در چنین شرایطی، همدلی و هماهنگی اقشار مختلف مردم و مسئولین، میتواند تا حدی گرهگشای مشکلات مردم باشد و دشواریهایی که گریبان مردم را گرفته است، روبه کاهش رود. در اینجا عمداً از گرهگشایی سخن گفتم چرا که بر این باورم توسعه به امری ممتنع تبدیل شده و هیچ برنامه یا اراده و درک جدی و عمیقی برای رسیدن به توسعه وجود ندارد.
در جریان افتتاح آزمایشی بخشی از فرودگاه سقز، با کمال تأسف این ناهماهنگی و فقدان همدلی را به چشم خود دیدیم، عدم حضور نماینده سقز و بانه در مجلس، در این مراسم یکی از برجستهترین نمودهای نبود همدلی بود که ممکن است بر آینده شهر و فرودگاه تأثیر منفی داشته باشد.
– وقتی از همدلی و هماهنگی سخن بهمیان میآید، هرگز بدان معنا نیست که تفاوتها و اختلاف نظرها نادیده گرفته شود و همه اندیشه و عمل یکسانی داشته باشند. در این مورد خاص، یعنی اختلاف میان نماینده عالی دولت در استان و نماینده حوزه انتخابیه سقز و بانه در مجلس، که هر کدام وظایف و اختیارات ویژه خود را دارند، عدم توجه به تفاوتها و اختلافها، بیش از آنکه به نفع مردم باشد به منافع آنها آسیب میرساند.
این که اندیشمندانی چون منتسکیو، اندیشه تفکیک قوا را تئوریزه کرده و آن را به عنوان یک اصل سیاسی که ضامن کارآمدی حکومت و تداوم دموکراسی است، تثبیت کرده و پذیرش بسیاری از جوامع توسعهیافته؛ بدیهیترین معنی آن این است که قوای قضائیه، مقننه و مجریه وظایف و اختیارات خاص خود را داشته و از همدیگر مستقلاند. نادیده گرفتن تفکیک قوا، عملاً موجب میشود قوه مقننه نتواند نقش نظارتی خود را به خوبی ایفا کند، تمرکز قدرت اتفاق میافتد، منافع مردم فراموش میشود و … . البته، پذیرش تفکیک قوا نیز بدان معنا نیست که قوای مختلف با همدیگر دشمن هستند و در هیچ زمینهای نباید اندیشه و عمل هماهنگ داشته باشند.
– فرودگاه به مثابه یک زیرساخت ارتباطی، نقش عمدهای در رشد و پیشرفت یک شهر یا حتی یک منطقه دارد. از این جهت، افتتاح آزمایشی و اولیه فرودگاه را باید به فال نیک گرفت و با توجه به اهمیتی که دارد نسبت به تکمیل و بهرهبرداری آن اهتمام جدی داشت.
حال اگر اختلاف سلیقه یا جناحبندی سیاسی موجب تأخیر در راهاندازی فرودگاه شود، شهرستان سقز بیش از پیش دچار عقبماندگی میشود. نماینده مردم در مجلس و نماینده عالی دولت در استان، اگر اختلافاتی دارند (طبیعی است باید داشته باشند) نباید با لجبازی و انکار جایگاه و نقش سیاسی یکدیگر آن را نمایان سازند. مردم از مسئولین اجرایی انتظار دارند، شأن و موقعیت نماینده مجلس، حفظ شود و متقابلاً از نماینده نیز انتظار دارند در مواردی اینچنینی که نمایانگر مطالبات تمامی شهروندان حوزه انتخابیهاش باشد و به صورت ایجابی از حداکثر اختیاراتی که قانون به نقش نماینده واگذار کرده است، استفاده کند و نسبت به بهبود و اصلاح امور اقدام نماید. قهر کردن و اظهارنظر کردنهای از راه دور و مجازی، دردی از دردهای بیشمار مردم کم نمیکند و بیش از آن که نشان از درایت و ابتکار داشته باشد از عدم اعتماد به نفس در اعتراض ایجابی، چهرهبهچهره و گرفتارشدن در حلقه و محفلی کوچک حکایت دارد که منافع شهرستان را به پای منافع فردی و کینهجوییهای شخصی تقلیل میدهند.
– نماینده مجلس از اختیارات گوناگونی برخوردار است. از نماینده حوزه انتخابیه سقز و بانه باید پرسید تا چه حد از این اختیارات برای بهبود وضعیت مردم بهره گرفته است؟ آیا وقتی سخن از کولبران به میان میآید، مانند اسلاف خویش، صرفاً در لابلای نطق قبل از دستور به چند جمله احساسی و شعاری اکتفا کرده است یا طرحی را تدارک دیده و برای به تصویب رساندن آن در مجلس تلاش کرده است؟ در مورد جادههای مرگ کردستان که روزانه شهروندان را به کام مرگ میکشاند، از کدام بخش از اختیارات خویش استفاده و به کدام بخش از وظایفش عمل کرده است؟ چرا صدای اعتراضش در مجلس، گوش فلک را کر نمیکند؟ در جلسه استیضاح، رأی اعتماد و … کدام وزیر سخن رانده و آزارهای مردمی را که در حوزه انتخابیهاش زندگی میکنند، به گوش ناشنوای مسئولین رسانده است؟
همه میدانیم فرودگاه سقز، مشکلات فراوانی دارد و انتظار مردم برای مسافرت هوایی از این فرودگاه به این زودیها قابل تحقق نیست؛ با این اوصاف برنامه ایشان برای آینده فرودگاه چیست؟ آیا بر این باورند که با یک بیانیه و یک اعتراض ویدیویی و یک قهر به وظیفه خود عمل کردهاند؟
– سنت و رسم اشتباهی که در سالهای گذشته رواج پیدا کرده و مورد اعتراض بسیاری از افراد قرار گرفته، نحوه معامله مسئولین اجرایی با نمایندگان بود. شاید یکی از علل رفتار و انتظار نماینده همان سنت نامیمون قبلی باشد که به زیان همه تمام شد. مسئولین اجرایی و نماینده مجلس باید با همدیگر تعامل داشته باشند اما آنچه دیده میشد بده – بستان و معاملهای بیش نیست که منافع را میان خود تقسیم و ضعفهایشان را ماستمالی میکردند. در واقع، در سنت معامله، وظایف نماینده در حد عزل و نصب مدیران تقلیل مییابد و مطالبات و منافع اصلی جامعه به بوته فراموشی سپرده میشود.
بدون تردید از رهگذر معاملاتی که در سالهای گذشته وجود داشت، نه تنها سنت ناپسندی، پایهگذاری شد بلکه آثار زیانباری بهویژه در حوزه اقتصادی برای مردم داشت. نرخ بیکاری و تورم بالای کوردستان نشان میدهد سنت معامله میان نماینده و مسئولین اجرایی، کارآمد نبوده است. اما این بدان معنا نیست روش قهر و اعتراض سلبی به خصوص در سطح حوزه انتخابیه و استان میتواند مثمر ثمر و موفق باشد. استفاده حداکثری از حق اعتراض و نظارت و اعمال آن به صورت ایجابی، تعامل با گروهها و نهادهای مختلف اجتماعی و مدنی راه مناسبتری از سنتهای معامله و قهر است که اگر نماینده در پیش نگیرد، ضمن این که اعتماد افرادی را که به وی رأی دادهاند از بین میبرد، به نفع جامعه نیز نیست و گرهی از کار فروبسته مردم گشوده نخواهد شد.
*جامعه شناس
- سقز رووداو
- کد خبر 14507
- بدون نظر
- پرینت