اما فردریش انگلس تقابل این دو مقولە را بە مثابە دو کاراکتر با دو ارادە مستقل و مؤثر در راهبرد هژمونی ویژە خود بررسی نمود. از آن پس فرمول تأثیر متقابل عقل و ابزار، کشف بدیعی نبود بلکە ذهن بە سمت مکاشفە رابطەای رهنمون گشت کە از یک سو دیالکتیک نبردی تن بە تن را تشریح می کرد و از دیگرسو رقابتی تسلیحاتی را گزارش می نمود کە از واجبات جنگ است.
این یادداشت بە نوعی متفاوت از رابطە عقل و ابزار و نمود عینی آن در تبارشناسی رفتار می پردازد.
در این مقال، ابزار بە تمامی امکاناتی اتلاق می گردد کە می تواند برای نیل بە اهداف بشر در اختیار وی قرار گیرد کە عبارتند از ابزار کار، وسایل، دانش، مقام، منزلت اجتماعی، قدرت، زیبایی و ثروت. بخشی از این ابزار مولود عقل هستند و موجبات تسلط وی بر طبیعت و پیرامون را فراهم می کند. این ابزار نیروی بە ودیعە گذاشتە ذهن را در وجود اسطورەها عینیت می بخشد. آمال دیرین بشر را میسر می کند و طبیعت را مقهور ارادە انسان می سازد. چند و چون برخورداری از ابزار، پایگاە آدمی را در قبال هم نوع نیز رقم می زند. رفعت مقام شخص را تعیین می نماید و برتری عقل را در غلبە بر دیگران از طریق دستاوردهایش بە رخ می کشد.
اما گاهی همین مولود بشر بر عقلش استیلا می یابد و او را بە مسیر متأثر از کارایی خود هدایت می کند. یعنی اتوریتە خویش را بر عقل اعمال می نماید. در این حالت قدرتی را کە ذهن پیشتر از این برای اسطورەها قایل بود، اکنون بە واسطە ابزاری کە وی را با آنان هم ارز می کند، بە خود نسبت می دهد و دچار توهم خوداسطورەبینی می شود و همچون یک اسطورە، ترکیبی از امیال و آرزوهای محال و غیرعقلانی چراغ راهش می گردد. ابزار بر عقلش حکم می راند و عقل از پس این توسن بە گرد راهش هم نمی رسد.
یکی از ابزارهای رایج این دوران کە عقل را از راە بەدر می کند، پست و مقام است. مخلوقی افسارگسیختە کە اگر با عقل مهار نگردد، اسب و سوار را بە پرتگاە فساد و تباهی رهنمون می شود. دستنشان کردن نمود عینی چنین رویدادی را بە مخاطب می سپارم.
واسفا هموارە آنان کە از ابزار عقل بی بهرەاند بە دنبال ابزار قدرتند تا قامت کوتولە خود را بە وسیلە آن بزرگنمایی کنند. نمونە اینان را نیز شما بهتر می شناسید. بداقبال شهری کە بە دست کوتولەها بیفتد.
*هنرمند و فعال فرهنگی
- سقز رووداو
- کد خبر 15108
- بدون نظر
- پرینت