رنج، سکوت و استوار؛ روایت رنجهای ناگفته و چالشهای حرفه ای خبرنگاران

دکتر فردین مصطفایی |مدیرمسئول آژانس خبری ـ تحلیلی سقزرووداو
سقزرووداو- رسانهها بهعنوان رکن چهارم دموکراسی و زبان گویای مردم، نقشی بیبدیل در افزایش آگاهی عمومی، شفافسازی و پیشبرد جامعه ایفا میکنند.
رسالت رسانهای شامل اطلاعرسانی دقیق، نظارت بر عملکرد نهادهای قدرت، بازتاب مطالبات عمومی، دفاع از آزادی بیان و تبیین روندهای اجتماعی و اداری است، در این میان، دسترسی آزاد به اطلاعات و آزادی بیان، مهمترین ابزارهای تحقق این وظایف هستند؛ اما این مسیر در عمل با محدودیتها و موانعی همراه است که فعالیت حرفهای روزنامهنگاران و روزنامه نگاران را با چالش مواجه میسازد.
رسانه با تمام پیچیدگیها و حساسیتهایش، پل ارتباطی میان مردم، نهادهای عمومی و حکمرانی است؛ اما در کوردستان بهواسطهی وجود حساسیتها، تنوع فرهنگی، شکاف های توسعه ای و… کار رسانهای بهمراتب دشوارتر و پرمخاطرهتر است، فشارها و محدودیتها در این منطقه نهتنها فعالیت رسانهای را تضعیف کرده، بلکه به تهدیدی برای رکن دموکراسی نیز تبدیل شدهاند، موضوعی که بهطور مستقیم فضای مطالبهگری و نقش رسانهها در افشای فساد و پیگیری حقوق عمومی را تهدید میکند. در این میان، خبرنگاران شهرستانی بیشترین آسیب را متحمل شدهاند؛ آنها با فشارهای رسمی و غیررسمی مواجهاند.
زخمهای پنهان، رنجهای ناگفتهی خبرنگاران در کوردستان
در جامعه ای که انتشار آزاد اطلاعات، آگاهی بخشی، حقیقت و نقد هزینهای غیرقابل پیش بینی و نامعلوم دارد، خبرنگاران و رسانه نگاران جزو نخستین قربانیان این حوزه می باشند؛ در جامعه و خصوصا کوردستان، آنان نهتنها بازتابدهندهی رنج مردماند، بلکه خود، بخشی از این رنج ممتد و سیستماتیک هستند، لذا گام نهادن در مسیر مطالبه گری و نقد مثل حرکت روی لبه تیغ و مسیری پراسترس و همراه با فشارهای پیدا و پنهان است؛
پذیرش سانسور نسبی و تحمیل خودسانسوری برای ادامهی حیات برای روزنامهنگاران امری آشناست و گاهی، تحمل سکوتی سنگین به جای فریادهای خاموششده، برای حفظ روال معمول زندگی.
کاهش آستانه تحمل و میل به تملقپذیری
یکی از عوامل اصلی این وضعیت، کاهش آستانه تحمل برخی مسئولان و ترجیح فرهنگ تملقگویی بر نقدپذیری است. در موارد متعدد، پاسخ به یک گزارش انتقادی نه شفافسازی یا گفتوگو، بلکه طرح شکایت قضایی و تهدید به سکوت بوده است. متأسفانه، برخی مسئولان متملق و متخلف، نقد را نه بهعنوان عاملی اصلاحگر، بلکه بهمثابه تهدیدی امنیتی تلقی کردهاند و با ایجاد فضای ترس، هرگونه بررسی رسانهای از عملکرد خود را با پوشش و حفاظ دروغین امنیتی بایکوت کردهاند.
رسانههای مستقل در بنبست بیپناهی
در مقابل این وضعیت، رسانهها نیز بهدلیل ضعف ساختاری، نبود تشکلهای حامی، محدودیتهای مالی و خلأ نهادهای صنفی مؤثر، نتوانستهاند نقش مؤثر خود را ایفا کنند.
برخی تشکل ها مانند خانه مطبوعات عمدتا به نهادی واسط و هماهنگ کننده تبدیل شده و فاقد اثرگذاری و اختیارات لازم برای سیاستگذاری و نقش آفرینی موثر به مثابه نهاد خصوصی حامی رسانه ها، می باشد و اثرگذاری و کنشگری موثری از این تشکل یا سایر تشکل های مشابه در مواقع ضروری و ویژه دیده نشده است.
وزارت ارشاد و معاونت رسانه ای آن به عنوان متولی رسانه ها در کشور و هیات عالی نظارت بر مطبوعات متشکل از نمایندگان ۳ قوه و نهادهای خصوصی و دانشگاهی، سیاستگذاری و برنامه های حمایتی و اثربخش در حوزه رسانه های رسمی در سال های اخیر نداشته اند و چه بسا با برخی اقدامات شتابزده مثل اقدامات اخیر در آستانه روز خبرنگار، در جهت تنزل نقش و جایگاه اجتماعی اهالی رسانه حرکت کردهاند که جای تأسف دارد.
این فضای رهاشده موجب گشته رسانههای وابسته، تملقگو و گاها فاقد هویت مشخص مجال فعالیت بدون دغدغه یابند، در حالی که رسانههای منتقد یا مستقل در برابر کوچکترین نقد، با اتهاماتی چون نشر اکاذیب، افترا و تشویش اذهان عمومی روبهرو میشوند.
ضرورت ایجاد سازوکارهای حقوقی و صنفی حمایتگر
انتظار میرود وزارت ارشاد، مجلس و دولت در تدوین ساز و کارها و سیاستگذاری برای توسعه فضا و بسترهای کار رسانهای توجه ویژه ای داشته و در اقدامات منفعلانه خود تجدیدنظر کنند.
خانه مطبوعات با همکاری نهادهای نظارتی و قضایی، نسبت به ایجاد و فعالسازی کمیتههای حقوقی ـ تخصصی اقدام کند. این کمیتهها میتوانند بهعنوان مرجع حلوفصل اختلافات میان رسانهها و دستگاهها، مسیرهایی همچون میانجیگری، صلح و ارجاع کارشناسی را پیگیری کنند. چنین راهبردهایی ضمن کاستن از حجم پروندههای قضایی، به ارتقاء فرهنگ نقدپذیری و تقویت جایگاه رسانهها نیز کمک خواهند کرد.
ضروری است قوه قضاییه با همکاری نهادهایی مانند خانه مطبوعات، معاونت مطبوعاتی ارشاد و کارشناسان متخصص نسبت به ایجاد شعب تخصصی رسیدگی به اتهامات رسانهای در دادسرا و دادگاه در شهرستان ها و مراکز استان، تفاوت میان تشویش اذهان عمومی و تشویق به اصلاح امور را به روشنی برای مسئولان و شهروندان تبیین کنند.
در همین راستا، جای خالی هیئت منصفه مطبوعات، که در کوردستان بیشتر جنبه تشریفاتی دارد، محسوس است. این هیئت باید با ایفای نقش فعال در دادرسیها و فعالیت های رسانه ای، از جایگاه رسانهها دفاع و مانع از تفسیر ناعادلانه اتهامات رسانهای و کاهش ممنوعیت ها شود.
نقش نهادهای اجرایی و مسئولیتپذیری دولت
استانداران و فرمانداران بهعنوان نمایندگان عالی دولت، باید نقشی فعال در ایجاد فضای تعامل میان رسانهها و نهادها ایفا کرده و از اقدامات سلیقه ای برخی نهادها جلوگیری و با عدم پاسخگویی برخی مسئولان برخورد نمایند و از سوی دیگر از طرح شکایتهای غیرضروری جلوگیری کنند. سکوت یا بیتفاوتی در قبال فشار بر رسانهها، بهویژه هنگامیکه ریشه در ملاحظات جناحی دارد، پذیرفتنی نیست.
چه باید کرد؟
در چنین شرایطی، رسانههای مستقل یا باید دچار محافظهکاری شده و از رسالت خود عدول کنند، یا با رویکردی حرفهای، مسئولانه و صنفی، همچنان پیگیر مطالبات اجتماعی باقی بمانند. رسانه باید با هشدارهای بهموقع، مانع از گسترش انحرافات و ایجاد پروندههای قضایی برای مسئولان شود و نقش اصلاحگرانهی خود را در جامعه ایفا کند، در پایان باید تأکید کرد که مسئولان بهجای رسانهستیزی و فرار از پاسخگویی، باید رسانهها را بهعنوان همراهان خود در اصلاح امور بشناسند.
در این میان، رسانههایی که با پایبندی به اصول حرفهای، در کنار مطالبات مشروع مردم ایستادهاند، شایستهی حمایت و همافزاییاند. این رسانهها نباید تنها بمانند. وقت آن است که روزنامهنگاران مستقل، آزاد و شرافتمند؛ فارغ از اختلافات فکری و رویکردها؛ متحد، منسجم و مقاوم در برابر فشارها و عناصر ناکارآمد اجرایی، دست در دست هم دهند تا فضا برای طرح شفاف، منصفانه و مؤثر نقدهای اجتماعی و فرهنگی فراهم شود.
با این وجود باید گفت هنوز خبرنگارانی هستند که مینویسند، نه برای منافع شخصی یا انگیزههای مالی، بلکه برای دفاع از حقیقت، آزادی بیان، رفاه و حل مشکلات مردم، عدالت و کرامت انسانی. آنها هنوز بخشی از وجدان بیدار جامعهاند؛ صدای خاموششدگان، چشمهای بیدار، و حافظان حافظهی جمعی مردم.
در پایان یادآور می شود که روز خبرنگار، صرفاً یادآور یک مناسبت تقویمی نیست؛ بلکه گرامیداشت ایستادگی مدافعان آزادی بیان، حقیقتی و آگاهی بخشی است که گاه با جان خود، حق دانستن و اندیشیدن را زنده نگاه داشتهاند. پاسداشت این روز، یادآور مسئولیتی همگانی است: نباید این صدای حقطلبی و آزادیخواهی خاموش شود، نباید رنج این قلمها بیثمر بماند.