شما اینجا هستید
اجتماعی » ناکارآمدی سیاست ترافیکی «سرعت‌گیر»

۱٫  متخصصان علوم تربیتی، در فرایند تعلیم و تربیت، بر اهمیت یادگیری و تمرین توانایی «نه»گفتن بسیار تأکید می‌ورزند. بدون تردید، این توانایی یکی از نشانه‌های سلامت روان و یکی از مهارت‌های لازم برای زندگی موفق است. هر فردی ممکن است در زندگی اجتماعی با خواسته‌های نامطلوب، غیرمنطقی یا غیراخلاقی روبه‌رو شود، به همین دلیل ضروری است از مهارت گفتنِ «نه» برخوردار باشد تا در برابر آنچه نمی‌پسندد، تسلیم نشود و توانایی مقاومت را داشته باشد.
علیرغم اهمیت فراوان این مهارت، در وضعیت کنونی که نهاد خانواده با تغییرات بنیادی مواجه شده است، مهارت دیگری تحت عنوان «شنیدنِ نه» نیز باید مورد بحث و توجه قرار گیرد. این مهارت، اگر اهمیت بیشتری از گفتنِ «نه» نداشته باشد، از آن کمتر نیست. امروزه، در بسیاری از خانواده‌ها، فرزند و آینده‌ی او، سبک زندگی، روابط اجتماعی، محل زندگی، هزینه‌های اقتصادی، توقعات و آرمان‌های والدین و … را مشخص می‌کند. از آنجایی که جمعیت خانواده نسبت به گذشته بسیار کمتر شده است و خانواده‌ها بیشتر نگران آینده فرزندانشان هستند، برخی از والدین، بدون در نظرگرفتن علایق و استعدادهای فرزند، تمامی خواسته‌ها و آرزوهای بربادرفته‌ی خود را بر فرزند یا فرزندان تحمیل، زندگی خود را وقف رفاه و تأمین آینده‌ای مطمئن برای آنها خلاصه می‌کنند، برخی دیگر، علایق و نیازهای خود را نادیده می‌گیرند و خود را موظف می‌دانند، هر آنچه را که فرزند، طلب کند، حتی با دشواری‌های بسیار، برآورده ‌سازند. در نتیجه، فرزندان به‌گونه‌ای بار می‌آیند که سطح انتظارات بالایی داشته باشند و چنان‌چه مهارت و تاب تحمل شنیدن «نه» را نداشته باشند، در برابر ناکامی‌ها و برآورده‌نشدن انتظارات‌شان، واکنش شدید عاطفی و گاهی جسمانی از خود نشان می‌دهند.
۲٫  جوان به طور خاص و انسان به طور عام، به جلب توجه دیگران، تخلیه انرژی و هیجان روانی نیاز دارد. بدین منظور، در هر جامعه‌ای در کنار تعلیم و تربیت صحیح و مراکز مشاوره، سازوکارها و تدابیری اندیشیده شده است که این امر امکان‌پذیر باشد. گسترش ورزش‌های فردی و گروهی مختلف، شهر بازی‌ها، به‌رسمیت شناختن اعتراض‌های جمعی و … زمینه‌ای را فراهم می‌کنند، بخشی از هیجان‌ها به صورت منطقی تخلیه ‌شوند تا به آسیب‌های اجتماعی و روانی تبدیل نگردند.
اگر این امکانات و سازوکارها در جامعه وجود نداشته باشد، فرد و به‌ویژه جوانان به کارها و روش‌ها خطرناک و غیرمنطقی روی می‌آورند. برای نمونه، «خیابان» به محلی برای تخلیه هیجان روانی و جلب توجه دیگران تبدیل می‌شود. پرسه‌زدن‌های بی‌هدف در پیاده‌روها و خیابان‌ها، سرعت‌های غیرمجاز خودروها، کورس‌گرفتن‌های خطرناک و … جایگزین روش‌های مقبول و منطقی تخلیه انرژی و هیجان افراد می‌گردد.
۳٫  امروزه، از هر کوچه و خیابانی گذر کنیم، «سرعت‌گیر»هایی که به‌سرعت در حال افزایش هستند، بیش از هر چیز دیگر جلب توجه می‌کنند، گویی، مهم‌ترین راهکار مسئولین بخش ترافیک برای پیشگیری از سرعت غیرمجاز و به تبع آن کاهش تصادفات جاده‌ای و خیابانی، پُرکردن خیابان‌ها و حتی کوچه‎‌ها از سرعت‌گیرهای عجیب و غریب سیمانی و پلاستیکی است.
فراوانی موانع فیزیکی در خیابان‌ها برای کنترل خودروها و در میان آنها «سرعت‌گیر»، عینی‌ترین نمود بحران «اقناع» در حکومت و «قانون‌گریزی» در جامعه است. قوانین راهنمایی و رانندگی یکی از غیرایدئولوژیک‌ترین، زمینی‌ترین و انسانی‌ترین قوانین موجود در جامعه هستند. به‌همین دلیل، اقناع مردم برای التزام به این قوانین نباید زیاد دشوار باشد؛ اما، تعدد روزافزون سرعت‌گیرها نشان می‌دهد میزان گریز از این قانون بسیار بالاست و بخش زیادی از رانندگان حاضر نیستند آنها را رعایت کنند. قانون‌گریزی در این زمینه در حدی است که بسیاری از موانع فیزیکی – به‌ویژه نوع پلاستیکی آن – که برای کاهش سرعت تعبیه می‌شوند در مدت زمان کوتاهی تخریب می‌شوند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

سایت خبری سقز رووداو | خبری | اجتماعی | کوردانه | اقتصادی | سیاسی | فرهنگی | گزارش | عناوین بین الملل