هفت دام توسعه کوردستان
نویسنده: دکتر ابراهیم محمدحسینی
بایزید مردوخی، نظریه پرداز کوردستانی هفت دام اقتصاد ایران، بر این عقیده است که دام روتین (بروکراسی اداری)، دام میانگین (تکیه بر میانگین ها، واقعیت زندگی مردم را پنهان می کند)، دام مرکز محور (بی توجهی به ظرفیتهای محلی)، دام قانونگذار(تعدد و تناقض قوانین)، دام برنامه ریزی و نظارت (عدم پیگیری عملیاتی برنامه ها)، اقتصاد تک محوری و دام سرمایه انسانی و بازار (فرار سرمایه گذاران بومی، بیکاری و ضعف بازار کار ) از جمله موانع توسعه نیافتگی هستند.
این قلم بر پایه این نظریه، مطرح می کند که؛ بوروکراسی کُند و مقاومت در برابر نوآوری، فرایندهای اداری طولانی، پیچیدگی مجوزها و دورزدن قوانین باعث فراریشدن سرمایهگذار و کُندی پروژهها میشود که این یکی از دام های توسعه کوردستان است که بایستی به سمت، سادهسازی مجوزها، پنجرهٔ واحد خدمات و شفافسازی روندها حرکت نمود.
همچنین کوردستان، گرفتار دام میانگیننگری یعنی تکیه بر آمار کلان بهجای تحلیل توزیع و گروههای آسیبپذیر است که بایستی از نابرابری روستایی-شهری و گروههای محروم، غفلت نماند و از شاخصهای منطقهای، فقرسنجی محلی و هدفگذاریِ برنامهها براساس گروهها استفاده نمود به عنوان نمونه در شهرستان سقز برای برخورداری از مزایای مرزی، دهک ۱ و ۲ و بیشتر هم شامل موضوع شود و فقط مرزنشینان از آن برخوردار نشوند.
سومین سد توسعه در کوردستان، نادیدهگرفتن ظرفیتهای محلی، اخذ تصمیم های کلان در وزارتخانه ها بدون مشارکت استانداری ها، فرمانداریها، شوراها و جامعهٔ مدنی است که تفویض اختیار مالی و اجرایی به استان، تقویت شوراهای شهرستانی و سازوکارهای مشارکتی، افزایش اختیارات مدیران استانی و شهرستانی می تواند راهکار مناسبی باشد.
دام بعدی توسعه کوردستان، تداخل مقررات و نااطمینانی حقوقی است که مثلاً در حوزه زمین، معادن یا تجارت مرزی، کوردستان با موانعی مواجه است که بایستی با مقررات استانی و ثبات مقررات برای سرمایهگذاران، از موانع کاست.
پنجمین دام، برنامهریزی و نظارت ضعیف است که نمونه آن واگذاری تسهیلات کلان بدون ملاکهای پایش و ارزیابی و بدون پیگیری عملیاتی است که بخشی از منابع را هدر می دهند.
کوردستان همچنین با اقتصاد تقریبا تک محوری در حوزه کشاورزی مواجه است که اتکای زیاد به کشاورزی و دامپروری همراه با مدیریت آب ضعیف؛ تغییر اقلیم و مدیریت نامناسب منابع آب، تهدید جدی است.
لذا تنوعبخشی به اقتصاد محلی (فرآوری محصولات، ایجاد صنایع مرتبط، گردشگری پایدار، زنجیره ارزش)، مدیریت یکپارچه منابع آب و حرکت به سمت محصولات کم آب بر، بایستی رصد شود.
مواردی چون استفاده از ظرفیت گندم استان برای کارخانه های ماکارونی، استفاده از کاه برای صنایع چوب و.. نیز از دیگر موارد است.
یکی دیگر از دام ها، فرار سرمایهگذاران محلی بهخاطر موانع اداری و عدم حمایت هاست که بایستی با تدوین بستههای مشوق استقرار سرمایهگذار بومی، آموزش مهارتی متناسب با بازار، توسعه کسبوکارهای خُرد و پیوند با بازارهای مرزی، جهت توسعه تدبیر اندیشی نمود.
با این شرح، نگاه متوازن به استانها نیازمند؛ تغییر نگاه دولت از دولت _ قوم به دولت_ ملت، دیدن تفاوت های اقلیمی و فرهنگی در برنامه ریزی ها، توجه به آمایش سرزمینی، فراهم شدن امکان مشارکت استانها در سیاستگذاری است.
با این زاویه دید، مشکل توسعه کوردستان را میتوان با همان چارچوب مردوخی دید.
کوردستان، نیازمند هفت گانه؛ تخفیف بوروکراسی،تفویض اختیار، مدیریت تغییر نه صرف تغییر مدیران، ثبات قوانین و سرمایهگذاری در تنوع اقتصادی، آموزش و توسعه منابع انسانی، مهارت آموزی، قانونمندشدن مناسبات اجتماعی، پاسخگویی و شفافیت است.