توفیق رفیعی روزنامه نگار//

ادبیات و رفتار فعالان سیاسی – البته مسئول -کُردستان رنگ و بویی از توسعه ندارد. نه رنگ و بویی از توسعه، که بعضاً مرز اخلاق را هم زیر پا می‌نهد. ما کُردها یک حسن در مناسبات سیاسی‌مان باهم داریم و آن‌هم این است که به تازگی فرق زیر گرفتن هم را با “غلطک و گریدر ” هم نمی‌دانیم.

گفتار خشن و به‌دوراز مروت، نه از آن اکنون ماست و نه از آن دیروز، که مسئله‌ای تاریخی برما و با ماست. می‌دانید و می‌دانیم  که گذشتگان ما هم‌چنین کرده‌اند که از تداوم این رفتار این مثل درآمده  که ” دار پۆازەکەی لە خۆیی نەبێت ناقلیشێ”.

همین سال‌های دور و نزدیک مردم را دو دسته کرده بودیم. کمی آن روزگار شوربختی و تلخناک را به فراموش‌خانه روزگار سپردیم ولی از به خود مشغولی نکاستیم. اصلاح امور را بهانه کردیم و به هم تاختیم و تازش می‌کنیم که دیگری که با من نیست حتماً بر من است و چنین است وچنان. و همواره “پۆاز” درخت کردستان مانده‌ایم.

تعصب را بر تحلیل با گزاره‌های مبنایی و دقیق برتری داده‌ایم. کمتر گوش می‌کنیم و به همین دلیل عادتاً خبر درست دریافت نمی‌کنیم و بیشتر یک گزاره نادرست را مبنای یک قضاوت می‌کنیم. بدون مطالعه و دانش کافی  به نشست‌ها می‌رویم و هر جا باید سخنرانی کنیم و اگر مسئول باشیم که سخنرانی بر او واجب است! سخنرانی های که از دل آن هتک دیگر همشهری مان باغلطک و گریدر درآید.

می‌خواهم بگویم مهم نیست من کردستانی لیبرال ام یا اصولگرا، دموکرات منش ام یا جزم‌اندیش. چپم یا راستم. هرگونه بیندیشم و هر چه باشم متأسفانه در قضاوت، به دیگری سخت و بی‌محابا  و دردناک می‌تازم. بی‌آنکه به شأن انسانی، اخلاقی و وجدانی  و حیات اجتماعی دیگری توجه کرده باشم.

حقیقت آن است که دستگاه اداری ما مشکل دارد و اصلاح آن و یا رفتن در راهی که در پیش‌گرفته است صرفاً با نیروی انسانی مصلح، باوجدان و ماهر و کاری و مؤمن به مردم ممکن و میسور است؛ از دیگر سو کردستان سال‌ها آزمایشگاه آزمون ‌وخطای دیگران بود و کس دم برنیاورد. صورت این مسئله رازآلود و پیچیده نیست. ما در همه اندازه‌گیری‌ها استان آخریم. واین یکی که برکمر حیثیتش زخم عمیق کنده ای یک سال نمی شود مسئولیت یک سازمان عمومی بدون بودجه را گرفته اند، برخی چند سال نماینده مجلس اند! آنها چطور عزیز.

براستی درست است اگر امروز زور ما به کسی از هم استانی‌هایمان می‌رسد و او به اداره‌ای گمارده شده، برای حذفش، او را با غلطک و گریدر زیر گیریم. آیا می توانید در مورد دیگران که اتفاقا بودجه و بیت المال و حقوق ملت در دست دارند هم اینگونه لگام سخن از کف بنهید وبا این واژگان بر او بتازید. یقین دارم خیر.

باهم مهربانانه سخن بگوییم؛ نقد کنیم. اعتراض کنیم. می‌دانید که تاکنون مرغ همسایه غاز بوده است رفیق. آرام‌تر  برهم غلطک و گریدر برانیم که نیازمند مهر بیشتر با هم هستیم.