لزوم عبور از دانش فردی به دانش جمعی در حرفه معلمی

( به مناسبت ۵ اکتبر، روز جهانی معلم)
نویسنده: علی اکبر جعفری، دهکده جهانی
روز جهانی معلم، که هر ساله در پنجم اکتبر «سیزدهم مهر ماه» توسط یونسکو گرامی داشته می شود، فرصتی مغتنم برای برجسته سازی نقش بی بدیل معلمان در ساختن آینده جوامع است.
هدف اصلی از نامگذاری این روز، نه تنها تقدیر از معلمان و ارتقای جایگاه آنان در سطح بین المللی به عنوان مربیان نسل های نوآور، بلکه تأکید بر طرح و پیگیری مسائل و مشکلات آنان و اهمیت روزافزون آموزش و پرورش در سراسر جهان است.
تحولات گستردهای که در فناوری، سبک زندگی و نیازهای جامعه در سالهای اخیر رخ داده، لزوم بازنگری در روشهای تدریس معلمان در مدارس ایران را بیش از پیش آشکار ساخته؛ به گونه ای که روشهای سنتی مبتنی بر سخنرانی یکطرفه و حفظ مطالب، پاسخگوی نیازهای یادگیرندگان نسل جدید نیست؛ زیرا دانشآموز امروزی که در دنیایی سرشار از اطلاعات، تصویر و تعامل رشد کرده، انتظار یادگیری فعال، مشارکتی و معنادار دارد.
از این رواصلاح روشهای تدریس نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
با این وصف نه آموزش صرفاً انتقال دانش از ذهن معلم به ذهن دانش آموز است و نه مدرسه تنها به کلاس و تخته و کتاب محدود می شود.
آموزش امروز، ساختن جامعه ای است که شهروندانش دریابند چگونه کنار هم زندگی کنند، چگونه هم فکری کنند و چگونه از دل گفت وگو و مشارکت، آینده ای بهتر بیافرینند.
در چنین جهانی، معلم نه فقط مدرس علوم که «معمار سرمایه اجتماعی» است و آموزش و پرورش نه فقط نهاد تربیت افراد، بلکه بستر شکل گیری جامعه مدنی است.
راه آینده آموزش از مسیر مشارکت جمعی می گذرد؛ مشارکتی که در آن معلم نه صرفاً مجری سیاست های تعیین شده از بالا، بلکه کنشگری اجتماعی و سازنده آینده ای مدنی تر برای نسل های بعدی باشد.
به همین دلیل بازآفرینی معلمی به عنوان حرفه ای مشارکتی نه یک شعار جهانی، بلکه ضرورتی فوری برای آینده آموزش در ایران است.
پژوهشهای جهانی نشان دادهاند که هیچیک از تغییرات آموزشی پایدار نبودهاند؛ مگر آن که معلمان در طراحی و اجرای آن، نقش فعال و مشارکتی ایفا کرده باشند.
شعار یونسکو برای روز جهانی معلم ۲۰۲۵، با عنوان «باز طراحی تدریس به عنوان حرفه ای مشارکتی» بر ضرورت نوآوری در روش های تدریس و اهمیت رویکردهای جمع گرایانه در آموزش تاکید دارد؛ به ویژه آنجا که یادآور می شود: «همکاری معلمان نهتنها در یادگیری و ساختارهای مدرسهمحور، بلکه در نحوه تدوین سیاستهای آموزشی نیز ضروری است».
بهبیاندیگر، راهی که معلمان با اراده و همکاری خود طی میکنند، بسیار اثربخشتر از نسخههایی است که بیرون از کلاس برایشان پیچیده میشود.
در واقع این همکاری، تنها یک «روش» نیست؛ یک «فرهنگ» است؛ فرهنگی که یادگیری بهعنوان یک ارزش جمعی شناخته میشود.
در چنین فرهنگی گفتوگو، ابزار اصلی توسعه و مشاهده تدریس همکاران، فرصتی برای ارتقای کیفیت آموزش است؛ به طوری که تغییر پایدار در آموزش، از دل این فرهنگ برمیخیزد.
امروزه معلم صرفاً نقش یاددهنده ندارد، بلکه به قول پائولوفریره اندیشمند برزیلی، تسهیل گری است که در فرایند یاددهی- یادگیری، شبکهای از ارتباطات و اطلاعات را برای غنی شدن دانش و مهارت دانشآموزان فراهم میسازد.
برای چنین نقشی نیاز است تا معلم ضمن بهروزرسانی مدام دادهها و تجارب حرفهای خود، در اجتماعات یادگیری معلمان حضور پویا داشته باشد و از اشتراک دانشی موجود در آن اجتماعات، بازآفرینی شغلی را مستمر انجام دهد.
شعار روز جهانی معلم در سال ۲۰۲۵ درحقیقت میخواهد یک مرز روشن را یادآور شود؛ معلمی اگر قرار است یک «حرفه» باشد، باید به جای دانش فردی، دانش جمعی را سرمشق قرار دهد. حرفهای که دانش آن در تعامل، گفتوگو و کار مشترک تولید و بازتولید شود، حرفهای زنده و پویا خواهد بود؛ اما اگر معلم همچنان در جزیرهای منفرد بماند و یادگیری او به کارگاههای کلیشهای محدود شود، آموزش به تکرار فرسایندهای بدل خواهد شد که نه برای معلم، نه برای دانشآموز معنا و انگیزه ای باقی می گذارد.
از این رو باید:
معلمی را از یک فعالیت فردی و ایزوله، به یک حرفه جمعی و همکاریمحور بازتعریف کرد.
ساختارهای مدرسه و سیاستهای آموزشی بهگونهای طراحی شوند که همکاری، بازخورد و یادگیری مشترک بخشی از زندگی روزانه معلمان شود.
جامعه بپذیرد که هیچ اصلاح پایداری در آموزش، بدون همکاری معلمان امکانپذیر نیست.
این همان پیام پنهان در شعار امسال است؛ پیامیکه اگر جدی گرفته شود، میتواند به بازسازی امید در حرفه معلمی و بهبود واقعی در کیفیت آموزش منجر شود.