اما افزون بر آن اینکه نام شماری از دانشگاه های معتبر از جمله خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی در فهرست این دانشگاه ها قرار دارد را نمی توان قبول کرد؛ چون این دو دانشگاه در سطح بسیار عالی علمی در ابعاد فنی – مهندسی و علوم انسانی در جهان قرار دارند.
این فارغ التحصیل پست داک شهرسازی از دانشگاه علم و صنعت و دکترای برنامه ریزی شهری از دانشگاه تهران، به صراحت می گوید که نظام رتبه بندی کشورهای اسلامی یا ISC تنها متولی و مرجع اصلی آن در ایران حایز اهمیت است و به همین دلیل توسط تعدادی از مراجع علمی بین المللی یاکشورهای اسلامی وغیر اسلامی مورد استقبال قرار نمی گیرد.
به اعتقاد این دانشیار دانشگاه کردستان اما نظام های رتبه بندی کیو اس / تایمز / یو ملتی رانک و ….جهانی بوده و مورد وفاق بخش عمده ای از مجامع علمی جهان است.باید توجه داشت که برای رنکینگ های مهم جهانی دانشگاه های مهم شاخص های آموزشی و پژوهشی و فناوری و….. را به ریز به مرجع مورد نظر اعلام می کنند. آنچه در پی می آید تحلیل کارشناسی و علمی حبیبی پیرامون تصمیم وزارت آموزش عالی و پژوهش های علمی جمهوری عراق نسبت به حذف ۲۷ دانشگاه ایران از فهرست دانشگاه های مورد قبول عراق برای بورسیه تحصیلی است.
– وزارت آموزش عالی عراق به تازگی تعدادی ازدانشگاه های کشورهای مختلف از جمله لبنان، اردن، بلاروس و ایران را از فهرست دانشگاه هایی که به رسمیت می شناسد خارج کرد و در سندی که به امضای رییس اداره ماموریت ها و روابط فرهنگی وزارت آموزش عالی عراق رسیده، نام دانشگاه های معتبر علمی ایران ازجمله دانشگاه علامه طباطبایی، بوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، الزهرا، رازی و نفت از لیست دانشگاه های دارای اعتبار علمی خارج شده است اما جالب است که نام دانشگاه کوردستان در لیست حذفیات نیست. به نظر شما که هم اکنون به عنوان استاد دانشگاه کردستان تدریس می کنید، یعنی سطح علمی دانشگاه کردستان از دانشگاه رازی کرمانشاه، خواجه نصیرالدین طوسی، بوعلی همدان، علامه طباطبایی تهران، نفت و… بالاتر است؟
در ارتباط با خارج کردن دانشگاه های فوق الذکر توسط اداره ماموریت ها و روابط فرهنگی وزارت آموزش عالی عراق باید دید ملاک و ادله مورد نظر این اداره برای اخذ چنین تصمیمی چیست؟ قطعا اهمیت و درجه علمی تعدادی از این دانشگاه ها بالاست تا جایی که می توان امیدوار به بازنگری در این دستورالعمل بود اما در ارتباط خاص با دانشگاه کردستان و ماندن آن در لیست، این نتیجه و برون داد دودسته از عوامل می تواند باشد؛ عامل اول که می توان درونی نامید تغییر رتبه و جایگاه دانشگاه کردستان در تمام نظام های رتبه بندی دانشگاهی فعلی جهان شامل ISC /Times Higher Education/ QS (Quacquarelli Symonds) / U-Multirank/ و….. است که در ۷ تا ۸ سال اخیر رتبه آن بهبود یافته و میزان این تغییرات نسبت به دانشگاه های هم سن و مرتبه ملموس تر بوده است؛ به عنوان مثال رتبه گروهی دانشگاه کردستان از طبقه ۳۰ تا ۴۰ دانشگاه های مهم ایران در سال های ۹۲ تا ۹۴ امروزه به رتبه ۱۰ تا ۲۰ رسیده است و این خود از نگاه ناظران بی طرف نمی تواند پنهان بماند (لازم به ذکر است این نوع تغییرات زمان بر و حاصل زحمات چند نسل دانشگاهی می تواند باشد و تغییرات اینچنین در یک و دو سال حاصل نمی شود) ازطرف دیگر تغییر رشته، گرایش ها و افزایش مقاطع تحصیلی همراه با بهبود کیفی رتبه و جایگاه اساتید، پژوهشگران، دانشجویان وحتی کارمندان دانشگاه دریک دهه اخیر به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی سرعت رشد و آهنگ تغییرات ساختاری را بیشتر کرده و تغییر بدنه اساتید از۴تا ۵ استاد به ۳۰ تا ۴۰ استاد تمام و بالغ بر ۱۰۰ دانشیار که علی الاصول انتشارات کیفی تر و بیشتر و فارغ التحصیلان با سوادتری را به همراه خواهد داشت؛ هم به این امر مهم یاری رسانده است.تعداد ارجاعات علمی، افزایش درجه یا اچ ایندکس اساتید دانشگاهی، مسوولیت پذیری اجتماعی دانشگاهیان و جذب دانشجو، گرنت های بین المللی و افزایش تعاملات با جامعه محلی و کنفرانس های ملی و بین المللی و….. هم مزید بر علت به نقش یابی و نفوذ پذیری دانشگاه کردستان در بین متولیان امر موثر بوده است.عوامل بیرونی را هم می توان درمراودات فرهنگی و نزدیکی آداب و رسوم اجتماعی مابین ایران و عراق و به ویژه اقلیم کردستان، شهریه بسیار پایین و امکاناتی چون خوابگاه و طی دوره آموزش زبان و ادبیات کردی، تسهیل رفت وآمد به ویژه در نواحی شهری و دسترس پذیری بهتر استان کردستان همراه با قرابت جغرافیایی و محیطی، تمرکز نخبگان مناطق کردنشین و غیر کرد زبان ایران در دانشگاه کردستان که بعضا ناشی از تعامل و تساهل فرهنگی این منطقه و استان دید و در استان های مجاور کمتر به چشم می خورد؛ از دلایل حذف نشدن دانشگاه کردستان برشمرد.
-رفتار وزارت آموزش عالی عراق نسبت به حذف این دانشگاه از فهرست دانشگاه های بورسیه علمی می تواند دو تاویل داشته باشد؛ قرائت سیاسی و برخورد سیاسی دولت عراق، دوم اینکه تراز علمی و سطح آموزش علمی این دانشگاه ها افت کرده باشد؛ تحلیل شما به عنوان استاد این دانشگاه چیست؟
مبحث قرائت سیاسی و برخورد سیاسی دولت عراق را اعتقاد ندارم یا نقش آن نمی تواند زیاد باشد چرا که ازدوره عثمانی تا به امروز هیچ وقت نمی توان دورانی رابه عدم وفاق وهمدلی بین دولتمردان عراقی و ایرانی یافت .تا جایی که نقش این کشور در کاهش تحریم های ظالمانه ایران غیرقابل کتمان و از طرف دیگر تامین نیازهای حیاتی برق، گاز، مواد غذایی و…. عراق توسط ایران هویداست.مراودات دینی، مذهبی، توسعه توریسم مذهبی و تفریحی بین دو کشور، گسترش دروازه های مرزی، همگرایی نظامی و عقیدتی، تاثیرگذاری در تشکیل دولت ومجالس عراق وسرمایه گذاری های دوجانبه به نظر این جانب شائبه سیاسی بودن قضیه را به عنوان مهم ترین دلیل به حداقل می رساند اما در ارتباط با کاهش تراز علمی و سطح آموزشی تعدادی از این دانشگاه ها هم کامل موافقم (تکرارمی کنم تعدادی) ولی تعدادی هم خیر، به عنوان مثال دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی از بُعد فنی ومهندسی یا دانشگاه علامه طباطبایی از بُعد علوم انسانی و اجتماعی جایگاه مهمی داشته ودارند. تا جایی که معتقدم تعدادی از این دانشگاه ها صرفا کارخانه تولید مدرک و فارغ التحصیل هستند و این تولید می تواند برای هر متقاضی داخلی و خارجی صورت پذیردچون اساس شکل گیری و تدوام راه معرفت علمی، افق یابی دانش، معلومات وگسترش حوزه های معلومات نبوده و نیست ومتاسفانه امروز با کاهش موالید، زاد و ولد و افزایش صندلی های خالی دانشگاه و کاهش درآمدها، نمی توان برای آنان آینده قابل اتکایی پیش بینی کرد، با توجه به اینکه شماری از دانشگاه های در لیست حذف بورسیه کشور عراق بی تعارف با چالش تراز ضعیف علمی / آموزشی مواجه هستند؛ باید با تمهیدات کارشناسی مسوولان وزارت علوم و تحقیقات کشور این جهان بینی حاکم بر تولید علم در این مراکز علمی دانشگاهی تغییر یابد.
– معاون وزیر علوم در واکنش به این خبر معتقد است درنظام رتبه بندی کشورهای اسلامی دولت عراق باید بر اساس معیارها و اقتضائات جهان اسلام ( ای اس سی) عمل می کرده و از این نظام رتبه بندی غفلت کرده درحالی که وزارت آموزش عالی عراق بر اساس فهرست رتبه بندی تایمز بریتانیا، دانشگاه شانگهای چین و کیو اس اقدام کرده است. به نظر شما ای اس سی معتبرتر است یا تایمز بریتانیا، دانشگاه شانگهای چین و کیو اس؟
نظام رتبه بندی کشورهای اسلامی یا ISC بسیار مهم است ولی چون متولی و مرجع اصلی آن کشور ایران بوده ممکن است توسط تعدادی از مراجع علمی بین المللی یاکشورهای اسلامی و غیر اسلامی مورد استقبال قرار نگیرد به ویژه آنکه شاخص های تطبیق یافته و رتبه بندی های آن عمر کوتاهی دارد.اما نظام های رتبه بندی کیو اس / تایمز / یو ملتی رانک و …. جهانی بوده و مورد وفاق بخش عمده ای از مجامع علمی جهان است.باید توجه داشت که برای رنکینگ های مهم جهانی دانشگاه های مهم شاخص های آموزشی و پژوهشی و فناوری و…. را به ریز به مرجع مورد نظر اعلام می کنندولی آیا در ISC کشورایران، ترکیه، مصر، عربستان و مالزی تمام شاخص های دانشگاهی وعلمی خود را ارسال و اعلام کرده اند؟به نظرم شایدطی یک دهه آتی بتوان این نظام رتبه بندی را حداقل در جهان اسلام گسترش داد اما در شرایط فعلی دلایل قابل قبولی برای تبعیت ساختارهای آموزشی و پژوهشی خارجی ازاین نظام نمی یابم ولی برای مراجع داخلی کشور ایران بسیار مرجع خوبی است اما برای مجامع علمی جهان مرجع شناخته شده ای محسوب نمی شود.
– آیا شما این رفتار دولت عراق را زنگ خطری برای باز تعریف نظام آموزشی دانشگاه های ایران به لحاظ سطح دانش علمی ارزیابی نمی کنید ؟ شماری از تحلیل گران اعتقاد دارند کمبود اساتید با درجه علمی بالا، سیاست اخراج اساتید یا بازنشستگی اجباری اساتید معروف در دولت نهم و دهم، وضعیت دانشگاه های ایران را به این روز انداخته است.
تغییرات تورمی وحشتناک چند سال اخیر، تحریم های خارجی همراه با کاهش منزلت اجتماعی و فرهنگی اساتید دانشگاه، نگاه قیم مابانه به دانشگاه و دانشگاهیان، توسعه وگسترش بی رویه مراکز شبه دانشگاهی، فرآیندهای سخت جذب، تبدیل وضعیت و ارتقا با بروکراسی بسیار، فرسودگی یا به روزنبودن آزمایشگاه ها، رفتارهای غیراخلاقی تعداد بسیار معدودی از افراد، کمبودبودجه، گسست ارتباطات بین المللی دانشگاهیان شامل سمینار وفرصت مطالعاتی و افزایش هزینه های پژوهش شامل برداشت داده و آزمایش و چاپ و انتشارات، مشکل مسکن وحقوق ومزایا وامکانات رفاهی پایین قاطبه و بدنه اصلی دانشگاهیان به ویژه وزارت علوم و دلایلی دیگر چون عدالت و شایسته سالاری و… که از این بحث خارج است، شرایط نامناسبی بر همه دانشگاه های کشور حاکم کرده است و البته رفتار دولت نهم و دهم هم بی تاثیر در وضعیت به وجود آمده نیست که تغییر این وضعیت همت عالی می طلبد و نگاهی نو و برنامه ای راهبردی درازمدت همراه با تغییر درآیین نامه، احکام و دستور العمل ها چرا که تداوم وضعیت منجر به کاهش رتبه واهمیت دانشگاه درجامعه، جلوگیری از رشد علمی کشور، خالی شدن دانشگاه از نخبگان و پژوهشگران وآموزشیاران واقعی و نهایتا افزایش مهاجرت مغز و فرار نیروی انسانی خبره وکاهش ذخایر ژنتیک باارزش می شود.این امر بازتعریف نظام آموزش عالی وحتی آموزش عمومی کشور را در راس امور می تواند قرار دهد چون در فقدان آن چالش های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و زیرساخت های فیزیکی ما حل نخواهد شد.
– گزارشگر: شیروان یاری/ روزنامه اعتماد
- سقز رووداو
- کد خبر 16731
- بدون نظر
- پرینت