اجتماعی, اخبار, ویژه خبری, یادداشت

دنیایِ اجتماعی معلولین (به بهانه‌ی روز جهانی معلولین)

نویسنده: دکتر حیدر کریمیان، فعال فرهنگی

روز جهانی معلولین فرصتی‌ست برای طرح این پرسش که جامعه تا چه اندازه امکانِ زیست مطلوب را برای معلولین فراهم نموده است؟ چه برنامه‌ها و آموزش‌هایی برای توانمندسازی آنها طراحی و اجرا شده است؟ و اینکه زمانی‌ست برای یادآوری حضور موثر و کیفی این بخش از جامعه در کنار ما. مایی که در اکثریت هستیم و کلیۀ ساختارها و بسترها را برای بهبود و ارتقای کیفیت زندگی خود ساخته‌ایم. به قول امبرتو اکو اگر انسان‌هایی که اکنون در اکثریت هستند، در اقلیت بودیم، آن موقع وضعیت به گونه‌ای شکل می‌گرفت که دچار محدودیت می‌شدیم و دو دست، وبال گردنمان می‌شد!
معلولیت به هر نوع کاهش یا اختلال در توانایی‌های فردی گفته می‌شود که در نتیجه آن، فرد برای انجام فعالیت‌های عادی و ارتباط با محیط اجتماعی خود با موانع مواجه شود. بر پایه‌ی این تعریف، طراحی فضا و ابزارهایی اساسی تسهیل کننده‌ی زندگی معلولین ضرورت محیط‌های اجتماعی است. فراهم نمودن فرصت‌های آموزشی و توانبخشی نیز دریچه‌های جدیدی به روی آنان می‌گشاید. حال عدالت اجتماعی حکم می‌کند نیم نگاهی به وضعیت رفاه و بسترهای زندگی آنان بیندازیم و در صورت نیاز، در ساختارها و نوع نگاه‌مان بازبینی لازم داشته باشیم! ارزیابی و درک بسترهای مناسب معلولین نیازی به ذهن مهندسی و کارشناسی ندارد، بلکه کافی است از دید فردی که دارای ناتوانی جسمانی و روانی است، فضاهای عمومی و اجتماعی را واکاوی کرد. در این رابطه وضعیت مطب پزشکان، دندان‌پزشکان، آزمایشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، ادارات، بانک‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، آپارتمانها، سالن‌های فرهنگی، باشگاه‌های ورزشی و پارک‌ها قابل تأمل است. در چند درصد موارد زمینه مورد نیاز رفت و آمد ویژه‌ی معلولین در نظر گرفته‌اند؟ تا چه اندازه امکانات ویژه‌ی این افراد در مکان‌های عمومی ذکر شده موجود است؟ آیا در خیابان‌ها و پیاده‌روها امکان عبور و مرور بی‌دغدغه برای معلولین فراهم شده است؟ بخش‌هایی برای ورود و خروج افراد دارای صندلی چرخ‌دار از پیاده‌رو به خیابان وجود دارد؟ اگر نتیجه ارزیابی رضایت بخش نیست، در این صورت معلولین با مشکلات زیادی مواجه هستند! رفاه اجتماعی عادلانه تقسیم نشده است. خیابان، پیاده‌رو، راه پله و..  برای انسان عادی وسیله‌ایست برای رسیدن، ولی در مقابل برای فرد معلول مانعی غیر قابل عبور است. پُرواضح است فقدان شرایط مناسب زندگی اجتماعی معلولین، موانع جدی بر زندگی آنها تحمیل می‌کند. عدم وجود ابزارها و زیرساخت‌های مناسب سبب کوچک شدن دنیای آنها خواهد شد. به بیانی دیگر هر چه توان انسان برای حضور در فضاهای اجتماعی کمتر شود، دنیایش نیز محدودتر و انزوای اجتماعیش بیشتر خواهد شد. بنابراین ضروری است به امکان بهره‌مندی کلیه اقشار جامعه از امکانات و رفاه موجود توجه کرد و شرایط را به گونه‌ای طراحی نمود که هر فردی بنا به نیاز و توانایی جسمانی و روانی خود از امکانات موجود استفاده کند و فرصت توانمندسازی و پیشرفت وی فراهم شود. محدودیت افراد را به فرصت تبدیل کرد؛ فرصتی برای رشد و بهزیستی بهتر. رشد از بعدی دیگر و به شیوه‌ای متفاوت! به عبارتی زمینه مشارکت کامل آنها را در تمام ابعاد زندگی اجتماعی ممکن کرد و کلیه موانع فیزیکی، فرهنگی و قانونی را از پیش پای آنان برداشت. و البته توجه به رفاه و توانمندی معلولین، بیشتر مسئله‌ای اجتماعی و فرهنگی و ناشی از نگاه جامعه است تا مسئله‌ای قانونی.

 

از سوی دیگر در ارتباطات فردی و اجتماعی نگاه و برخورد با افراد دارای محدودیت جسمانی نیز برخوردی برابر و به تعبیر بوبر موازی نیست! مواجهه یک مواجهۀ من و تویی نیست. تجربه زیسته حاکی از اینست فرد معلول در موقعیت‌ها، ارتباط و تعاملات اجتماعی به حاشیه رانده خواهد شد. از موقعیتی یکسان و برابر با دیگری سالم برخوردار نیست. در موقعیتی نابرابر قرار می‌گیرد. مسئله فرد معلول در تعامل، با دیگری همراه مطرح می‌شود. همواره همراهِ فرد معلول مخاطب است و حضور معلول نامرئی است. حضورش انکار می‌شود. باز نه تنها بستر و فضای فیزیکی بلکه در تعامل و برقرای ارتباط نیز معلولیت را به یک مانع جدی در ارتباط اجتماعی تبدیل می‌کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *