شما اینجا هستید
اجتماعی » کورد بودن آسان نیست

سی سال پیش بود، وقتی هنوز ده ساله بودم. صبح زود، هواپیماهای جنگنده عراقی شهر ما، سقز، را بمباران کردند. ما مثل بقیه بچه‌ها در مدرسه بودیم. در لحظه‌ای شهر یکپارچه دود و آتش و فریاد شد. در آن بلوا، هراسان به سمت خانه که فقط پنج دقیقه با مدرسه فاصله داشت دویدم. در آن همهمه، وقتی مادر، خواهر و برادرانم را دیدم کمی آرام گرفتم. پدر اما نبود. چند سال قبل دستگیر و به اعدام محکوم شده بود.
آسمان پر از اجسام درخشان بود. مدتی گذشت تا بفهمم اینها بمب هستند که بر سر ما می‌بارند. ما بچه‌های مدرسه به هزاران نفری که به سمت حومه شهر می‌دویدند پیوستیم و شهر تخلیه شد. در میان وحشت، فریاد و گریه جمعیت، فراموش کردم که از سلیمان، برادر کوچکم، مراقبت کنم و در میان جمعیت او را گم کردم. به مادرم که رسیدم و او فهمید که برادر همراهم نیست، به صورتم سیلی زد.
به زودی برادر را پیدا کردیم، اما برای اولین بار در زندگی‌ام لمس کردم که جنگ چه بلایی سر مردم می‌آورد. مادرم که حتی در سخت‌ترین شرایط و در زمان دستگیری پدر آرام بود، خشم و هراس و واماندگی در چهره‌اش موج می‌زد. به زودی خود را در حومه شهر یافتیم و راهی روستایی شدیم که اقوام ما در آن زندگی می‌کردند. چندین ماه در آنجا ماندیم؛ جایی که من به دور از مدرسه و معلم کلاس چهارم را گذراندم. ما در مدرسه حق خواندن، نوشتن و صحبت به زبان کوردی (زبان مادری خود) را نداشتیم. همان موقع فهمیدم که کورد بودن آسان نیست. کوردها دوستی جز کوهستان ندارند.

تقریباً سه سال بعد، صدام حسین از سلاح‌های شیمیایی علیه کوردها استفاده کرد و بیش از ۳۰۰۰ غیرنظامی را در یک لحظه قربانی کرد و بیش از ۱۰ هزار نفر تا آخر عمر تحت تأثیر عوارض ناشی از این سلاح‌ها قرار گرفتند.
ابراز ترس و وحشتی که هر یک از ما در آن روزها تجربه کرده‌ایم دشوار است. من هنوز هم کابوس می‌بینم. بله، حتی بعد از ۳۰ سال این وحشت هنوز با من است. تمام سیاستمداران جهان تنها نظاره‌گران این جنایات بشری بودند. آنها فقط نگران تولید ناخالص داخلی خود بودند که ما هزینه‌اش را می‌دادیم و می‌دهیم.
دولت‌های غربی، از جمله ایالات‌متحده، تنها به این دلیل که باید سلاح می‌فروختند، چشم بر این جنایات علیه کوردها در هر دو کشور بستند.
در مقابل، کشورهای نفت‌خیز منطقه در حال خرید اسلحه از جمله سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی از کشورهای غربی بودند و کوردها و یکدیگر را با این سلاح‌ها می‌کشتند

بعد از سی سال، این کابوس‌ها با من، صدها نفر از اقوام و دوستانم، برادر و مادرم و میلیون‌ها کُرد دیگر عجین شده است. من مانند بسیاری از آنها، هر شب چندین بار از کابوس‌ها بیدار می‌شوم. خواب می‌بینم که جسد برادرم را حمل می‌کنم یا مرگ اعضای خانواده در روستای زادگاهم را به چشم می‌بینم.
در سالهای اخیر این کابوس‌ها واقعیت زندگی کوردها شدند، بویژه برای مردان و زنان شجاعی که در مقابل دولت اسلامی عراق و شام (داعش) ایستادند. تاسف‌آور این است که کُردها همیشه در کنار متحدان خود ماندند و به آنها خیانت نکردند، اما در عوض به آنها خیانت شد.
از زمان حمله ترکیه به کوردها، آشوری‌ها، ارمنی‌ها و عرب‌ها در شمال سوریه، بیش از صد هزار غیرنظامی سرزمین خود را ترک کرده‌اند و بسیاری از غیرنظامیان توسط نیروهای ترکیه یا داعشی‌ها کشته یا اعدام شده‌اند.
تصمیم رئیس‌جمهور سابق آمریکا، دونالد ترامپ، در پاییز سال ۲۰۱۹ برای معامله با دولت ترکیه نه‌تنها بسیاری از کوردها در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داد، بلکه به وضوح عامل سرکوب کوردهای منطقه به دست ارتش ترکیه و متحدانش شد.
حدود ۱۲ هزار زندانی داعش در زندان‌هایی هستند که تحت کنترل کوردها و متحدان آنها (عرب، آشوری و ارمنی) در شمال سوریه هستند. آنها ممکن است راهی ترکیه شوند و در آنجا دوباره اسلحه‌ها را بردارند تا به شمال سوریه برگردند و انتقام خود را از کودکان، زنان و سالمندان کورد و آشوری بگیرند. جهان دیگر نمی‌تواند و نباید به سادگی شاهد این قساوت در قرن بیست‌و‌یکم باشد. هیچ بهانه‌ای وجود ندارد که ما به نسل بعدی خود بگوییم که نتوانستیم کاری انجام دهیم. باید به‌سرعت این نسل‌کُشی را متوقف کنیم. بگذارید اطمینان حاصل کنیم که هزاران کودک می‌توانند بدون کابوس در روژاوا، شمال سوریه با آرامش سر بر بالین بگذارند.

🔹توضیح: اصل این مقاله به زبان انگیسی در اکتبر سال ۲۰۱۹ نوشته شده که برای درج در این شماره‌ی مجله‌ی هفته ترجمه و قدری به‌روزرسانی شده است.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

سایت خبری سقز رووداو | خبری | اجتماعی | کوردانه | اقتصادی | سیاسی | فرهنگی | گزارش | عناوین بین الملل