زبان تاریخ و حکایت قلایچی

نویسنده: یونس قربانیفر
۱.قلایچی یک اثر مهم باستانی کوردستان است.ماندههای قلایچی از یک تمدن پویا و شکوفا گزارش میدهند. گزارشهای باستانشناسی و مقالات تحقیقی دربارهی قلایچی رو به توسعه دارند و دربردارندهی روشنگریها، گمانهزنیها و ابهامزداییهای قابل توجه هستند. اما باید امیدوار بود که کاوشهای دقیقتر، بررسیهای جامعتر و به ویژه ارزیابیها و تحلیلهای بینرشتهای، جنبههای درخشان این حوزهی تمدنی را بیشتر روشن نماید.
اما حکایت قلایچی تنها این نیست!
۲. در دو دههی اخیر، رسانهای سازی موضوع قلایچی آن هم در چارچوب نگرشهای بسیار خام باستانشناسی، مباحث این حوزهی تمدنی را تا سطح مباحث عامیانهی تاریخی یا سخنان مضحک حوزهی گردشگری تقلیل داد. البته قضیه هم تا حدودی روشن است، نگاه شخصی به مقولهی میراث و رویههای حاکم بر موضوع کاوش، قلایچی را به موضوع پروژههای گاه و بیگاه تبدیل کرده است. طبعا از این منظر قلایچی یک موضوع داغ رسانهای باید باشد!
۳. اخیرا از چیزی به اسم “محور مانایی” سخن گفتهاند که قلایچی بخشی از آن است. به نظر میآید جمعی که قلایچی را در اختیار گرفتهاند، این عنوان غریب را هم به کار بردهاند .حالا محور مانایی چیست؟ ظاهر چند اثر هستند که مانایی بودن آنها را به هم گره میزند!
۴. اما چرا محور مانایی؟ این دیگر چه اصطلاحی است؟ دانش تاریخ هر چند صاحب یک زبان تخصصی همچون دیگر رشتههای انسانی نیست، اما مجموعهای از مفاهیم و اصطلاحات قابل قبول را در اختیار دارد که از سوی محققان پذیرفته شده است. کاربرد تعبیر “محور مانایی” برای یک تمدن شکوفا همچون مانایی گونهای از تقلیلگرایی است، منبعث از نوعی کوچکشماری است.
۵.نهادها نه راویان خوب تاریخ هستند و نه از یک موضع مناسب به تاریخ نگاه میکنند. روایتسازیها و تاریخپردازیهای رسمی کمتر و به ندرت با دغدغههای آکادمیک یا روشنگرانه در انطباق هستند، آنها در چارچوب دستورکارهای رسمی عمل میکنند که آن هم تحت تاثیر فاکتورهای مختلف سیاسی، اقتصادی و مدیریتی میباشند. قضیهی ” محور مانایی” هم همین است.
ماناها با هر پیشینهی اتنیکی و زبانی دارای یک میراث درخشان تمدنی هستند، “محور مانایی” را نباید با تمدن مانایی جایگزین ساخت.