شما اینجا هستید
اجتماعی » کولبری در غربت

ـ فردین مصطفایی روزنامه نگار

“جان برای نان” این جمله در باطن خود دارای معانی آشکار و پنهانی است که سختی، خطرات، مشقت و رنج های شغل کولبری را در ذهن مخاطب و شهروندان تداعی می نماید.

کولبری شغلی است پرخطر و از روی ناچاری؛ در واقع کولبران برای تامین معیشت خود و خانواده هایشان مجبورند بر روی لبه تیغ حرکت کنند. عبارتی نامانوس با فرهنگ و کرامت انسانی که مرزنشینان از روی ناچاری به آن روی آورده اند.

در سال های اخیر در مرزهای غربی همچون: مریوان، بانه، هورامانات، پاوه، سردشت، پیرانشهر، سقز و… برخی از ساکنین این مناطق خطرات و سختی های مرز، کوهستان و جاده ها را تحمل کرده تا در ازای حمل کالا، حق الزحمه ای برای تامین قوت روزانه و مخارج خانواده و فرزندان بدست بیاورند، که در این راستا گاهاً متحمل خسارات جانی و مالی شده اند.

اجرای طرح ساماندهی مبادلات مرزی پایانی بر رونق تجارت چمدانی

به یمن رونق تجارت چمدانی در این شهرستان ها تا اوایل سال ۹۶، چندین معبر و بازارچه مرزی راه اندازی ایجاد؛ وعده های متعددی همچون: توسعه معابر مرزی، بیمه کولبران، افزایش سهمیه ارزی، ساماندهی مبادلات مرزی، توسعه اقتصادی مناطق مرزی از طریق فروش سهمیه سوخت و… داده شد، اما وضعیت نابسامان در مرزهای استان کردستان و مناطق همجوار سال‌های سال است که ادامه دارد و در عمل نه تنها اتفاق قابل توجه و ویژه ای رخ نداد، بلکه با بسته شدن معابر موقت مرزی، مشکلات این حوزه دوچندان شد، موج بیکاری افزایش یافت، بازار شهرهای مرزی تا حد زیادی از رونق افتاد، موج مهاجرت ها افزایش یافت و این روند ادامه دارد.

کولبران سقزی آواره سایر شهرستان ها/ سقز بی بهره از مبادلات مرزی

بهرحال، درد و رنج روزگار و نبود درآمد مناسب ساکنان شهرستان های مرزی را به مسیر سخت و پرخطر کولبری کشانده، اما در این حوزه هم با بی عدالتی ها و مشکلات متعددی مواجه هستیم. شهرستان مرزی و ۷ هزار ساله سقز که از اولین شهرهایی بود که در دهه ۷۰ برای رونق تجارت مرزی و فعال سازی پتانسیل های اقتصادی صاحب بازارچه مرزی سیف شد، پس از موفقیت های نسبی و بالقوه شدن این ظرفیت، در  اوایل سال ۱۳۹۱ بازارچه مرزی سقز تعطیل شد و از آن زمان تا سال ۹۶ ده ها بازارچه و معبر مرزی جدید در مرزهای غربی بازگشایی و راه اندازی شد، اما سقز همچنان مظلوم و محروم باقی ماند و نه تنها معبر موقت در آن ایجاد نشد، بازارچه رسمی آن هم دوقفله شد و کسی هم خم به ابرو نیاورد، مطالبه گری و پیگیری خبرنگاران و تشکل های مردمی نیز با بی توجهی مواجه و حتی برای آنان هم سنگین تمام شد.

در شرایط فعلی هم در ادامه این وضعیت، کولبران شهرستان سقز بی پناه تر و محروم تر از کولبران سایر شهرستان ها واقع شده اند، حتی در منطقه مرزی سقز این امکان برای آنان وجود ندارد که کولبری کنند، در شهرهای اطراف هم اولویت را به ساکنان آن شهرستان می دهند، لذا برخی کولبران سقزی ناچارند راه دشوار رفتن به مرزهای دوردست همچون: سردشت، اشنویه، نوسود، نودشه و گردنه ته ته را در پیش گیرند.

برای بررسی وضعیت کولبران سقزی که باید عنوان “کولبری در غربت” را برایشان برگزید، با چند نفر از آنان صحبت هایی انجام داده ایم که به شرح زیر از نظرتان می گذرد:

زندگی سیار کوه نشینی برای تامین معیشت

علی کولبر ۴۰ ساله سقزی که در مرز نودشه مشغول به فعالیت است، می گوید: متاسفانه سقز مسئول و بزرگ ندارد، بخاطر همین هیچ مرز و معبری برای فعالیت ندارد. ولی کولبری و فعالیت مرزی در نودشه و تته تا حدی وجود دارد.

وی افزود: ما باید صدها کیلومتر را باید طی کنیم و شب ها در کوه و بیابان بخوابیم تا بتوانیم برای تامین زندگی، اینجا باری را جابجا کنیم.

این کولبر می افزاید: من از کولبران اینجا شنیده ام غیر از مسئولان، امام جمعه پاوه همواره بر عدم انسداد مرزها و به خطر نیفتادن معیشت کولبران تاکید می کند ولی من در سقز ندیده ام کمترین حمایتی در این راستا بشود.

خستگی و غربت از چشم و چهره کولبران می بارد

صالح کولبر دیگری است که می گوید: هر بار ۴- ۵ نفر از سقز با یک ماشین به منطقه هورامان، نودشه و پاوه می آییم و ۲ یا ۳ شب می مانیم، تا بتوانیم درآمدی کسب نماییم.

وی در مورد نحوه اسکان آنان می گوید: در سخت ترین شرایط زندگی می کنیم، یا منزلی اجاره می کنیم و یا در چادر و داخل ماشین می خوابیم. شب ها ساعت ۲۴-۲۳ از هورامان یا ته ته حرکت می کنیم و ساعت ۳-۲ بامداد به یکی از روستاهای اقلیم کوردستان می رسیم، پس از برداشتن بار یا کوله از مسیرهای صعب العبور حرکت و نزدیک صبح به یکی از روستاهای مرزی هورامان می رسیم، آنقدر خسته می شویم که چند ساعت خوابمان می برد.

این کولبر که صاحب ۲ فرزند است، یادآور می شود: کولبران مظلوم و محروم هستند اما کولبران سقزی محروم تر هستند، زیرا وقتی به مرزهای بانه، سردشت، تته، نوسود و…می رویم به ما می گویند اولویت با ساکنان شهر خودمان است و اگر باری باقی ماند به شما هم می دهیم.

زندگی اجباری و مهاجرت کولبران/ باید بسوزیم و بسازیم

یکی دیگر از کاسبان می گوید: قبلاً جمعیت کولبران بیشتر بود، اما کمبود بار، افزایش هزینه ها، کاهش خرید تاجران مرزی بدلیل افزایش قیمت دلار و خطرات برخورد و حوادث طبیعی و غیرطبیعی باعث شده که بسیاری کولبری را رها کنند و بعنوان کارگر به شهرهای اقلیم کوردستان یا تهران بروند.

وی با دلی غمگین و چهره ای خسته می گوید: این زندگی نیست که ما می کنیم، اجباری است که باید تحمل کنیم و جانمان را در کف دست برای بدست آوردن تکه نانی بگذاریم.

سالار هم با بیان اینکه قبلاً در بازارچه مرزی سیف سقز کار می کرده، گفت: بعد از تعطیل شدن مرز سیف، مجبور شدم به مریوان مهاجرت کنم و شب ها در ته ته و نودشه یا برخی وقت ها در مرز باشماق فعالیت نمایم.

کسی دل در گرو توسعه سقز و کوردستان ندارد

وی گفت: سقز بدلیل داشتن زیرساخت ها، نزدیکی به بزرگراه، مناطق صنعتی تبریز و اطراف دارای بهترین موقعیت برای بازارچه و مبادلات مرزی بود، اما مسئولان سقز و استان کوردستان دل در گرو توسعه و پیشرفت این شهرستان نداشتند و تا به امروز کاری برای بازارچه سیف نکردند تا امثال ما آواره سایر شهرها باشند.

کولبری در خط پایان/ تفاوت مرزهای غربی و گناوه چیست؟

صالح یکی دیگر از کولبران به اجرای طرح ساماندهی مبادلات مرزی از سوی وزارت کشور از سال ۹۶ اشاره و می گوید: نرخ گمرک کالاهای خارجی افزایش‌ یافته و خرید و فروش آن مقرون‌ به ‌صرفه نیست، هر تن کالا از مرزهای رسمی ۴۰-۳۵ میلیون تومان هزینه می برد، اما از بندر گناوه ۱۵-۱۲ میلیون تومان هزینه می برد، این یعنی مرزهای غربی عملاً باید کامل تعطیل شوند و کولبری هم جز در موارد محدود به خط پایان رسیده است.

وی گفت: چه تفاوتی بین گناوه و مرزهای کوردستان وجود دارد که اینجا را مسدود و آنجا را باز گذاشته اند؟ در حالیکه گناوه هیچ زیرساخت و جاذبه ای ندارد.

این فرد می گوید: کاش شهرستان سقز، بخشی از استان های دیگر بود، زیرا در استان کوردستان عملاً سقز را محروم نگه داشته اند و کسی هم امیدی به بهبود این وضعیت را ندارد.

وزیر کشور استیضاح شود

اما رضا به وعده های مسئولان برای بازگشایی بازارچه مرزی سقز اشاره و یادآور می شود: یادم می آید که تابستان سال گذشته نماینده سقز و بانه در مصاحبه تلویزیونی گفت که درخواست استیضاح وزیر کشور را امضا کرده بودم که وزیر قول قطعی برای بازگشایی بازارچه سیف را داد، لذا بنده هم امضای خود را پس گرفتم، ماه ها گذشته و این وعده اجرایی نشده و الان بهترین فرصت برای استیضاح وزیر کشور است که امیدواریم نماینده مجلس آن را در اولین فرصت پیگیری کند.

کولبری راهی پرمشقت و انتخابی از روی اجبار

پر واضح است که مردمان سخت‌کوش کورد اگر شرایط مساعد، اقتصادی پویا و صنعتی، فرصت های شغلی مناسب و روزگار پررونقی داشتند، شاید هیچ گاه پا در مسیرهای پرخطر کولبری و باربری نمی‌گذاشتند، ولی به هر روی، کمبود امکانات، کوتاهی ها و سایر مسائل دست به دست هم می‌دهند تا این روزها کولبری و باربری در این مناطق به شیوه‌ای رایج برای گذران زندگی تبدیل شود.

آیا امیدی به اقدام و راهبردهای مناسبی برای ساماندهی مرزهای کوردستان با دیدگاهی اقتصادی و توسعه ای، رونق تجارت در بازارچه های مرزی بر مبنای فلسفه واقعی آن و رویکردی تحولگرا و معطوف به رفاه و نه سیاست های انقباضی فعلی، حل مشکلات مرزی شهرستان سقز و… وجود دارد؟ سوالی که پاسخ دادن به آن بسیار دشوار است.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

سایت خبری سقز رووداو | خبری | اجتماعی | کوردانه | اقتصادی | سیاسی | فرهنگی | گزارش | عناوین بین الملل