تنانگی رسانهای: بازخوانی بدن در بستر فناوریهای نُرمساز زیبایی

نویسنده: دکتر ندا سلیمانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه رسانه و فرهنگ
سقزرووداو- در سنت رسانهای، بدن اغلب بهمثابه ابژهای برای بازنمایی دیده میشد؛ بازتابی از هویت، جنسیت یا تعلق فرهنگی. اما در سیر تحولات دیجیتال و با ظهور الگوریتمهای پلتفرمی، بدن دیگر صرفاً بازتابدهنده نیست، بلکه خودِ رسانه شده است. این جا ازمنظری بینارشتهای (مطالعات رسانه، فلسفه تکنولوژی، و نظریه بدن)، بدن را بهمثابه Bio-Media تحلیل میکند؛ پدیدهای که در آن، بدن هم داده تولید میکند، هم معنا، و هم سرمایه.
مروری تاریخی: زیبایی، از هنجار سنتی تا پروژهی فردی
در جوامع پیشامدرن، معیارهای زیبایی مبتنی بر طبقه، مذهب و نژاد بودند (Bordo, 1993). برای مثال، سفیدی پوست در فرهنگهای کشاورزی شرق نماد اشرافیت بود، و اندام درشت در اروپای فئودالی نشان از وفور و سلامت داشت.
با ظهور مدرنیته و رسانههای چاپی و تصویری، زیبایی تبدیل به «پروژهای فردی» شد که از دل سرمایهداری فرهنگی بیرون آمد (Wolf, 1991). در این دوران، بدن زنانه بیش از پیش به ابژهای برای بازنمایی مطلوب مصرفی تبدیل شد.
رسانههای اجتماعی و الگوریتمیشدن انتخاب زیبایی
ورود رسانههای اجتماعی و الگوریتمهای دیداری (visual algorithms) مرز بین بازنمایی و بازتولید را از میان برداشت.
- معیارهای زیبایی نه بهصورت جمعی، بلکه از طریق الگوریتم تثبیت میشوند؛ آنچه دیده، لایک و وایرال میشود، نُرم میشود (Gillespie, 2014).
- مخاطبان تصور میکنند در انتخاب فرم بدن، فیلتر صورت یا سبک زیبایی «آزاد» هستند، حال آنکه این انتخابها درون چارچوبی از الگوریتمهای تشویقگر و هنجارساز شکل میگیرد (Bucher, 2018).
- بدنهای مطابق با زیبایی غالب، پاداش اجتماعی و رسانهای دریافت میکنند (فالوئر، لایک، فرصت اقتصادی)، و همین باعث میشود بدنها خود را با «استانداردهای الگوریتمی» وفق دهند.