اجتماعی, اخبار, ایران, سیاسی, فرهنگی, ویژه خبری, یادداشت

‍ کالایی سازیِ تحصیل و برندسازیِ ایدئولوژیک

( نیم نگاهی بە فاجعەگونگیِ میانگین نمرات دانش اموزان نسلZ)

ـ عبدالقادر نیازی، نویسنده

 

سقزرووداو- فارغ از همە انتقادات موجّهی کە از نظر روان شناسی، جامعەشناسی، فرهنگی، اخلاقی و حتی سیاسی و تحصیلی میتوان بە نسل Z وارد کرد و آن را از جنبەهای گوناگون مورد بررسی های اخلاقی و ارزش شناختی قرار داد امّا، اگر صورتبندی منحصر بە فرد ژیژک در مورد ایدئولوژی را کە زمانی گفتە بود: ” اصلی ترین خواست ایدئولوژی حاکم از سوژەها این است کە فکر نکنند، زیرا باعث افشای ساز و کار سلطە می شود”، نیز در مورد وضعیت تحصیلی و نظام اموزشی این نسل پیادە کنیم، نخستین مسالەی پیش رو برای آسیب شناسیِ فاجعەی میانگین نمرات امتحانات نهایی سراسر ایران چیزی نیست جز فهمی موقعیّت مند از آن.(پائولو فریرە).

 

از فهم موقعیّت مند کە بحث می شود، منظور درک بنیان هایی ست کە نظام آموزشی در ایران بر آن استوار است. دیالکتیک ایدئولوژی، پول و طردشدگان، مفاهیم بنیادینی هستند کە از طرفی هرگونە صورت بندی آسیب شناسانە و پاتولوژیک از نظام آموزشی در ایران بخصوص در مورد نسل Z را بە کناری نهادە و منجر بە بەبارآوری چنین فاجعەای شدە و از طرفی هم، بدون درنظرگرفتن این عناصر سەگانە، هرگونە خوانش پاتولوژیک از وضعیت نظام آموزشی کاملاً پوچ و عقیم خواهد بود.

اگر از منظری مارکسیستی، طردشدگان مورد نظر فریرە همان طبقە پایین و محروم جامعە باشند کە از هر گونە مزایا و امکانات تحصیلی از قبیل شرکت در کلاسهای تقویتی، کلاس های فوق برنامە و کنکورهای آزمایشی و مدارس غیر انتفاعی و … محرومند، طردشدگان داستان ما از منظری جامعەشناسانە، بدون شک همان نسلZ هستند کە فارغ از تمامی انتقاداتی کە میتوان بە آنها نسبت داد امّا توسط نظام آموزشی، از هرگونە بروزرسانی آموزشی، اخلاقی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی نیز محروم شدە و و در پرانتز قرار گرفتەاند. هر چند در نظام اموزشی ایران بە مدارس غیرانتفاعی و صنعت کنکور و موسسات اموزشی نیز کە سالانە هزاران میلیارد تومان گردش مالی دارند نیز نباید با دیدی خوشبینانە نگریست زیرا بیش و پیش از انکە در راستای تعالی نظام اموزشی باشند بە طبقەسازی تحصیلی، ایدئولوژیکی و فرهنگی و اقتصادی منجر شدەاند اما، عمق فاجعە وقتی آشکار می شود کە نظام آموزشی با همەی زیرساختهایش، از درک این نکتەی فاجعەبار غفلت ورزیدە کە هرجا تحت سلطە ایدئولوژی قرار بگیرد، از تمام ظرفیت های رهایی بخشش تهی می گردد، بخصوص آنکە نقطەی ثقل آن همان نسلZ است کە امکان هرگونە فراروی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی از آن سلب شدە است.

آنچە در این میان نباید بە سادگی از آن چشم پوشید امّا، وضعیتِ نظام آموزشی در استان های کرمانشاە، ایلام، لرستان، آذربایجان غربی و کوردستان است کە ضمن اینکە دارای بیشترین محرومیت های آموزشی و اقتصادی در ایران هستند نیز از این فاجعەی ایدئولوژیک نە تنها بی بهرە نبودند کە مشمول تعمیم یافتگی چنین فاجعەای نیز شدەاند. البتە این تنها بخشی از ماجراست و همانطور کە گفتە شد، سهم خود دانش اموزان این مقطع کە عموماً از نسل Z هستند، بەهیچ وجە قابل اغماض و چشم پوشی نیست.

مسالە امّا جایی دیگر در رنج است و آن اینکە در نظام آموزشی ای که طبق گفتەی آلتوسر که در آن سوژەها مرتب مورد استیضاح گفتمان ایدئولوژیک قرار میگیرند، هرگونە سرپیچی و تمرُّدِ سوبژکتیوِ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و یا اخلاقی از گفتمان ایدئولوژیک، حتی اگر در راستای استعلای سوژەها باشد نیز منجر بە طردشدگی میگردد. معظلی کە بە شدت دامنگیر نسل Z شدە و ظاهراً بە اَنحای گوناگون نیز در حال تولید و بازتولید و اَنباشت اَختگی ایدئولوژیک است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *