دکتر فواد نادری پژوهشگر و مدرس
سقزرووداو- در سالهای اخیر آموزش پرورش بشدت از کمبود نیرو رنج برده است و برای جبران این کمبود، راهکارهای زیر را اتخاذ کرده است:
١-از بازنشسته های خودش منتها با دادن حقوق ماهی ٣٠٠ هزار تومان استفاده کرده است. بگذریم از این مساله فرهنگیانی که این شرایط را قبول کردند مانع تحقق رؤیای اشتغال فرزندان، برادرزاده ها، خواهرزاده ها و از همه مهمتر شاگردان خود شدند؛ اگر یک کارفرمای خصوصی اینچنین از بازنشسته ها استفاده می کرد قطعا با قوانین سفت و سخت اداره کار روبه رو می شد.
٢-روش دیگر استخدام، از طریق تأسیس دانشگاه فرهنگیان در حدود سال ١٣٩٠ بود. این دانشگاه، از بدو ورود دانشجوهای خود را بورس کرده و بصورت رسمی-آزمایشی استخدام کرده و در حال حاضر ماهانه مبلغی حدود یک میلیون و ٨٠٠ هزار تومان حقوق میگیرند و ۴ سال تحصیل آنها جزو سنوات حساب می شود. با یک حساب سرانگشتی، با احتساب هزینه های خوابگاه، غذا، تحصیل، بیمه،نگهداری دانشگاه، سرویس ها، انرژی و … آموزش پرورش ماهانه برای هر دانشجو-معلم دانشگاه فرهنگیان حدود ٣ میلیون و ۵٠٠ هزار تومان هزینه می کند که اگر در جمعیت ٨٠ هزار نفری دانشجویان در ١٢ ماه سال ضرب شود، مبلغی حدود ٣ هزار و ۴٠٠ میلیارد تومان در یک سال می شود. با این مبلغ می توان تمام مدارس کشور را از نو تجهیز کرد و دیگر شاهد حوادثی مثل سوختگی دانش آموزان شین آباد نباشیم و تمام کمبودهای مالی آموزش پرورش را حل کرد.
٣-روش دیگر جبران کمبود نیرو استفاده از فارغ التحصیلان دانشگاههای دولتی از طریق برگزاری آزمون استخدامی معروف به ماده ٢٨ است. اغلب متخصصین و دلسوزان کشور این روش را برای استخدام معلم پیشنهاد میکنند، زیرا نیرویی جوان، رقابتی، باانگیزه بوده و در ضمن کمترین هزینه را بر دست دولت می گذارد. البته این نیز از لطف دولت آقای روحانی بوده که از سال ٩۴ به آموزش پرورش فشار وارد کرده تا مرهمی بر بیکاری جوانان زحمت کش و با استعداد دهه ۶٠ باشد که در هنگام ورود به دانشگاه در پیک جمعیتی بودند، به طوریکه برای هر کرسی حدود ٣٧ نفر رقیب وجود داشت.
بهرحال از بدو قبولی این افراد در آزمون استخدامی آموزش و پرورش، بعد از مصاحبه های شفاهی و آزمایشات پزشکی فراوان، دانشگاه فرهنگیان هر روز بهانه ای جدید برای استخدامی افراد ماده ٢٨ می تراشد و مانعی پیش پای آنها می گذارد و شرط می کند تا این مانع را پاس نکنید به مرحله ی بعد نمی روید. برای نمونه، یک دوره ی یکساله ی کارآموزی بدون هیچگونه حق بیمه و بدون حقوق و بدون احتساب سنوات برای آنها گذاشته و باید آنها در طی دو نیمسال تعداد زیادی دروس را با امتحان پاس کنند. تعداد این دروس که عمدتا از رشته ی علوم تربیتی بودند بسیار زیاد بوده و بعضا واحدهای عملی هم داشتند که بسیار وقت گیر است. بعد مدارک جانبی مثل ICDL و غیره از آنها خواسته که باید تهیه کنند. همچنین انواع مصاحبه با معلم پیشکسوت با شرایط خاص و طرحی برای آینده ی شغلی از آنها می خواهند که انجام دهند. سپس دوره ی کمک های اولیه و برگزاری اردو با برگزاری امتحان به عمل می آید. در ادامه امتحان اینترنتی از چندین درس جدید دیگر گرفته و باید آنها حدنصاب را کسب کنند. و الان هم خواهان برگزاری امتحانی به اسم آزمون اصلح با فرصت یکماهه هستند که دقیقا سرفصلهای آن به اندازه ی آزمون کارشناسی ارشد علوم تربیتی است و این همه را از ماده ٢٨ های بخت برگشته ای می خواهند که مثلا رشته ی تحصیلی اشان ریاضی، فیزیک و … است! به قول یکی از دوستان، ماده ٢٨ یعنی ٢٨ خان دهه شصتی ها که ۴ بار از ٧ خان رستم سخت تر است.
جالب آن است که اصلا آزمون اصلح را از دانشجویان خود نمی گیرند و جالبتر آنکه هنوز سرفصل مشخصی ارائه نداده اند، فقط تعداد زیادی کتاب و مطالب پیشنهاد کرده اند که تقریبا همان آزمون ارشد علوم تربیتی است! این در حالیست که در استخدامی های ارگانهای دیگر، همان آزمون ورودی کفایت کرده و بعد ازیک دوره ی سه ماهه ی کارآموزی همراه با مزایا و حقوق و سنوات، سر کار می روند.
امیدواریم، دولت اقای روحانی، وزیر کار، اداره ی کار، و وزیر علوم و نمایندگان مجلس موانع سر راه استخدامی این افراد، مخصوص آزمون اصلح، را بردارند و سنوات و حق بیمه و حقوق آنها را استیفا کنند.
- سقز رووداو
- کد خبر 12615
- بدون نظر
- پرینت