قباد آرش ـ کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای
سقزرووداو- پس از آنکه ارتش ترکیه ظرف یک ماه گذشته تهدیدهای فراوانی را در مورد حمله به شرق فرات و نواحی کردنشین شمال سوریه مطرح کرد، وزارت دفاع آمریکا تاکید کرد که اجازه حمله ترکیه به همپیمانان کورد واشنگتن را نمی دهد.
علیرغم اینها مقاومت آمریکا به جایی نرسید و بعداز سه روز مذاکرات فشرده ترکیه و آمریکا پیرامون این موضوع نهایتاً آمریکا با ترکیه وارد یک بازی برد- برد در مورد سوریه شد و به ایجاد یک منطقه امن ۳۰ کیلومتری در حدفاصل مرزهای سوریه و ترکیه رضایت داد. توافق ترکیه و آمریکا در مورد شمال سوریه تا چه اندازه مورد پذیرش کردهای سوریه است و جزییات آن به چه شکلی خواهد بود، موضوع این یادداشت نیست بلکه نگارنده به ظرفیت های برد برد ترکیه و آمریکا و سرخوردگی روسیه از احتمال قوت گرفتن مجدد روابط دو همپیمان ناتو اشاره دارد.
ظرفیت های برد ترکیه:
۱ – آکپارتی و حزب حاکم ترکیه و در راس آن رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه یکی از دلایل عمده شکست خود در انتخابات پارلمانی استانبول را فشارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی وارد شده به مردم در اثر حضور بیش از سه میلیون و ششصد هزار نفر آواره سوری در کشورشان می دانند، بنابراین ایجاد منطقه امن در شمال سوریه این امکان را برای ترکیه فراهم می کند که برای بازگرداندن زود هنگام آوارگان و پناهندگان سوریه به این کشور اقدام کند.
۲ – تهدیدات ترکیه در مورد حمله به شرق فرات کاملاً جدی بود کما اینکه این کشور در سال ۲۰۱۶ عملیات سپر فرات و در سال ۲۰۱۸ عملیات شاخه زیتون را در مورد حمله به شمال سوریه عملی کرده بود. بنابراین در صورت تحقق عملیات حمله به شرق فرات از سوی ترکیه این کشور در محافل داخلی و در میان ملی گرایان افراطی ترک محبوبیت نسبی خود را باز می یافت، چرا که از یک سو مواضع کوردها را مورد هدف قرار می داد و این اقدام موجب تضعیف پ ک ک و هم پیمانان سوری این حزب می شد و از سوی دیگر تهدیدات یکساله خود را عملی می کرد چرا که اگر تهدیدات یک روز در میان اردوغان و هم حزبی هایش در مورد سرکوب کردهای سوریه عملی نمی شد بی اعتمادی در میان ملی گرایان ترکیه به حزب حاکم در این کشور بیشتر می شد و می رفت که به باختی سنگین تر در انتخابات آتی ترکیه برای آکپارتی بینجامد.
۳- ترکیه احتمالاً بر اساس توافق صورت گرفته با آمریکا برای ایجاد منطقه امن در شما سوریه، موفق خواهد شد بخشی از سیاست آسیمیلاسیون فرهنگی نئوعثمانی را در سوریه پیش ببرد و با کمک گرفتن از اعراب و ترکمن ها در صدد تغییر دموگرافی و تغییر بافت خلقی و جمعیتی کوردها در شمال سوریه برآید. ترکیه با این کار در واقع هم می تواند منطقه ای سرشار از هم پیمانان بی خطر در جنوب مرزهای خویش داشته باشد و هم می تواند تهدید کردها را از سر مرزهای خود بردارد و احتمال تعمیق پیوند کردهای سوریه و ترکیه را کاهش دهد.
۴- کاهش هزینه های بین المللی ناشی از جنگ با کوردها ونیروهای سوریه دمکرات که اتفاقاً مورد حمایت شدید آمریکا هستند و هسته اصلی میدانی نبرد غرب با داعش هستند، یکی دیگر از استراتژی های اصلی ترکیه در توافق با آمریکا برای ایجاد منطقه حائل بود. علاوه بر آمریکا، احتمال ورود دولت مرکزی سوریه نیز بدلیل هم پیمان بودن با کردها، به این جنگ جدی بود و در این صورت علاوه بر تشدید فشارهای بین المللی علیه ترکیه و فاصله گرفتن مجدد این کشور از اتحادیه اروپا، اردوغان در واقع بشار اسد، کردها و آمریکا را علیه خود هم پیمان می کرد،چنین چیزی مطلقاً مطلوب این کشور نبود چرا که در این میان روسیه نیز نمی توانست کمکی به ترکیه بکند.
ظرفیت های برد آمریکا
۱-از همان روزهای نخست آغاز تهدیدات ترکیه در مرود حمله به شرق فرات و مواضع کوردهای سوریه، آمریکا جدی ترین مخالف این حمله بود و پیوسته در پاسخ به تهدیدات مقامات ترکیه، آمریکا تاکید می کرد که اجازه چنین کاری را به ترکیه نخواهد داد، در عرصه میدانی نیز سرازیر شدن تسلیحات و ادوات نظامی سبک و سنگین از سوی آمریکا برای کوردها در ماههای اخیر نیز این مخالفت آمریکا را وارد فاز جدیدی کرد، چرا که در صورت حمله ترکیه به شرق فرات آمریکا احتمالاً ناچار می شد با هم پیمان نظامی خود یعنی ترکیه وارد یک جدال سیاسی و شاید هم نظامی شود که با ایجاد منطقه حائل این احتمال از بین رفت.
۲- بعد از آنکه در دهه هفتاد میلادی انور سادات مصری به بهانه خودداری شوروی سابق از اعطای تسلیحات به مصر، روابطش با این کشور تیره شد و مصر برای همیشه به آغوش غرب و آمریکا رفت و بلوک شرق یکی از متحدین قدرتمند عرب خود را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از دست داد، این رویگردانی ها در خاورمیانه میان متحدان شرق و غرب تقویت شد. رویگردانی سریع مصر از شوروی در دهه ۷۰ میلادی، سناریویی بود که می رفت تا امروز در مورد ترکیه به شکلی معکوس تکرار شود و در صورت تداوم تنش های ترکیه با آمریکا ممکن بود آنکارا برای همیشه از آمریکا رویگردان و هم پیمان قدرتمندی برای مسکو و بلوک شرق در منطقه شود چرا که در گذشته نیز خرید سامانه های اس ۴۰۰ روسی توسط ترکیه منجر به تحریم تسلیحاتی ترکیه از سوی آمریکا و ممنوعیت فروش اف ۳۵ به آنکارا شده بود. بنابراین نرمش آمریکا در مقابل ترکیه برای ایجاد منطقه حائل در شمال سوریه از دو جنبه برای آمریکا اهمیت داشت: هم مانع کشتار هم پیمانان کورد خود توسط ترکیه شده است و هم مانع رویگردانی ترکیه از غرب و تقویت بلوک شرق خواهد شد.
۳ –در صورت ورود آمریکا به یک جدال سیاسی فرسایشی با ترکیه و یا احتمال رویارویی نظامی بین این دو، احتمال کاهش تمرکز آمریکا از فشار بر روی ایران بیشتر بود و می توانست فرصتی برای ایران باشد تا به اروپا نزدیک شود و کما اینکه چین و روسیه را نیز در کنار خود داشت و این موضوع تنهایی بیشتر آمریکا در منطقه را بدنبال داشت چرا که امروزه یکی از مهمترین امیدهای واشنگتن برای فشار بر ایران کمک گرفتن از ترکیه برای تحریم نفتی و مالی ایران است چرا که ترکیه در همه دوران های تحریم مامن مطمئنی برای ایران در دور زدن تحریمها و معاملات مخفیانه ارز و طلا و … بوده است.
۴ – اگر آمریکا در مقابل ترکیه وارد تنش سیاسی یا رویارویی نظامی نمی شد ممکن بود کنار بنشیند که در این صورت نیز به تضعیف هم پیمانان کرد واشنگتن در سوریه می انجامید و با حضور ترکیه در شمال سوریه، هم احتمال قدرت یافتن مجدد گروه های افراطی اسلامگرا بیشتر بود که تهدیدی برای مواضع آمریکا و غرب در سراسر جهان به شمار می آمد و هم تلاش های چندین ساله آمریکا و اسراییل برای ایجاد یک پاتوق امن کردنشین در شمال سوریه بر باد می رفت و همه برنامه های آمریکا در مورد سوریه زیر سوال می رفت، بنابراین بهترین برد برای آمریکا در شرایط کنونی رسیدن به توافق با ترکیه برای ایجاد منطقه حائل بود.
اما نکته مهم تر این توافق در واقع در کنار بازی برد- برد ترکیه و آمریکا، دو نکته اساسی است. اولاً جزییات توافق هنوز مطرح نیست و تعجیل در ارائه تحلیل هایی که گفته می شود آمریکا سرنوشت نیروهای سوریه دمکرات را به دست اردوغان سپرد در واقع چندان صحیح نیست، چرا که در ماههای آتی تسلیح این نیروها از سوی آمریکا به مجهزترین جنگ افزارهای روز دنیا شدت گرفته و حضور نیروها و مستشاران آمریکایی در نواحی کردشین سوریه افزایش یافته است، که این مساله نافی روح خیانت است و در واقع ممکن است این توافق به توافق منبج شبیه باشد که درصد زیادی از آن اجرایی نشد. نکته مهم دیگر در مورد توافق ترکیه و آمریکا در شمال سوریه، در واقع سرخوردگی ولادیمیر پوتین از این توافق بود. به منظور تشدید تنش میان ترکیه و آمریکا، مسکو بسیار تلاش کرد تا با معامله بر سر کوردها، ترکیه را به انجام یک عملیات نظامی علیه متحدان آمریکا در شمال سوریه تشویق کند، هدف نیز این بود که اولاً شکاف میان ترکیه و ناتو را بیشتر کند و ثانیاً در آینده بتواند در ادلب از ترکیه امتیاز بگیرد. از سوی دیگر امکان خرید تسلیحات جدید روسی از سوی ترکیه شدت می گرفت. با به توافق رسیدن ترکیه و آمریکا در مورد ایجاد منطقه حائل بین ترکیه و سوریه، اگرچه دولت مرکزی دمشق با آن مخالفت کرده و این تصمیم را نقض تمامیت ارضی سوریه قلمداد کرده است اما در این توافق روسیه به نوعی آچمز شده و اکنون در تلاطم است تا بلکهاز آب گل آلود تنش ایرانو اعراب و نیز تنش ایران و غرب بیشتر بهره ببرد.
- سقز رووداو
- کد خبر 12656
- بدون نظر
- پرینت