سقزرووداو: خاتوزین هنرمند منطقه ترجان سقز بود که در ده های گذشته با عشق ورزیدن نسبت به خاک و آب و ترکیب آن ها، جان تازه ای به هنر پیکرتراشی منطقه بخشید.
این هنرمند خلاق متولد دوازدهم مردادماه سال ۱۳۰۰ در روستای «بو گه به سی» بوده که طی عمر حدود ۷۴ ساله اش، شیرازه و مدیریت اصلی خانواده خویش را در اختیار داشت و برای گذراندن امورات زندگی اقدام به ساخت تنور، کوزه و صنایع دستی و هنری می نمود…
همسر خاتوزین ۳۱ سال قبل از مرگ خودش، به دیار باقی می شتابد، مرگ همسرش باعث می گردد که خاتوزین نقش پدر را هم برای فرزندان یتیمش بازی کند و برای تامین مخارج زندگی، بیشتر از گذشته تلاش کند، و با ساخت تنور نان منازل و کوزه های سفالی، یک گارگاه خانگی در منزل خودش ایجاد کرد و با این کار خرج خود و فرزندانش را تامین می نمود، همچنین هنر سفالگری و تهیه مجسمه از طریق گل را به فرزند و عروسش یاد داد.
خاتوزین هنرمندی خودپرور بود که آثارش شامل ۲ بخش حیوانات واقعی و گریوفن بوده که در علم باستانشناسی به حیواناتی گفته میشود که ترکیبی از چند حیوان است
ادامه ی این شیوه فعالیت او باعث پیشرفت روزافزون رویکرد هنری خاتوزین در ۱۲ سال آخر زندگی او شده و وی سیمای یک هنرمند رنگین دست را به خود گرفت، بصورتی که استاد هادی ضیاء الدینی (مجسمه ساز نامدار کرد) در مورد او چنین می گوید: «وی با مردم دوست و رفیق بود، مردم هم سخنان قلب او بودند که تارهای قلب او را می ریسیدند».
پیکرههای ساخته خاتوزین، مخاطب حرفهای امروز را با سؤالات بزرگی مواجه میکند که آیا این بانوی هنرمند با آثار تاریخی- باستانی گذشتگان آشنایی داشته است؟ چه میزان تحت تاثیر ادبیات شفاهی – روایی، که سینه به سینه از نسلهای پیشین به وی منتقل شده، قرار گرفته است؟ آیا این طرحهای اساطیری به او الهام می شده است؟ و سوالات بسیار دیگر که شاید با دیدن آثارش به آنها برسیم.
اما این زن هنرمند و خلاق کورد با آنکه سواد نداشت، ولی ذهنی قوی و فکری عمیق داشت، خاتوزین در پاسخ به سوالات فوق چنین می گفت: «چند سال قبل شور و شوق ساخت وسایلی غیر از تنور و کوزه را در وجودم احساس کردم، من هم به احساسات قلبم پاسخ دادم و آن پرنده ها و موجوداتی را که در طول زندگی دیده بودم و همچنین پهلوانانی که در «بیت و حیران و حکایات کوردی» شنیده بودم را در ذهن خودم ترسیم می کردم، به گل و خاک جان می بخشیدم و مردم به آن هنر می گفتند و من بیشتر تلاش می کردم که این احساسات را بروز دهم».
در سال ۱۳۷۲ تعدادی از آثار خاتوزین را در فینال مجسمهسازی تهران به نمایش میگذارند که موفق به کسب «رتبه برتر» این رخداد هنری کشوری میشود.
هم اکنون و در غیاب و نبود موزه در شهرستان فرهنگی و تاریخی سقز، تعدادی از آثار فاخر و شگفتانگیز مادر اسطورههای کوردستان در موزه مردم شناسی خانه کورد سنندج نگهداری میشود و در معرض دید عموم است.
متاسفانه خاتوزین به مانند بسیاری دیگر تنها پس از مرگش شناخته شد و بسیاری بعد از مرگش در مورد او نوشتند:
“خاتوزین زنیست اهل روستای “بوگه بسی” مسیر سقز- بوکان، در تمام زندگی به مدرسه نرفته است، شغلش ساخت کوزه و تنور از گل و خاک است. در تمام زندگی نام داوینچی و میکل آنژ و رودان را نشنیده است، اما با دست و احساس خویش به خاک جان می بخشد”.
خاتوزین، این مادر اسطورههای کوردستان در سال ۱۳۷۴ در سن ۷۴ سالگی در همان روستای محل زندگیش چشم از جهان فرو میبندد و دنیای هنر و اسطورهشناسی را با سوالات بسیار تنها میگذارد.
منابع مورداستفاده: روزنامه همشهری، خبرگزاری ایسنا
- سقز رووداو
- کد خبر 12030
- يک نظر
- پرینت
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -
خاتو زین بوکانی است و تمام این روستاها رو ازتون پس میگیریم!!!! کارزارشم راه انداختیم
https://www.karzar.net/40654