اجتماعی, اخبار, ایران, سیاسی, عناوین بین الملل, ویژه خبری, یادداشت

منطق تکنوناسیونالیسم و ماهیت رویاروی ایالات متحده و ایران

نویسنده: دکتر لقمان قنبری، دانش آموخته علوم سیاسی

ما در حال ورود به صورت بندی جدیدی در نظام بین‌الملل هستیم که به تبع روابط دولت‌ها و استراتژی‌های آنها را نیز از خود متاثر می‌سازد.
منطق درونی این صورت بندی جدید نظم اقتصاد محور و تکنولوژیک محور است. از این رو در سال های اخیر دو رویکردی  که در این صورت‌بندی جدید بیش از همه نمایان شده است عبارتند از ژئو اکونومیک و تکنوناسیونالیسم .

 

در حقیقت در یکی دو دهه  گذشته این دو رویکرد در استراتژی‌های کلان قدرت‌های بزرگ قرار گرفته است. ژئواکونومیک به بررسی تأثیر عوامل جغرافیایی و اقتصادی بر یکدیگر و بر روابط بین‌الملل می‌پردازد. به عبارت دیگر، ژئواکونومیک مطالعه این است که چگونه دولت‌ها و بازیگران دیگر از ابزارهای اقتصادی، مانند تجارت، سرمایه‌گذاری و تحریم‌ها، برای پیشبرد منافع ملی و به تبع هویت ملی تکنولوژی محور یا تکنوناسیونالیسم  خود و تأثیرگذاری بر سایر کشورها استفاده می‌کنند. از این رو ناسیونالیسم فناورانه بنیاد هرگونه نظم اجتماعی، امنیت ملی و ثبات اجتماعی و در نهایت توسعه ملی را وابسته به خلق، تولید و بکارگیری تکنولوژی‌های نوین می‌دانند.
به عبارت دیگر عرصه کنونی عرصه رقابت‌های تکنولوژیک محور برای سود اقتصادی و افزایش قدرت اکونومیک و به تبع آن افزایش توسعه و امنیت ملی و در نهایت هویت ملی دولت‌هاست.
چین، اندونزی و ایالات متحده مصداق‌هایی از کشورهایی هستند که این رویکرد را اتخاذ کرده‌اند، حتی در کشورهای شورای حوزه خلیج فارس هم نشانه‌هایی وجود دارد که در حال تجربه یک پارادایم شیفت در سیاست گذاری خود برای انطباق با این صورت‌بندی جدید هستند.

ایران نیز ظاهراً در چند سال گذشته سرمایه‌گذاری عظیمی را در ابعاد مختلف تکنولوژیکی صرف کرده است، اما این کشور برخلاف سایر کشورها و برخلاف منطق تکنوناسیونالیسم، استراتژی اتوپیانیسم تکنولوژیک‌محور را برای مصارف تکنو- پوپولیسم  در پیش گرفته است که برخلاف ناسیونالیسم فناورانه نه تنها موجب توسعه  و انسجام داخلی نشده است  بلکه حساسیت قدرت‌های بزرگ را نسبت به خود برانگیخته است و شاید به همین دلیل است که می توان گفت رویاروی و تقابل جمهوری اسلامی با ایالات متحده را  می توان در چارچوب تقابل ژئوکونومیک و تکنوناسیونالیسم با اتوپیانیسم تکنولوژیکی  فرض گرفت.
ناسیونالیسم فناورانه تداعی‌گر نوعی مرکانتیلیسم است. بنابراین می‌توان گفت در اینجا دولت ترامپ یک دولت تکنوناسیونالیسم است.اعمال تعرفه‌ها و تحریم‌ها دو مصداق بارز از ناسیونالیسم فناورانه ترامپ است. هرچند که اعمال تحریم‌ها علیه ایران از قبل وجود داشته است با این وجود سیاست فشار حداکثری  و اعمال تحریم‌های مجدد و همچنین تهدید به جنگ با مشارکت در آن علیه ایران در چارچوب همان منطق ناسیونالیسم فناورانه جای دارد.

در نهایت بایستی گفت که مقامات کشورهای غربی و به ویژه امریکا معتقدند اتوپیانیسم  تکنولوژیکی که ایران در پیش گرفته است نه تنها موجب توسعه و انسجام هویت ملی در ایران بلکه می‌توان نظم دلخواه قدرتهای بزرگ را به چالش بکشد. در مورد قضیه تقابل ایران و اسرائیل نیز همین رویه حاکم است چرا که آنها اتوپیانیسم فناورانه ای که ایران در پیش گرفت است را تهدیدی وجودی برای خود فرض می‌کنند همچنین لازم است اشاره شود که طرح معروف به ابراهیم در منطقه نیز برآمده از استراتژی ناسیونالیسم فناورانه می‌باشد که البته پیشبرد این طرح نیازمند ثبات و نظم است.  آنها فکر می‌کنند هرگونه عاملی که این نظم را مختل کند باید  از سر راه برداشته شود  حتی اگر لازم باشد از ابزار نظامی استفاده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *