دکتر خالد توکلی، جامعه شناس و فعال مدنی با ارسال یادداشتی سقزرووداو به نقد مواضع اخیر عطااله مهاجرانی درخصوص کردهای سوریه پرداخته است.
توئیت مهاجرانی در مورد کردهای سوریه و “رۆژئاوا” بیش از آنکه مستظهر به دلایل قوی و متقن باشد از عللی ناشی میشود که توجه به آنها سستبودن و بیمایهگی سخنانش را افشا میسازد. با دیدن توئیت مهاجرانی این پرسش به ذهن متبادر میشود که چرا وی کردها را بازیخورده نامیده است؟ در حالی که برای مبارزه با داعش اجماع جهانی و حداکثری وجود داشت، کردها نیز در آن مشارکت و در خط مقدم مبارزه بودند، آیا این حضور نوعی بازیخوردگی بهحساب میآید؟
– یکی از علل توئیت مهاجرانی و همدلی ضمنی با داعش این است که هزینه زندگی هر دو را عربستان سعودی تأمین کرده است. در واقع آخور مشترک موجب شده است، مهاجرانی، کردها را که با جانفشانی و شجاعت از جان و مال و سرزمین خویش دفاع کرده و توانستهاند مهاجمین را به عقب برانند، بازیخورده قلمداد نماید. براساس یکی از اسناد افشاشده وزارت خارجه عربستان، سفارت این کشور در لندن هزینه بیش از ۱۲ هزار پوندی برای هرسال تحصیلی و هزینهای بالغ بر ۴۲۵۶ پوند برای هزینههای زندگی فرزند مهاجرانی تامین کرده است. در این نامه که خطاب به سعود الفیصل نوشته شده، درخواست مهاجرانی برای بورسیه تحصیلی فرزندش در دانشگاه وارویک انگلستان مطرح شده است. (سایت انتخاب؛ کد خبر: ۲۱۰۷۷۷). شاید از نظر و در قاموس مهاجرانی، درخواست بورسیه تحصیلی از عربستان نوعی زرنگی باشد اما دفاع از خانه و کاشانه و تسلیم وحشیگرینشدن، «بازیخوردن» بهحساب آید.
– در دنیای بیرحم روابط بینالملل سخنگفتن از اخلاق امری غریب است. براساس قواعد حاکم بر روابط بینالملل، همکاری میان کشورها تا زمانی تداوم مییابد که منافع مشترک داشته باشند. رابطه کردها و آمریکا نیز بر منافع مشترکی که داشتند، استوار بود و از این رابطه، کردها سود بسیاری نصیبشان شد: مناطق بسیاری را از شر وحشیگریهای داعش درامان نگه داشتند، شهرهای کردستان ویران نشدند و اکنون جزو امنترین مناطق سوریه بهشمار میآیند. تا اینجای کار، کردها نه زیانی دیدهاند، نه برخلاف قواعد حاکم بر نظام بینالملل عملی انجام دادهاند و نه ابزار کسی شدهاند، لذا نمیتوان آنان را بازیخورده و ابزار نامید؛ حال اگر خواهان آن باشند در این دنیای بیرحم، رفتارهای «مردانه» و اخلاقی رعایت شود، این امر را باید به عنوان یک مزیت و گونهای دیگر از سیاستورزی دید که در آن، اخلاق جایگاه ممتاز و ویژهای دارد. شاید برای مهاجرانی، سخنگفتن از اخلاق مانند آب در هاونکوبیدن باشد؛ فردی که در ایران، سالها در مدیریت کلان کشوری، جایگاه و اسم و رسمی داشت، به یکباره آن را ترک گوید، بیتوجه به سرنوشت ملک و ملت و بدون پاسخگویی و مسئولیتپذیری نسبت به عملکرد و کارنامه خویش، برای تأمین هزینه فرزندش به درگاه وزیر خارجه عربستان روی آورد، اخلاق محلی از اعراب نداشته و نمیتواند احساس و گلهمندی کردها را درک کند.
– مهاجرانی نه تنها توانایی درک حضور اخلاق در قواعد بینالملل را ندارد بلکه قواعد مبارزه را نیز نمیشناسد. اگر چه متاسفانه، بخشی مهمی از مبارزه کردها که برای احقاق حقوق خویش صورت گرفته، همواره با ناکامی همراه بوده است اما شکست در یک رقابت هرگز به معنای شکست اخلاقی نیست. لذا استفاده از اصل قرآنی در مورد کردها درست نیست چرا که ابراز نگرانی از رفتار غیراخلاقی یک متحد، عمل مورد پسند شیطان و بازیخوردن و ابزارشدگی محسوب نمیشود تا بتوان از آن اصل درست چنین نتیجه نادرستی گرفت.
– کردها در دوران مبارزه با داعش و دفاع از جان و مال خویش، جنگی شادمانه را آفریدند. نیروهای مدافع کوبانی، برای رسیدن به اهداف خود، ترور، وحشت و خشونت را به کار نبردند، نه تنها مردسالاری و زن ستیزی در میان آنها وجود ندارد، بلکه زنان جایگاه رفیعی را به خود اختصاص داده¬اند و به همین دلیل زنان و دختران بسیاری در تلاش برای دفاع از کوبانی به طور مستقل خود را سازمان داده اند و در نهایت به جنگی که در آن شرکت دارند خیلی چیزها افزوده اند. در حقیقت، نزد جنگجویان کرد این جنگ تداوم سیاست در خاورمیانه نیست و با آن تفاوت بنیادینی دارد. اخبار و تصاویری که از جنگجویان کرد به طور عام و به ویژه از دختران و زنان مدافع کوبانی منتشر شده است نشان می دهد اگر چه ممکن است یا این دختران امیدوارند در حین دفاع از کوبانی و در نبردی خیابانی بمیرند اما در اعماق ضمیر خویش به موسیقی و پایکوبی، به لبخند و زیبایی، به خانواده و عشق به فرزندان و به جهان گنجشک های لوکزامبورگ تعلق بیشتری دارند. تمامی تصاویر این جنگ نیز گواهی می دهند که دختران و زنان کرد در حین جنگ از این جنبه از وجود خویش غافل نبوده اند، آن را برجسته ساخته و به جهانیان نشان داده اند. کافی است نگاهی به لبخندهایی که بر لب دارند، ترانههایی که زمزمه میکنند و موهای بافتهشده دختران و زنان کوبانی بیاندازیم که در برابر وحشیگریهای داعشیان چگونه ظاهر خود را میآرایند و چه مهربانانه تفنگ و فرزندانشان را در آغوش گرفتهاند تا بدانیم که این مردمان چه چیزی به جنگ افزودهاند.
جنگ به طور کلی یک تراژدی بزرگ خلق می کند اما زنان شورشی مدافع کوبانی به طور خاص، در مقابل پرچم سیاه، زن ستیزی و خشونت داعشیان و علیرغم پلیدی ها و زشتی های فراوانی که نیروهای متعصب داعشی در جبهه¬های جنگ و در میان مردم از خود به نمایش گذاشته اند، گونه ای دیگر از سیاست و جنگ را رقم زده اند و کوشیده اند موجودی انسانی و نیک بمانند و محکم، روشن بین و سرزنده از هر روز آفتابی و هر ابر زیبایی به وجد بیایند و لذت ببرند و جنگی را به نمایش بگذارند که به قول «لوکزامبورگ» می توان آن را جنگ «شادمانه» نامید. به همین دلیل و با توجه به مشارکت فعال زنان و به احترام ایشان، کردها هرگز نباید رفتار درست و اخلاقی را رسم «مردانگی» بنامند. رفتار ترامپ که اتفاقاً در میان سیاستمداران و انسانهای نیکنفس مخالف بسیاری دارد، «منصفانه و انسانی» نیست و ماندن نیروهای آمریکا در کنار نیروهای کرد، «مردانگی» نیست بلکه باید آن را منصفانه و انسانی نامید.
– کلاوزویتس جمله ی معروفی دارد بدین مضمون که «جنگ ادامه ی سیاست است ولی از طریقی دیگر». نزد مهاجرانی این جمله سرنوشت دیگری یافته است: سیاست ادامه جنگ است ولی از طریقی دیگر. وی با این نوشتهها صرفاً به ادامه وحشیگری و خشونت یاری میرساند اما از طریقی دیگر – غیر از جنگ- این کار را میکند. زمانی با استناد به کتاب تراکتاتوس ویتگنشنتاین گفته بود در باره چیزی که نمیدانید سکوت کنید. من هم همین توصیه را به ایشان دارم به اضافه این که از دانستههای خود استفاده بد نکنید.
- سقز رووداو
- کد خبر 11509
- بدون نظر
- پرینت