به تعبیر داستایوسکی همدردی بزرگ ترین و شاید یگانه قانون وجود برای تمام بشریت است و دادگاهی و اجرای عادلانه حکم و دفاع از حقوق به یغما رفته ی زنان در جامعه ای مردسالار و ناآرام به عنوان هدف دیگر کمپین بسیار به جاست.
اما بحث کلی تر و محوری تر، واکاوی بستری ست که خشونت در آن رخ داد و یافتن درمان درد است. به نظر می رسد در این گونه موارد جدا کردن مسئله از زمینه ی آن کمک چندانی به حل مسئله نخواهد کرد. اگر جامع تر به چارچوب موضوع نگاه نشود، برخوردی مقطعی، دستاورد زیادی برای حل آن نیست. پس خاستگاه فکری و نگرشی جامعه در شکل گیری باور افراد نسبت به برخی مسائل فردی و اجتماعی حائز اهمیت است.
بر این اساس بایستی سؤالات کلی تر، مانند بستر موجود به چه شکل است را مطرح کرد. جامعه به عنوان موجودی پویا در خلق جنایت چقدر سهیم است؟ آیا فرهنگ و نوع نگاه مان کلا مسئله دار نیست؟ وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کنونی تا چه اندازه اثر گذار است؟ مطلوب است در این پیچ تاریخی با این سوالات اساسی مواجه شویم و به جای بازتولید و تکرار بی پایان فاجعه به شناخت دردمان دست پیدا کنیم و راه درمانش را بیابیم. تفکر افراطی نه تنها درد را درمان نخواهد کرد، بلکه زمینه خلق دوباره و چندباره فاجعه را خلق می کند.
در وضعیت فعلی تاکید به اجرای قانون و تغییر قانون برای جلوگیری از چنین جنایت هایی زیاد مورد تاکید قرار می گیرد. شاید این باور حاکم باشد که قانون و اجرای قانون تنها راه قطعی برای این مسئله است، ولی بد نیست به این هم توجه کنیم که در طول تاریخ پر فراز و نشیب بشر، مجرمان زیادی حذف شدند ولی جرم همچنان رخ می دهد و پابرجاست. معلول از بین رفته ولی علت همچنان حضور دارد. قانون به عنوان عامل بازدارنده، مهم است ولی در کنار آن نیاز است کارهای بنیادی تری انجام داد.
عنوان این یادداشت را از بانوی تعلیم و تربیت، استاد خانم توران میرهادی گرفته ام. خانم میرهادی با مرگ برادرش فرهاد و بعدا فرزندش مواجه شد. در مصاحبه ای در پاسخ به شیوه برخورد با غم جانکاهش چنین گفت: یاد گرفتم غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنم. و چنین نیز کرد.
مدرسه تاریخی فرهاد را با شیوه نوین و اثرگذار در تعلیم و تربیت ایران تاسیس کرد و شورای کتاب کودکان و فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان از دیگر کارهای بنیادی وی است که هنوز بعد از شصت سال این دو نهاد مردمی و خودجوش، موفقیت آمیز و بسیار اثرگذار در حد یک وزارتخانه فعالیت می کنند. پس اگر بناست کاری انجام شود بهتر است، اعضای فعال کمپین و خیرخواهان جامعه به تأسی از خانم میرهادی غم بزرگ را به کاری بزرگ تبدیل کنند. تاسیس نهاد یا موسسه ای فعال به نام زنده یاد خانم شیخی و با فعالیت در راستای تحلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی ما در دنیای مدرن و بسترسازی و آموزش مناسب به کودکان و نوجوانان، در جهت ارتقای فرهنگ و بیناد نهادن جامعه ای بهتر و امن تر برای زنان، شاید بهترین شیوۀ مواجهه ممکن با این مسئله باشد و به الگویی برای دیگران نیز تبدیل شود.
*دبیر آموزش و پرورش
- سقز رووداو
- کد خبر 14324
- بدون نظر
- پرینت