اجتماعی, اخبار, سیاسی, ویژه خبری, یادداشت

مطالبه‌گری اجتماعی و بیگانگی شهری با تاکید بر سقز

سقزرووداو- مطالبه‌گری اجتماعی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های جامعه‌ی مدنی، نقش کلیدی در ارتقای پاسخگویی نهادهای شهری و بهبود کیفیت زندگی شهروندان دارد. با این حال، در بسیاری از شهرها از جمله سقز ، ضعف در فرآیند مطالبه‌گری اجتماعی و احساس بیگانگی شهروندان نسبت به محیط و سیاستگذاری شهری، مانعی جدی در مسیر توسعه‌ی اجتماعی محسوب می‌شود و این مساله در شهر سقز در سال‌های اخیر بیشتر به چشم می‌خورد. این مقاله با اتکا بر مدل «کاهش انگیزه و بیگانگی شهری» ارائه‌شده در یکی از مقالات علمی (محمدی و بهمنی، ۱۴۰۳)، به بررسی رابطه‌ی میان انسداد ساختاری و فقدان عاملیت اجتماعی با کاهش انگیزه‌ی مطالبه‌گری در شهروندان می‌پردازد.

 

مطالبه‌گری اجتماعی
در جوامع شهری، مطالبه‌گری اجتماعی به‌معنای بیان آگاهانه‌ی نیازها، حقوق و خواسته‌های شهروندان از نهادهای عمومی و مدیریتی است. با وجود رشد سواد عمومی و گسترش ارتباطات اجتماعی، هنوز بخش قابل توجهی از شهروندان درگیر نوعی بی‌تفاوتی و انفعال نسبت به امور شهری هستند. این وضعیت که می‌توان آن را «بیگانگی شهری» نامید، نه‌تنها به تضعیف انسجام اجتماعی منجر می‌شود، بلکه فرایند توسعه‌ی پایدار شهری را نیز با چالش مواجه می‌سازد و شفافیت و فعالیت‌های مدنی را تضعیف می‌نماید.

 

انسداد و فقدان عاملیت اجتماعی
براساس مدل‌ها و نظریات موجود، رابطه‌ای دوسویه میان عوامل فردی و ساختاری برای مطالبه‌گری اجتماعی وجود دارد که هر دو در کاهش یا افزایش انگیزه‌ی مطالبه‌گری اجتماعی نقش دارند.

 

فقدان عاملیت اجتماعی
این بخش شامل عواملی است که در سطح فردی و فرهنگی عمل می‌کنند:
ـ عدم باور به عاملیت: بسیاری از شهروندان احساس می‌کنند که هیچ قدرتی در تغییر شرایط ندارند و این باور در شهرهایی مثل سقز بیشتر به چشم می‌خورد.
ـ تجربه‌ی منفی از مشارکت: ناکامی‌های پیشین در تعامل با نهادهای شهری منجر به بی‌اعتمادی شده است، برای نمونه عملکرد ضعیف شوراها یا برخی نهادهای عمومی و تعاونی در سقز این حس را تقویت نموده است.
ـ ارجحیت زندگی شخصی: تمرکز بر منافع فردی به جای منافع جمعی باعث تضعیف روحیه‌ی مطالبه‌گری می‌شود.
ـ کنشگری اجتماعی ضعیف: نبود ساختارهای حمایتی و گروه‌های میانجی مرجع و صاحب‌نظر موجب کاهش حضور شهروندان در عرصه‌های اجتماعی می‌گردد.

 

انسداد ساختاری مطالبات اجتماعی
در سوی دیگر، موانع نهادی و ساختاری قرار دارند که انگیزه‌ی شهروندان برای مطالبه‌گری را تضعیف می‌کنند:
ـ عدم آموزش مدنی و اجتماعی: ناآگاهی از حقوق شهروندی، زمینه‌ی بی‌تفاوتی را فراهم می‌سازد.
ـ بوروکراسی بیمار و عدم پاسخگویی: پیچیدگی نظام اداری و پاسخ‌گو نبودن نهادها باعث ناامیدی شهروندان می‌شود، در موارد متعددی در شهرستان سقز درخصوص حقابه، خام‌فروشی معادن، بازگشایی مرز سیف، توسعه زیرساخت‌ها، رونق بازار و گردشگری شهری، توسعه و زیرباسازی شهری و… وجود داشته که علیرغم مطالبه‌گری، پاسخ مناسب و موثر دریافت نشده است.
ـ هم‌نوایی اجتماعی منفی: فشارهای فرهنگی و اجتماعی گاه مشارکت فعال را نوعی هزینه‌ی شخصی تلقی می‌کنند.

 

کاهش انگیزه و بیگانگی شهری

ترکیب این دو دسته عوامل (فردی و ساختاری) منجر به پدیده‌ای به نام «کاهش انگیزه و بیگانگی شهری» می‌شود. در این وضعیت، شهروندان احساس تعلق و مسئولیت نسبت به محیط شهری خود را از دست داده و در نتیجه، سطح مشارکت اجتماعی و مطالبه‌گری به حداقل می‌رسد.

 

پیامدها: عدم مطالبه‌ اجتماعی، بحث و گفتگو

نتیجه‌ی نهایی این فرآیند، همان‌طور که در مدل دیده می‌شود، «عدم مطالبه‌ی اجتماعی و گفت‌وگو» است. نبود گفت‌وگوی سازنده میان شهروندان و نهادهای شهری، فضای عمومی را از پویایی تهی می‌سازد و امکان شکل‌گیری جامعه‌ای مطالبه‌گر را از بین می‌برد، شفافیت، پاسخگویی و حوزه عمومی را تضعیف می‌نماید.

 

نتیجه‌گیری و پیشنهادات
برای مقابله با بیگانگی شهری و احیای روحیه‌ی مطالبه‌گری اجتماعی، لازم است هم در سطح فردی و هم در سطح نهادی اصلاحاتی صورت گیرد:

ـ تقویت آموزش‌های شهروندی از طریق مدارس، رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی.
ـ افزایش شفافیت و پاسخگویی نهادهای شهری به عنوان گامی برای بازسازی اعتماد عمومی.
ـ حمایت از نهادهای میانجی اجتماعی مانند انجمن‌های مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد برای تقویت عاملیت اجتماعی.
ـ ایجاد بسترهای گفت‌وگوی شهری میان شهروندان و مدیران و معتمدین.
– برگزاری سمینارهای علمی نقد و گفتگو با حضور  صاحبنظران.
– تقویت و تشکیل انجمن‌های مدنی و فرهنگی در محلات شهر.
به‌طور کلی، بازگشت حس تعلق به شهر و بازسازی انگیزه‌ی کنش اجتماعی، پیش‌شرط توسعه‌ی پایدار شهری است.

 

منابع:
ـ محمدی، فردین و بهمنی، محسن (۱۴۰۳)؛ مطالعه جامعه‌شناختی کیفیت مطالبه‌گری اجتماعی در بین شهروندان؛ مجله زیست سیاسی و توسعه.
ـ کاظمی، غلامرضا (۱۴۰۱). “مطالبه‌گری اجتماعی و سرمایه اجتماعی در مدیریت شهری”، فصلنامه جامعه‌شناسی ایران.
ـ هابرماس، یورگن (۱۳۹۵)؛ کنش ارتباطی و عقلانیت اجتماعی. نشر مرکز.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *