فریدون محمدزاده، فعال فرهنگی و مسئول انجمن فیلم سقز
سقزرووداو: نصب المان های شهری یکی از جذابیت های بصری در شهر و زیر مجموعه حوزه ی وسیع تری بنام گرافیک محیطی است.
گرافیک محیطی در نهایت از رشته های مختلفی بهره می گیرد تا مردم قادر باشند با محیطی که در آن قرار گرفته اند به کمک اطلاعات و هویت که در قالبی مشخص و هدفمند طراحی شده است، ارتباط برقرار کنند.
شهر جایی است که نهایتا از ارتباط و مناسبت های آن شکل می گیرد. ارتباط با محیط به ارتباطات انسانی کمک خواهد کرد که از قبل آن شهر نمود پیدا خواهد کرد.
به محض ورود به یک شهر جدید در قالب مسافر و گردشگر، آنچه در نگاه اول توجه را به خود جلب می کند جلوه های بصری شهر است. جلوه های بصری شهری نمادی از میزان رشد و اعتلای فرهنگی آن محیط است. زیبایی بصری شهری با میزان شعور و آگاهی، سلامت روانی، پیشگیری از آسیب های اجتماعی، تاریخ، امید و آینده نگری ارتباط مستقیم دارد و هر چه جلوه های بصری شهر بیشتر و قوی تر باشند بر سلامت روح و روان شهروندان افزوده می گردد.
هر کس که برای اولین بار به شهر سنندج وارد شود و در خیابان های این شهر گشتی بزند آنچه بیش از همه توجه او را بر می انگیزد المان های بصری و مجسمه های میادین شهر است و شهریست مملو از مجسمه های متنوع و زیبا.
حس خوب بصری اولین چیزی است که در نگاه اول از دیدن این آثار به فرد بیگانه دست می دهد و با همین حس، با شهر و شهروندان آن روبرو می شود.
مجسمه ها و تندیس های آزادی، چوپان، دو کودک، کوهنورد، کارگر، مستوره اردلان، کوزه به دوش، نقش برجسته زیویه، نقش برجسته سرباز مادی و…
علاوه بر تندیس ها و المان های متنوعی که به وفور در جای جای شهر، در پارک ها، روی پل ها، میادین، معابر، پیاده روها (همچون المان سنه دژ، شاره که م سنه، فرش، دیوان مولوی، توت فرنگی، دف، توپ گل، زنبور و کندو، کالسکه گل، گل بابونه و…) و…نصب شده است که زیبایی بصری خاصی به شهر داده است.
شهر سنندج و جلوه های بصری آن بدون شک وامدار برخی هنرمندان از جمله: هادی ضیاالدینی از شناخته شده ترین اساتید حوزه هنرهای تجسمی است.
در مقایسه با سنندج در عوض سقز شهری است فاقد جلوه های بصری زیبا و مناسب؛ تندیس ها و مجسمه های میادین شهر فاقد جذابیت بصری و قابلیت هنری اند. میادین و معابر شهر یا نماد و المان بصری ندارند و یا اگر هم دارند فاقد کیفیت و جذابیت بوده و در نهایت چیزی نیست که انسان با دیدنش به شعف بیاید.
اگر امروز از مردم سقزسوال بپرسید: کدامیک از مجسمه ها و المان های بصری شهر را می پسندید؟ جواب این خواهد بود کدام مجسمه ها؟ این جواب نشان دهنده ی آن است که شهروند آنها را نمی بیند و بدین گونه نیست که با دیدنشان چند لحظه بایستد و به آنها خیره شود. در حالی که اگر همین سوال را از شهروندان سنندجی بپرسی قطعا با جواب هایی از این دست روبرو خواهی شد مجسمه آزادی، مستوره اردلان، سنه دژ و…
اگر چه در دوره سابق شورا و شهرداری سقز حرکت های محدود و بعضا خوبی مانند جشنواره دیوارنگاره برگزار شد که ماحصل آن چند کار خوب و شایسته بر روی دیوارهای مرکز شهر بود اما عدم انتخاب درست جانمایی آنها موجب گردید به مرور زمان و بر اثر برف و باران و آفتاب همین چند کار هم در حال از بین رفتن باشند.
در دوره جدید شورا و شهرداری حرکت هایی مانند نصب المان سینه ریز زیویه و المان های نوروز و امثالهم انجام گردید که بیشتر در سطح محدود، کوچک و گذرا بود، در حالی که مجموعه ی آثار زیویه در سنندج به متراژ ۱۰۰ متر مربع اجرا شده است.
با نگاه به مجسمه ها و المان های بصری شهر سقز عدم خلاقیت و دانش هنری در آن به سادگی برای هر کسی قابل تشخیص است. مجسمه ها نه زیبایی فرمی دارند و نه جذابیت معنایی. این ناپختگی و عدم قابلیت هنری بیشتر نشان از آن دارد که کار به کاردان سپرده نشده است. میدان آزادی و مرکز ثقل شهر الان چند سال است بدون المان مانده است.
اساساً وجود کارشناس هنری متخصص و آگاه به امورات هنری در شهرداری چیزی است که نیاز مبرم هر شهری است. کسی که بتواند با برنامه درست در جذب و بکارگیری هنرمندان برای آرایش بصری شهر نقش ویژه ای ایفا کند که متاسفانه توجه چندانی به این مساله تاکنون نشده است.
امروزه در دنیا، تندیس و مجسمه به شکل کلاسیک و قدیمی محلی از اعراب ندارد و به جای آن از حجم های هندسی و غیرهندسی عظیم در اماکن شهری استفاده می شود که بدون شک نماد دنیای مدرن و امروزی است. این شیوه ی کار بصری با دنیای مدرن (شبکه اطلاعات و ارتباطات) امروزی قرابت دارد تا شیوه های قدیمی و کلاسیک؛ اگر چه متاسفانه شهر سقز از هر دو گونه کلاسیک و مدرن بی بهره مانده است.
- سقز رووداو
- کد خبر 12759
- بدون نظر
- پرینت