اجتماعی, اخبار, ایران, سیاسی, ویژه خبری, یادداشت

مجازی شدن میدان حافظه جمعی و خروج از دام دیگر بودگی

نویسنده: دکتر لقمان قنبری- نویسنده و پژوهشگر سیاسی

سقزرووداو- هویت و حافظه جمعی به دلیل پیوند با پدیده‌هایی همچون بازتاب، آگاهی، عضویت و دلبستگی جمعی، انسجام اجتماعی و نمادگرایی، از موضوعات بنیادین در نظریه‌های جامعه‌شناسی به شمار می‌روند و به شیوه‌های گوناگون مفهوم‌سازی شده‌اند. از همین رو، پرداخت نظری و عملی به مسئله هویت و حافظه، ویژگی اصلی بسیاری از آثار نظری و تجربی جامعه‌شناسان مدرن است.
اندرسون از مهم‌ترین خصیصه‌های هویت ملی و ملت‌بودگی را تداوم پیوند میان حال و گذشته می‌داند. او با تعریف ملت به‌عنوان یک «جامعه تصوری» معتقد است: هویت ملی برخاسته از حافظه جمعی، نیاز انسان به تداوم تاریخی را تغذیه کرده و با تضمین ماندگاری ملت، مانع افول و زوال آن می‌شود. آویشای مارگالی نیز بر این باور است که جامعه حافظه‌محور نه تنها بر روابط با زندگان، بلکه بر روابط عمیق با مردگان نیز استوار است و از رهگذر حافظه، به مسئله بقا معنا می‌بخشد. بر همین اساس، برای بسیاری از ملت‌های به حاشیه‌رانده‌شده، یادآوری حافظه جمعی، عنصری کلیدی در حفظ هویت و الهام‌بخش فداکاری محسوب می‌شود.

اسمیت ملت را مجموعه‌ای انسانی تعریف می‌کند که در سرزمینی مشخص با اسطوره‌ها و خاطرات مشترک زیست می‌کند و فرهنگ، اقتصاد و نظام حقوقی واحدی دارد. او «اسطوره قومی» را معادل حافظه جمعی به کار می‌گیرد. برگر و لاکمن نیز معتقدند هر جامعه‌ای گذشته‌ای دارد که تأمل در آن برای بقا و هویت‌یابی ضروری است. در یک جمع‌بندی، حافظه جمعی را می‌توان روایتی مشترک دانست که گذشته را در حال بازنمایی کرده، تجربه‌های تاریخی جامعه را صورت‌بندی می‌کند و به منبعی برای ادراک زندگی مشترک و هویت‌یابی بدل می‌شود.

در عصر جهانی‌شدن، رسانه‌های نوین همچون ماهواره، اینترنت و تلفن همراه نقش مهمی در بازسازی حافظه تاریخی و جمعی کُردها ایفا می‌کنند و به بستری برای انتقال روایت‌های هویتی بدل شده‌اند. اشتراک‌گذاری اطلاعات از طریق تصاویر و اینترنت قدرتی بی‌سابقه به کنشگران سایبری کُرد بخشیده است تا حافظه تاریخی و سیاسی خود را زنده نگه دارند. یادآوری تمدن کُردها به‌مثابه سرمایه اصلی این ملت، همراه با سرمایه انسانی تحصیل‌کرده و آشنا به فناوری‌های نوین، فرصتی فراهم کرده است تا بازنمایی هویت کُردی در سطح جهانی تقویت شود.
به بیان دیگر، جهانی‌شدن با پیشرفت فناوری نقشی انکارناپذیر در بازسازی حافظه تاریخی و فرهنگی کُردها دارد. فناوری دیجیتال، رسانه‌های جمعی و تحرک انسانی، ساختار انتقال و شکل‌گیری خاطرات را دگرگون ساخته و زمینه تعامل میان گروه‌هایی را که قرن‌ها از هم جدا بودند، گسترش داده است. در چنین شرایطی، هویت‌های سرکوب‌شده و حاشیه‌نشین به عرصه روایتگری بازمی‌گردند و روایت‌های آنان که از دل حافظه جمعی برخاسته، به نظام هویتی فردی و جمعی معنا می‌بخشد.

 

امروزه گسترش رسانه‌ها و شکل‌گیری انجمن‌های فرهنگی و اجتماعی در میان کُردها، آگاهی نسبت به تحولات منطقه‌ای را آسان‌تر کرده و به تقویت کانون‌های حافظه جمعی انجامیده است. به همین دلیل، «مجازی‌شدن میدان حافظه جمعی» واقعیتی نوین است که افق گسترده‌ای فراروی کارگزاران هویت و حافظه کُردی گشوده است.
در نهایت می‌توان گفت کُردها برای رهایی از دام «دیگر بودگیِ غیر اصیل» نیازمند سیاست احیای حافظه تاریخی و جمعی خود هستند. حافظه جمعی کُردی از رهگذر یادآوری رویدادهای گذشته، برگزاری یادواره‌ها، تألیف آثار علمی و ادبی، تولیدات هنری و مطبوعاتی، تلاشی هدفمند برای تقویت همبستگی ملی در بستر جهانی‌شدن را شکل می‌دهد.
مانوئل کاستلز بر این باور است که جهانی‌شدن مستقیماً بر هویت تأثیر می‌گذارد و آن را منبع معنا می‌سازد. از این منظر، بهره‌گیری از رسانه‌ها و هنر در عصر جهانی‌شدن فرصتی بی‌بدیل برای کُردها به وجود آورده است تا با بازنمایی دوباره رنج‌ها و زخم‌های تاریخی، زمینه خروج از «دیگر بودگی هویتی» را فراهم کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *