شما اینجا هستید
اجتماعی » کتاب ها برای چی، برای کی به صدا در می‌ٱیند؟

۱- اخیرا صحنه‌هایی در فضای مجازی وایرال شده است و کلیپی دست به دست می‌شود که در روزهای پایانی امتحانات مدارس دانش‌آموزان در حرکتی نمادین و دست جمعی کتاب های درسی خود را پاره می‌کنند. اگرچه کنش‌هایی ازاین دست دانش‌آموزان جدید نیست و در گذشته هم انجام شده است اما برای تحلیلگران آموزشی و  اجتماعی حاوی پیام‌های قابل توجه‌ایست.

 

۲- از منظر نظریه میدان‌های بوردیو، هر میدان اجتماعی از جمله میدان آموزش در تعامل دیالکتیکی با میدان‌های کلان‌تر همچون سیاست، اقتصاد و فرهنگ عمل می‌کند.میدان آموزش به‌مثابه یک خُرده‌نظام، باید نه‌تنها بازتاب ساختار اجتماعی گسترده‌تر باشد،بلکه از آن تغذیه کند و به آن انرژی فکری، فرهنگی و شناختی برگرداند.این پویایی دوسویه،لازمه زنده‌بودن میدان آموزش است.مشاهدات و مطالعات در ایران بیانگر شکاف عمیقی میان میدان آموزش و سایر میدان‌های اجتماعی است.نظام آموزشی رسمی نه‌تنها همگام با تحولات فرهنگی،اجتماعی، فناوری‌های نوین و آموزش‌های غیررسمی حرکت نکرده،بلکه در برابر آن‌ها عقب‌مانده و گاه موضعی ستیزه‌جویانه اتخاذ کرده است.در نتیجه، نسلی از دانش‌آموزان شکل گرفته که تجربه‌ی زیسته‌ اجتماعی‌شان با آنچه در نظام آموزشی به آن‌ها تحمیل می‌شود، بیگانه است.این گسست،نه فقط دانش‌آموزان،بلکه معلمان را نیز از موضع کنشگری بیرون رانده و به عناصر اجرایی منفعل در یک ساختار متمرکز و دستوری تبدیل کرده است.نظامی که نه می‌پرسد دانش‌آموز چه می‌خواهد،نه به او به‌عنوان سوژه‌ای خردمند و مستقل نگاه می‌کند. نتیجه آن‌که دانش‌آموز خود را نه بخشی از فرایند یادگیری،بلکه ابژه‌ای تحقیرشده در یک ماشین دیوان‌سالار آموزشی می‌یابد؛ و این، شکلی از خشونت نمادین یا«خشونت سفید» است که در ساختار پنهان آموزش جریان دارد.

 

۳- در چنین بستری، کنش‌هایی مانند پاره‌کردن کتاب‌ها، رقصیدن در حیاط مدرسه یا تمسخر قوانین خشک،نه نشانه بی‌نظمی، بلکه بیان اعتراضی از پایین به ساختارهای سلطه از بالاست. این واکنش‌ها، از دیدگاه نظریه مقاومت فرهنگی، نوعی تلاش برای بازپس‌گیری میدان آموزش از سیطره گفتمان رسمی است؛ تلاشی که در غیاب امکان گفت‌وگوی رسمی و سازوکارهای مشارکت به‌صورت نمادین، هیجانی و حتی ویرانگر بروز می‌کند.

 

۴- پاره‌کردن کتاب‌ها صدایی خاموش نیست؛ صدایی بلند،نمادین و رساست. صدای سرکوب‌شده‌ی نسلی است که سال‌هاست نظام آموزشی نه او را شنیده نه جدی گرفته است.

این رفتارها را نباید سرزنش یا تحقیر کرد؛ بلکه باید آن‌ها را شنید،تحلیل کرد و به عنوان زنگ هشدار برای یک نظام اموزشی در بحران جدی گرفت.نظام آموزشی کنونی نه‌تنها در انتقال دانش موفق نیست بلکه در مشروعیت‌بخشی به خود نیز شکست خورده است.

 

۵- از همین رو،گذار از بحران،مستلزم دگرگونی بنیادین در ماهیت آموزش:از نظامی متمرکز،مونولوگ و از بالا به پایین، به ساختاری دیالوگ‌محور، مشارکتی و انسان‌محور است.آموزش باید از انباشت خشک محتوا به سوی تولید معنا حرکت کند؛ و از سرکوب کنشگری به سوی پرورش فاعلیت اجتماعی.در چنین حالتی صدا و انرژی دانش‌آموزان به جای آن‌که در پاره‌کردن کتاب‌ها پژواک یابد،می‌تواند در تولید دانش،خلاقیت و زیست انتقادی بکارگرفته شود.

 

۶. باید درنظرداشت که در یک نظام آموزشی سالم، کتابْ رسانه‌ای است برای گفت‌وگو میان نسل‌ها،پلی میان تجربه و امید و بستری برای انتقال خلاق دانش. اما هنگامی‌که محتوای کتاب‌ها نه از نیازهای زیسته دانش‌آموزان که از ایدئولوژی‌های تحمیلی و اهداف قدرت سرچشمه می‌گیرد، کتاب به جای آن‌که معنا ببخشد، معنازُدایی می‌کند.در این‌ صورت سوژه‌های آموزشی –دانش‌آموزان‌– دیگر خود را نه درون متن، بلکه در حاشیه آن و نهایتاً در تقابل با آن بازمی‌یابند.پاره‌کردن کتاب در این معنا، شکستن سکوت است؛اعتراض به زبانی که برای دانش‌آموز نوشته نشده و دانشی که با زندگی‌اش نسبتی ندارد.

 

٧. اذا این کنش اعتراضی را نمی‌توان جدا از تجربه زیسته‌ی دانش‌آموزان از فضای مدرسه تحلیل کرد.مدرسه که براساس نظریه‌های آموزشی باید فضایی برای پرورش،امنیت، خلاقیت، تعامل و بازی باشد –در عمل به فضایی پراسترس،پرفشار، اضطراب‌آور،خشن و گاه سرکوبگر بدل شده است. از منظر جامعه‌شناختی، مدرسه دیگر نه فضای رشد،بلکه جغرافیای کنترل و انضباط اجباری نه میدان بازی و تجربه بلکه صحنه‌ای برای رقابت،حذف و ترس و خشونت است.کودک و نوجوان در چنین سیستمی نه امیدی به آینده دارد نه دل‌خوشی از اکنون.صدایی که از دل کاغذهای پاره‌شده بیرون می‌آید، در واقع پژواکی از نابرابری نمادین، خشونت ساختاری، حذف احساس و غیبت گفت‌وگو در نظام آموزشی است. پرسش از «چی» و «کی» در این عنوان، یعنی پرسش از کارکرد اجتماعی کتاب و مدرسه؛ پرسشی که نظام آموزشی ایران باید پیش از آن‌که دیر شود، پاسخی شایسته و البته جسورانه برایش بیابد.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

سایت خبری سقز رووداو | خبری | اجتماعی | کوردانه | اقتصادی | سیاسی | فرهنگی | گزارش | عناوین بین الملل