوردها در نظام سیاسی واداری بود که البته به دلایلی که مجال ذکر آن نیست ره به سرمنزل مقصود نپیمود و با فوت مهندس ادب و خروج این چهرهها و برخی دیگر این جریان اثرگذاریاش بسیار کاهش یافت.
در این دو دهه از آشنایی منتج به دوستی پایدار در سفر و حضر از محضر این بزرگان درسهای فراوان آموخته و بهرهها بردهام و شاهد تعمیق روزافزون این دوستی و دلبستگیهای فکری و انسانی فراتر از خواستها و مطامع شخصی هستم. خرسندم و سپاسگزارم که اختلاف دیدگاه و تفاوت رویکرد هرگز موجب نشده تا محبت و لطف خود را از بنده دریغ بدارند و خود آنان نیز در برخی زمینهها اختلافنظر و تفاوت دیدگاه دارند؛ اما این تفاوتها خللی در این دوستی و رابطه پایدار ایجاد نکرده است. در سایه وجود چنین دوستانی خود را انسانی خوشبخت و بلنداقبال میدانم.
گفتگوهای مفصلی با این چهرههای ارزشمند جهت ثبت تجربههایشان انجام دادهام که به نظرم برای نسل امروز و فردای جامعه بسیار مفید خواهند بود و امیدوارم توفیق چاپ و انتشار این تجارب تلخ و شیرین حاصل گردد تا نسل جوان ما بداند که این انسانهای بزرگ برای غلبه بر تبعیضها چه رنجهایی کشیدهاند و از چنین شخصیتهایی الگو بگیرند تا بلکه ملت خود را از حاشیهنشینی و محرومیت تحمیلی نجات دهند.
جناب دکتر مردوخی و جناب نیکبخت گرچه انسان کامل و بری از خطا و اشتباه نیستند؛ اما حقیقتاً به تمام معنا انسان هستند بهگونهای که رفتار، سلوک، کارنامه، دانش تخصصی و اخلاق انسانی آنان باعث میشود تا انسان به احترام این دو سرمایه ارزشمند انسانی کلاه از سر بردارد.
* دانش آموخته تاریخ و نویسنده
- سقز رووداو
- کد خبر 18554
- بدون نظر
- پرینت