اجتماعی, اخبار, سیاسی, فرهنگی, ویژه خبری, یادداشت

زیویه؛ شکوهِ تاریخ بدون تاریخ

نویسنده: دکتر یونس قربانی‌فر

۱ . سرگذشت زیویەی سقز از هر جهت قابل تامل است؛ نمونە‌ای است از یک شکوە تمدنی کە هیچ راوی آن را روایت نمی‌کند، یک تاریخ بدون تاریخ است! کتاب‌ها، مقالات پژوهشی، ابزارهای هوش مصنوعی، موتورهای جستجو، سایت‌های خبری و عمومی گزارش‌ها و داده‌های محدود و مختصری درباره‌ی زیویه ارائه می‌دهند. این اطلاعات و داده‌ها، نظر خواننده‌ی حرفه‌ای را جلب نمی‌کند و ذهن مخاطب علاقمند و غیرمتخصص را بیشتر آشفته می‌سازد.

 

۲. ارزیابی‌های متقدم باستانشناسی درباره‌ی زیویه، که آمیخته با نام‌‌های بزرگان این حوزه است، هر چند دچار آشفتگی است، اما بیشتر می‌تواند مورد تامل و اطمینان باشد. اما گزارش‌های متاخر تیم‌های باستانشناسی، این آشفتگی را دوچندان کرده و کار را برای نوشتن‌ تاریخ زیویه بسیار دشوارتر کرده است. با این حال برای رد یا اثبات هر کدام از فرضیه‌های متقدم و متاخر، می‌توان ده‌ها استدلال خوب مطرح کرد؛ زیویه می‌تواند مانایی نباشد و مادی باشد، آشوری نباشد و اورارتویی باشد یا اصولا یک مانده‌ی ناب سکایی قلمداد شود و یا آمیزه‌ای از این رگه‌های تمدنی باشد. در این میان برخی اظهارنظرهای بی‌مبنا مانند “محور مانایی” منبعث از انگیزه‌های نهادی بوده و زاده‌ی ذهنیت‌های بوروکراتیک است، چرا که زیویه را در یک چارچوب مفروض غیرقابل اثبات محصور و محدود می‌کند.

 

۳. باستانشناسان، تاریخنگاران و پژوهشگران مطالعات تاریخی همواره باید به چند سوال اساسی پاسخ دهند؛ درباره‌ی موضوعات تاریخی تا چه اندازه توانسته‌اند فضایی مناسب برای گفتگو با گذشته فراهم نمایند؟ آیا در آماده‌سازی پاسخ‌های مناسب توفیق نسبی یافته‌اند؟ آیا در تفسیر گذشته،از چارچوب گفتمان‌های ایدئولوژیک فراتر رفته‌اند؟ آنچه درباره‌ی زیویه در اختیار است نشانگر عدم توفیق پژوهشگران است. آنها به دلایل مختلف نتوانسته‌اند درباره‌ی زیویه پاسخی مناسب تدارک ببینند.

 

۴. بخش عمده‌ای از سرگذشت زیویه، تاریخ کشف و کاوش آن است. از حدود هشتاد سال پیش که نام زیویه بر سر زبان‌ها افتاد، بحث غارت و دستبرد به این مانده‌ی باستانی داغ بوده است، از مردمان عادی تا افراد ذی‌نفوذ هر یک به نوعی زینت را از زیویه ستانده‌اند. اکنون آثار زیویه در چندین موزه‌ی جهانی یا مجموعه‌های شخصی جای گرفته‌اند. در واقع نمودها و حافظه‌ی مادی این تمدن پراکنده شده‌ و به صورت ابژه‌ی زیبایی‌شناسی موزه‌ها و مجموعه‌های خارجی درآمده‌اند. گرچه این آثار خود گویای شکوه تمدنی زیویه هستند، اما روایتی معنادار از آنها نساخته‌اند و یک نمود درخشان تمدنی بدون تاریخ مانده است.
می‌توان از امکان گردآوری این آثار در یک مکان، به شکلی موقت، سخن گفت و یا در یک موزه‌ی مجازی آنها را به نمایش درآورد. همچنین می‌توان با ایجاد فضای گفتگو، زمینه را برای روایت‌سازی و تاریخپردازی درباره‌ی زیویه فراهم ساخت.

 

۵. در گفتمان اداری تا بحثی از میراث به میان می‌آید، به طور قطع از گردشگری و یا ظرفیت‌های گردشگری آن هم سخن گفته می‌شود. هر چند تجاری‌سازی میراث تاریخی بد نیست، هم به توسعه‌ی روابط انسانی کمک می‌کند و هم از لحاظ اقتصادی مفید است. اما تجاری‌سازی الزاماتی دارد که بدون توجه به آنها،  گردشگری تنها می‌تواند تبعات ویرانگر برای میراث تاریخی داشته باشد. زیویه را باید  روایت کرد، خوب محافظت کرد و در نهایت تجاری‌سازی و نمایش آن را در دستورکار قرار داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *