اجتماعی, اخبار, ایران, سیاسی, فرهنگی, ویژه خبری, یادداشت

تغییر نام‌ها و تاریخ

نویسنده: دکتر اسماعیل شمس، استاد دانشگاه و مورخ

یکی از اقدامات اصلی دولت رضاشاه تغییر نامهای شهرها و اماکن مختلف بود.آنچه که در تصویر پیوست می‌بینید، تصویر روزنامه اطلاعات ۲۷ خرداد ۱۳۱۴ است که در آن فهرست نام جدید ۲۰ شهر ایران منتشر شده است. البته این بیست نام جدید تنها بخش کوچکی از صدها نامی هستند که در این دوره عوض شده‌اند. برای نمونه، نام مهاباد هم در دوره رضاشاه جای ساوجبلاغ را گرفت یا مشکین‌شهر که بر جای خیاو نشست. مایَشت [دشت ماد] به ماهیدشت و تاقَوسان بە طاق بستان تبدیل شد و البته تهی از هرگونه محتوا و تاریخ گردید.

 

برخی نام ها هم در طول تاریخ بنا بر اسباب دیگری غیر از دستور حکومت و به عنوان مثال، تغییرات آوایی دچار تغییر شده‌اند؛ چنانکه اردویل، توریز و سراو به اردبیل و تبریز و سراب تغییر یافته‌اند. گاه با آمدن قومی نام های قدیم هم به شکل زبان او درآمده‌اند؛ چنانکه عرب ها کرماشان را به قرمیسین و الون را به حلوان و گلپایگان را به جرفادقان تبدیل کردند. گاه هم نامی را برای یک جغرافیا جعل کردند؛ چنانکه نواحی بین دجله و فرات و خابور را جزیره و شرق رود دجله را سواد عراق و نواحی کوهستانی شرقی‌تر را جبال و کنگاور را قصراللصوص و روستای تخت شیرین در پای کوه بیستون را ابو ایوب انصاری نامیدند. ترکان سلجوقی هم که آمدند سیسر را به سنقر و بردعه را به قره باغ تغییر دادند.

 

مغولان هم برزه را به جغتو و عثمانیان پردی را به آلتون کوپری تبدیل کردند؛ ضمن آنکه هرجا ایل چادر زد و اسکان یافت نام آنجا را بر اساس ویژگی طبیعی آن ابداع کرد و چنین شد که جایی چون سنگ سیاه داشت، قره‌داغ شد و جای دیگر چون دارای چشمه‌ای سرد بود، ساوجبلاغ نام یافت و منطقه‌ای که جنگل زیاد داشت، نام اورمان به خود گرفت.

 

تغییر نام یک شهر یا منطقه و خیابان به معنای قطع ارتباط تاریخ امروز و فردای آن با گذشته است. نام ها فقط یک لفظ ساده نیستند که لفظی دیگر جای آنها را بگیرد و تمام؛ بلکه یک نام همزمان تاریخ و فرهنگ و جغرافیا و هویت و روح ملی یک جامعه است. با تغییر یک نام همه اینها دچار تغییر می‌شوند. به باور من یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین کارهایی که باید در حوزه تاریخ کورد و کوردستان صورت گیرد بازخوانی این تاریخ بر اساس تغییرات نام های جغرافیا و اشخاص است، اما زهی افسوس که دست ما کوتاه و خرما بر نخیل؛ افسوس که بیشتر پروژه‌ها و طرح‌های تاریخ نگاران کورد به سبب فقدان بودجه و حمایت مالی تنها در ذهن می‌مانند و اگر برخی از آنها با عرق‌ریزان روح و زدن وقت شخصی و خانواده نوشته شوند به مرحله چاپ نمی‌رسند و اگر یک مورد از آنها هم به چاپ برسد، به دلایل مختلف ناشناخته می‌ماند و کمتر به دست مردم می‌رسد.

 

امیدوارم روزی یک درصد بودجه و امکاناتی که امروز در اختیار دیگران است به تاریخنگاران متخصصی که در حوزه تاریخ های حاشیه‌ای و کمتر شناخته‌شده مانند تاریخ کورد کار می‌کنند، تعلق گیرد تا تاریخ های تخصصی و علمی و مستند نوشته شوند و بیش از این فضا در اختیار تاریخ‌نویسی‌های متخیل، ایلیاتی و قبیله‌ای، تجاری، ایدئولوژیک، عامیانه و بی‌ریشه‌ای که جامعه و سرزمین ما را به پرتگاهی خطرناک می‌کشانند، قرار نگیرد.
متٲسفانه ما اهل قلم کورد هر روز شکایت می‌کنیم که چرا دیگران چنین و چنان‌اند، اما غافل از این هستیم که یکی از علل بنیادین توسعه آنها توجه به تاریخ است. تاریخ برای آنان چنان مهم است که آن را جعل می‌کنند و حتی متخیلانه یک تاریخ نو می‌سازند، اما مع‌الاسف ما از نوشتن تاریخی که داریم، خودداری می‌کنیم و هر روز یکی از مورخان توانمندمان را که تا روز آخر حیاتش حسرت‌مند کارهای نکرده و آرزوهای تحقق نیافته‌اش است، از دست می‌دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *