ـ سارا سبزی، خبرنگار روزنامه شرق// "یکی از زنان کولبری که با آنها صحبت کردم، ۴۷ ساله بود که خودش و همسرش هردو کولبر بودند و در این راه پایش شکسته بود و حتی پول عملش را هم نداشت. برای جابهجایی هر کالا، ۱۰۰ هزار تومان میگرفت و حجم بار تفاوتی در دستمزد آن نداشت. زن دیگری، ۵۵ ساله بود که سه پسر بیکار و تحصیلکرده داشت و همسرش در مغازه کنار خودش کار میکرد. آنها مغازهای دارند که بهغیر از محصولات سوپرمارکتی، وسایلی که از عراق میآورد را همانجا میفروشد. زن دیگری میگفت، از زمان جنگ ایران و عراق کولبری را شروع کرده بود و پنج فرزند داشت و همسرش را از دست داده بود".
سقزرووداو- از مشکلات اصلی شهرهای مرزی غرب و شمال غرب، بیکاری و عدم اشتغال زایی و به دنبال آن مشکلات اجتماعی و اقتصادی از جمله روی اوردن به کولبری و باربری از روی ناچاری است که تبعات و پیامدهای منفی و تاسف بار اجتماعی، خانوادگی، جسمی و.. بدنبال دارد.
فقط «سيروان» را صدا ميزنند. هر كولبري از صخرههاي «سياه كوه» و «لكلك» و «دولان» و «قاعد مست» و «نوري» و «كشتارگاه» پرت شود، تير بخورد، يخ بزند، بميرد، كاسبكارها، كولبرها، مردم «بيتوش»،