عدالت آبی؛ سهم کشاورز یا خانهباغ؟

نویسنده: ارسطو عباسی
در دل یک روستای کوچک، پدری ۶۵ ساله هنوز با دستان پینهبستهاش زمین را شخم میزند. او نه برای تفریح آمده، نه برای سرمایهگذاری؛ بلکه برای زندهماندن. کشاورزی تنها منبع درآمد اوست، تنها امیدی که خانوادهاش را سرپا نگه داشته. اما امسال، خشکسالی و کمآبی، نفس زمین را گرفته. پدرم برای نجات محصولش چندین بار درخواست مجوز حفر چاه داده، اما پاسخ، یک «نه» قاطع بوده.
در همین حال، اطراف زمینهای او پر شده از خانهباغهایی که متعلق به کسانی است که سهمی در تولید ندارند و به شغل های دیگر مشغولند. زمینهایی کوچک، از دو هزار تا هشت هزار متر، که برای تفریح و حفظ سرمایه خریداری شدهاند. نکتهی تلخ اینجاست: همهی این خانهباغها مجوز چاه دارند. اما کشاورز واقعی، کسی که از زمین نان درمیآورد، از این حق محروم شده.
آیا این عدالت است؟ آیا منابع آبی باید صرف تفریح شود یا تولید؟ آیا صدای کشاورزان واقعی شنیده میشود؟
ما نمیخواهیم امتیاز ویژهای داشته باشیم؛ فقط میخواهیم همان حقی را داشته باشیم که دیگران بیدلیل از آن بهرهمند شدهاند. وقتی خانهباغهای تفریحی مجوز چاه دارند، چرا کشاورزِ فعال و مولد باید از این حق محروم باشد؟ آیا تفریح، اولویت بالاتری از تولید و معیشت دارد؟
از مسئولان جهاد کشاورزی، اداره منابع آب و فرمانداری منطقه میخواهیم با نگاهی منصفانه و واقعگرایانه، وضعیت کشاورزان واقعی را بررسی کنند. تخصیص منابع آبی باید بر اساس نیاز واقعی و نقش تولیدی باشد، نه بر اساس نفوذ یا موقعیت شغلی مالک زمین.
اگر این بیعدالتی ادامه یابد، نهتنها خانوادههای روستایی آسیب میبینند، بلکه امنیت غذایی نیز در معرض تهدید قرار میگیرد. کشاورزی ستون فقرات اقتصاد محلی است و بیتوجهی به آن، فروپاشی تدریجی روستاها را رقم خواهد زد.
ما صدایمان را بلند کردهایم، نه برای اعتراض بیهدف، بلکه برای دفاع از حق زندگی، حق تولید و حق عدالت. چیزی که مدتهاست از این سرزمین رخت بر بسته است!