وریا نوروزی – دانشجوی مقطع دکتری برنامه ریزی درسی
سقزرووداو- وقفه ی ۹۰ تا ۱۲۰ روزه آموزشی دانش آموزان به دلیل تعطیلات تابستانی همواره مورد انتقاد صاحب نظران تعلیم وتربیت بوده و با اشاره به توزیع متناسب و متوازن تعطیلات در برخی از کشورها مانند ژاپن معتقدند که به جای تعطیلات متمرکز تابستانی، تعطیلی مدارس بر اساس موقعیت جغرافیایی و تنوع آب و هوایی در دو تایم زمانی(تابستانی و زمستانی) ضمن کمک به تجدیدقوای دانش آموزان، می تواند آسیب های تعطیلات طولانی از قبیل افت تحصیلی دانش آموزان، افزایش زمان اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در زمانی از سال و مشکل پر کردن این اوقات برای والدین و نهادهای مرتبط و ایجاد آسیب های ناشی از این خلا، مشکل کاهش پیش بینی نشده زمان آموزشی به دلیل تعطیلات خارج تقویمی به علت شرایط آب و هوایی در مناطق سردسیر را کاهش داد.
با افزایش این وقفه در سال جاری به بیش۱۸۰ روز به دلیل شیوع کرونا، موضوع چگونگی شروع به کار مدارس موجب اظهارنظرهای متفاوت در میان عموم مردم و دست¬اندکاران حوزه تعلیم و تربیت شده است. بر این اساس دو سناریو مطرح است. سناریویی که معتقد به عدم لزوم بازگشایی مدارس است و توسط کسانی که بهداشت و سلامت جامعه را در حال حاضر اولویت می¬دانند و توسط تعداد زیادی از والدین، کادر درمان و بهداشت و همچنین کسانی که امکانات و توانایی¬های آموزش و پرورش را پاسخگوی وضعیت کنونی نمی¬دانند، حمایت می شود.
دسته دوم متخصصان تعلیم و تربیت و وزارت آموزش و پرورش و همچنین تعداد زیادی از معلمان هستند که بازگشایی را با رعایت پروتکل ها و حتی به صورت حداقلی جهت جلوگیری از بروز بیشتر تنش های روانی و آموزشی ناشی از تعطیلات طولانی لازم و ضروری می دانند.
موافقان بازگشایی معتقدند در صورت ادامه تعطیلی، کودکان بسیار بیشتر در معرض آسیب های روانی و آموزشی قرار می-گیرند. فارغ از افزایش افت تحصیلی و امکان افزایش آمار ترک تحصیل به ویژه در میان دختران روستایی و عشایری، ادامه تعطیلات، منجر به از دست رفتن تعاملات محیط مدرسه می شود. رسالت مدرسه صرف ارائه خدمات آموزشی به دانش آموزان نیست بلکه سلامت اجتماعی، عاطفی و روانی کودکان در مدرسه ارتقا پیدا می¬کند. عدم رشد همه جانبه کودک، پرورش نیافتن بعد اخلاقی و اجتماعی دانش¬آموزان، ایجاد ترس و استرس ناشی از قرنطینه خانگی، پرخاش و افزایش خشونت¬های کودکان و نوجوانان در نتیجه انزوای اجتماعی و … از جمله آسیب¬هایی است که دور ماندن کودکان و نوجوانان را در صورت دور ماندن از مدرسه تهدید می¬کند که یونسکو نیز در مورد این پیامدها به دولت¬ها هشدار داده است.
مخالفان بازگشایی مدارس نیز دلایل بسیاری را مطرح می¬کنند. سوال اساسی این طیف پرسش از وضعیت فیزیکی و توانایی-های مدرسه جهت رعایت پروتکل¬ها و استقبال از بیش از ۱۵ میلیون معلم و دانش¬آموز در مدارس است. باید اذعان کرد که عدم بازگشایی مدارس مورد حمایت بسیاری از والدین نیز قرار گرفته است. تمدید چندباره ثبت¬نام کتب درسی برای سالتحصیلی جاری، نظرسنجی صورت گرفته از طرف کانال رسمی آموزش و پرورش در فضای مجازی و شواهد دیگری از گزارشات میدانی تائید کننده این موضوع است.
کاملا عیان است که جهت بازگشایی، مدارس توان رعایت فاصله¬گذاری اجتماعی مورد انتظار وزارت بهداشت را نخواهند داشت. ضمن آنکه مشکلات همیشگی آموزش و پرورش مانندکمبود نیروی انسانی جهت افزایش کلاس¬های درس و پایین آوردن نرم دانش¬آموزی که حتی در صورت تامین نیرو نیز با کمبود فضا و کلاس درس مواجه خواهیم بود، کمبود مواد ضدعفونی و گندزدا در مدارس و وسایل مورد نیاز مانند تب¬سنج، دستگاه اتوماتیک ضدعفونی دست¬ها و… نیز به این عدم استقبال دامن زده است. در این شرایط تنها راهکار ارائه شده از طرف آموزش و پرورش تعیین سه سناریو با توجه به رنگبندی اعلامی مناطق از طرف ستاد کرونا است که ابزارهای آن مانند اینترنت برای وضعیت قرمز به خوبی فراهم نیست و اگر این مورد نیز بنابر وعده¬های وزارت ارتباطات رفع شود باز با معضل ضعف سواد رسانه¬ای دانش¬آموزان و والدین که در آموزش مجازی علی¬الخصوص دانش¬آموزان دوره ابتدایی ضروری است مواجه خواهیم بود، البته این ضعف در معلمان نیز جهت آموزش مجازی شایع است که متاسفانه از فرصت تابستان جهت رفع آن یا تلاشی صورت نگرفت و یا با توجه به وضعیت موجود امکان آن فراهم نبود، دیده می¬شود.
سناریوی بسیار محتمل در بسیاری از مناطق، آموزش ترکیبی(حضوری و مجازی) است که بنابر قابل پیش¬بینی بودن آن در تابستان انتظار می¬رفت آموزش و پرورش در جهت کاهش محتوای کتاب¬های درسی و عملیاتی کردن سناریوهای موجود برای وضعیت قرمز و زرد اقدام کند. حجم کتب درسی همواره مورد اعتراض معلمان بوده و معتقدند که با زمان آموزشی درنظر گرفته شده همخوانی ندارد. ژاپنی¬های بر این باورند: “کم زیاد است”. بدین معنا که مطالب کمتر و با عمق بیشتر به دانش-آموزان ارائه گردد. حجم بالای کتاب¬ها تمایل به حفظ مطالب از سوی دانش¬آموزان و ارائه خلاصه¬وار مطالب از سوی معلمان جهت رعایت بودجه¬بندی و اتمام سرفصل¬ها را به شدت افزایش می¬دهد.
با تمام مشکلات احتمالی پیش رو در صورت بازگشایی با توجه به پیامدهای ادامه تعطیلی مدارس، عدم بازگشایی مدارس هم نمی¬تواند راهکار مناسبی باشد. همچنان که در زمینه اقتصادی نیز بازگشایی مراکز تجاری، جهت جلوگیری از بحران¬های ناشی از ادامه تعطیلی ضروری بود.
با توجه به بازگشایی تمام مشاغل و صنف¬ها و حتی تالارهای عروسی، عدم استقبال از بازگشایی مدارس نمی¬تواند نشانه¬ی خوبی برای فرهنگ عمومی ما باشد. دکتر سرکار آرانی در کتاب فرهنگ آموزش و یادگیری بهبود و پیشرفت مداوم سطح کیفی آموزش و پرورش ژاپن را با استناد به تحقیقات علمی و مردم¬نگارانه ناشی از فرهنگ آموزش ژاپن می¬داند.ایشان معتقدند در ژاپن آموزش، ریشه در فرهنگ آن دارد و فرهنگ این کشور برای آموزش و یادگیری احترام قائل بوده و به عنوان یک امر ارزشی به آن می¬نگرند.
برونر نیز معتقد است که آموزش و پرورش یک جزیره نیست، بلکه بخشی از قاره¬ی فرهنگ است. در ذهن چینی¬ها و بویژه ژاپنی¬ها یادگیری امری فرهنگی تلقی می¬شود که همیشه در جریان و پیوسته در حال و تکوین شدن است. آیا در ایران نیز آموزش ریشه در فرهنگ ما دارد؟
با توجه به اینکه بازگشت به دوران قرنطینه به دلیل پیامدهای آن تقریبا وجود ندارد پس تا زمان کشف واکسن، ناچار به پذیرش ریسک در مواجهه با ویروس و در طول زندگی روزمره هستیم.
فرهنگ ایرانی این میزان ریسک را در کدام¬یک از اولویت¬های فرهنگی و زندگی آسان¬تر می¬پذیرد: دورهمی¬ و مسافرت¬ها، بازگشایی مراکز اقتصادی، تفریحی و گردشگری، مراسم¬های شادی و شیون، تعلیم وتربیت فرزندانمان و یا مثلا برگزاری لیگ فوتبال و… .
کودکان به فرصت¬هایی برای بازی کردن و تعامل با دوستان خود نیاز دارند و این تجربه¬ها به رشد اجتماعی آنها کمک می-کند. کودکان باید در محیط مدرسه باشند. احتمالا اولین پیامد تعطیلات طولانی¬تر نیاز جامعه در آینده به روانشناسان، مشاوران و روانپزشکانی باشد که در جهت کاهش خشونت، پرخاش، انزوا و بسیاری دیگر از مشکلات، اقدام احتمالا ناموفق داشته باشند.
به هر حال فارغ از مطرح بودن مشکلات ساختاری و فیزیک استاندارد مدارس، عدم تمایل به بازگشایی مدارس یا نشان از اولویت¬دار نبودن آموزش و پرورش در فرهنگ ما دارد و یا اولویت¬دار نبودن آن نشان از باور به ناتوانی دستگاه تعلیم و تربیت در فرهنگ عمومی جامعه ایرانی است، که هر دو نشانه¬ و تاکیدی مجدد هستند بر نیاز به بازسازی و آسیب¬شناسی فرهنگ آموزشی و سیستم آموزش و پرورش در ایران.
- سقز رووداو
- کد خبر 13434
- بدون نظر
- پرینت