محسن مصطفایی دانش آموخته علوم سیاسی و روزنامه نگار// به گزارش سقزرووداو: شرایط کنونی در خاورمیانه حاکی از آن است که بازدارندگی و مدیریت منازعه به لحاظ سیاسی- نظامی هنوز یک چالش اساسی است؛ منطقه ای که جدال بر سر منافع و قدرت برای ابر قدرت ها خارج از مرزهایشان به صورت “موازنه از راه دور یا موازنه مستقیم “در ادوار تاریخی ثبات و آرامش را از این منطقه ربوده است. در واقع غرب مدعی صلح و حقوق بشر در واقع مدیریت جنگ و صلح را دنبال می کند.
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر بر روی دینامیزم های سیاسی- نظامی و رقابت ابرقدرت ها در منطقه تاثیر مستقیم گذاشته
بحران سوریه و صف بندی های سیاسی ناشی از آن بوده است.
طی هفته های اخیر پس از تصمیم ناگهانی ترامپ، مبنی بر خروج سربازان آمریکایی از مناطق مرزی شمال سوریه، چراغ سبزی برای حمله هوایی، توپخانه ای و زمینی ترکیه به روژئاوا بود که در ۹ اکتبر ترکیه عملیات نظامی خود را با نام «چشمۀ صلح» از سرکانی و گری سپی آغاز کرد که بمباران مناطق مسکونی به قربانی و آواره شدن شدن غیرنظامیان زیادی منجر شد.
دولت ترکیه که مرتکب تجاوز مسلحانه شده بود و هم قواعد حقوق بشر و حقوق بشردوستانه را زیر پا گذاشته بود با واکنش افکار عمومی جهانی، سازمان های بین المللی و مردم نهاد و همچنبن برخی کشورهای غربی و عربی مواجه شد و خواستار توقف حملات شدند.
همچنین ترامپ که خود را در معرض انتقادهای فراوان می دید اردوغان را تهدید کرد که در صورت «زیاده روی» با تحریم اقتصاد ترکیه را نابود می کند. سپس معاون خود همراه با مایک پومپئو وزیر امور خارجۀ آمریکا و چند تن دیگر از مقامات کاخ سفید به ترکیه اعزام و با اردوغان دیدار و پس از آن اعلام شد ۲ کشور برای برقراری آتش بس در شمال سوریه توافق کرده اند.
بر اساس این توافقنامۀ شتاب زده و مبهم ۱۳ ماده ای مقرر شد، ۱۲۰ ساعت به نیروهای ارتش دموکراتیک سوریه مهلت داده شود، مناطق عملیاتی سرکانی و گری سپی را تا عمق ۳۲ کیلومتری که بزرگراه بین المللی M4 است، تخلیه کنند. مقامات ارتش دموکراتیک نیز آتش بس و عقب نشینی را پذیرفتند، اما تأکید کردند این توافق را تنها در محدودۀ ۱۲۰ کیلومتری سرکانی تا گری سپی معتبر می دانند.
همچنین ارتش دموکراتیک سوریه (که ارتشی بدون نیروی هوایی و سلاح های سنگین پیشرفته در مقابله با دومین نیروی نظامی مجهز ناتو)، برای جلوگیری از کشتار و آوارشدن بیشتر غیرنظامیان، مجبور شدند با میانجیگری روسیه با بشار اسد، معامله کنند.
حکومت ترکیه نیز پس از دو توافق با آمریکا و روسیه اعلام کرده به اهداف خود در شمال سوریه دست یافته و دیگر نیازی به ادامۀ جنگ نمی بیند به عبارتی دیگر منطقۀ ترامپ و منطقۀ پوتین با هم رؤیای منطقۀ امن مورد نظر اردوغان را محقق کردند.
اما باید اذعان داشت که اکنون آیندۀ شمال سوریه پر از چالش و ابهام است؛
از سویی نیروهای دموکراتیک سوریه که قبلا مدیریت حدود یک چهارم خاک سوریه را در دست داشتند؛ برخی از اهرم های فشار برای مذاکره با دولت مرکزی بر سر حقوق خود و پروژۀ خود مدیریتی و تمرکز زدایی را تا حدودی از دست داده اند و این باعث می شود که رویکرد دمشق نسبت به کوردها در مقایسه با گذشته تغییر کند و مثل سابق خواستار «جمهوری عربی سوریه» بوده، که این مسئله باعث نگرانی دوباره کوردها خواهد بود.
از سویی دیگر تصمیمات ترامپ به عنوان یک تاجر بر مبنای محاسبه سود و زیان بوده و چندان قابل اعتماد نبوده و نتیجه انتخابات سال آتی آمریکا نیز مشخص نیست. روسیه نیز جز در مقام سخن حمایتی نمی کند و تجربیات سیاسی در مورد این کشور مهر تایید بر این ادعا خواهد بود.
همچنین ترکیه بخشی از مناطق شمال و شمال غربی سوریه را در کنترل خود دارد و بر پیچیدگی موضوع افزوده است.
گسیل نیروهای نظامی امریکا از سوریه به سوی عراق نیز موضوع دیگری است که نیاز به واکاوی دارد.
با این اوصاف رویکرد دوگانه آمریکا نسبت به نیروهای دموکراتیک سوریه و تنها گذاشتن آنها در مقابل ارتش ترکیه باعث بی اعتمادی، خشمن و نفرت کوردها و همچنین شک و ترددید کشورهای نزدیک به آمریکا در منطقه، نسبت به این کشور شده است.
حال کوردها برای پیشبرد اهداف و استراتژی های خود و برون رفت از وضعیت فعلی نیاز به حامی های بین المللی دارند که جایگزین آمریکا نموده و بازی برد- بردی برای آنها محسوب شود.
اینکه کدام قدرت ها می تواند این خلا را پر نماید نیاز به بررسی های بیشتری خواهد بود. اما احتمال قدرت منطقه ای که بتواند تا حدودی این نقش را ایفا نماید دور از انتظار نخواهد بود
- سقز رووداو
- کد خبر 12840
- بدون نظر
- پرینت