مطابق با این انتظار حتی بحث پایان آموزش حضوری در نظام های آموزشی دنیا مطرح شد. ولی علی رغم این انتظار به تعبیر فورنیه (۲۰۰۱)، در رویاوریی با سرعت به کارگیری فناوری های نوین در جوامع غربی “مدرسه لنگ لنگان حرکت می کرد”.
تا قبل از دوران کرونا نه فناوری به طور کامل در فرایند آموزش قرار گرفت و نه آموزش غیر حضوری اجباری شد. با این حال کرونا فرصتی برای آموزش غیر حضوری، یادگیری الکترونیکی و آزمودن این نظریه ها و پیامدهای آن در عمل پیش آورد. واقعیت موجود حاکی از اینست در زمان بحران به هر شکلی، که امکان آموزش حضوری میسر نیست به راحتی می توان آموزش را در فضای مجازی ارائه داد و تا حدی از تعطیل شدن مدارس و اتلاف وقت فراگیران جلوگیری کرد. محتواهای آموزشی تولید کرد تا دانش آموز در هر زمان و فرصتی که خواست آن را مطالعه کند. و در زمان معلم، و هزینه آموزش و پرورش نیز صرفه جویی کرد.
پر واضح است بهره گیری از فناوری در دنیای آموزش امیدبخش است و فرصت های زیادی برای یادگیری فراهم می نماید. اما این تجربه سبب شد تا خلاء ها و معایبِ تکیه صرف به آموزش غیر حضوری و در دنیای مجازی نه تنها برای کارشناسان تعلیم و تربیت بلکه برای جامعه نیز روشن شود. در شیوۀ غیر حضوری، آموزش صورت می گیرد، ولی کامل نیست. جنبه های زیادی از فرایند تعلیم و تربیت مغفول می ماند. سطوحی از اهداف آموزشی و یادگیری محقق نمی شود.
با توجه به آخرین تعریف یادگیری، یادگیری از وضعیت انتقال دانش به ساختن دانش توسط فراگیر تغییر کرده است و این دانش به تعبیر ساختارگرایان به صورت فردی و اجتماعی ساخته می شود. ساختن دانش در هر دو صورت در فرایندی تعاملی- اجتماعی شکل می گیرد. آموزش معنادار و پایدار در اجتماع یادگیری معلم و دانش آموزان اتفاق می افتد. معلم و همکلاسی ها باعث برانگیختن و شکل گیری سوالات می شوند و بخشی از فرایند شناختن دانش هستند.
بر این اساس”مدرسه جایی است که به کودکان کمک می کند تا در تعامل با دیگران جهان خود را بسازند، رویاهای بلند خود را بپرورانند، جسارت پیدا کنند تا به دور دست ها چشم بدوزند و تحقق آرزوهای خود را در ارتباط با یکدیگر و تمرین مهارت یادگیری مستمر (خودشکوفایی) جستجو کنند و از احساس خستگی خوشایند ناشی از آن لذت ببرند”(محمد رضا سرکارآرانی، استاد پداگوژی در ژاپن،).
با این وجود می توان گفت تجربۀ آموزش غیر حضوری از ابعاد مختلفی با واقعیت مدرسه و کلاس درس فاصله دارد. آموزش گروهی و کلاسی در طول تاریخ خود متحول شده و فراتر از آموزش ریاضی، زبان و علوم است. بستر آموزش کلاسی علاوه بر تجربه یادگیری محتواهای آموزشی، فرصت کسب تجربه یادگیری برای با هم زیستن است. دانش آموز علاوه بر درس، واقعیت زندگی را نیز تجربه می کند. شیوه تعامل با همدیگر، خلاقیت و تفکر انتقادی در تعامل حضوری معلم و دانش آموزان با یکدیگر اتفاق می افتد. کثرت گرایی و اصلاح افکار خویش در با هم زیستن شکل می گیرد. در نتیجه با توجه به ناکامی نظام های آموزشی در آموزش غیر حضوری، و عدم امکان محقق شدن جنبه های زیادی از یادگیری مدرسه ای، می توان به این امر واقف شد که فناوری اطلاعات و ارتباطات نمی تواند جای معلم و کلاس درس را در آموزش بگیرد. فناوری اطلاعات و اینترنت ابزاری برای تسهیل یادگیری و لذت بخش نمودن یادگیری و مکمل آموزش حضوری است. در آموزش حضوری و تعاملی معلم با بهره گیری از این ابزارها کار یادگیری نزد دانش آموز را تسهیل می کند.
*فعال فرهنگی
- سقز رووداو
- کد خبر 17183
- بدون نظر
- پرینت