«دو نیمه‌ی جان»؛ روایتی تکان‌دهنده از زیستن با فقدان و امید

این کتاب روایتی عمیق، صمیمی و تکان‌دهنده از یکی از حساس‌ترین و دشوارترین مقاطع زندگی نویسنده است. این اثر، فراتر از شرح صرف یک واقعه‌ی تلخ، سفری درونی و انسانی در دل غم، دلتنگی، تاب‌آوری و تولدی دوباره را روایت می‌کند.

در کتاب دو نیمه‌ی جان، نویسنده با زبانی ساده اما سرشار از عمق و احساس، از تجربه‌ی دردناک از دست دادن فرزند پنج‌ساله‌اش، آریان، سخن می‌گوید؛ و از مسیری که پس از آن طی می‌کند تا بار دیگر با آمدن فرزندی دیگر، آریناز، معنای زندگی را بازتعریف کند.

دو نیمه‌ی جان روایت تلاقی دو جهان است؛ یکی خاموش‌شده و دیگری تازه متولد. این اثر، تنها قصه‌ای از رنج نیست؛ بلکه روایتی است از ایستادگی در برابر طوفان، ادامه‌دادن با زخم، و یافتن نور در دل تاریکی.

شادی نوری در این کتاب، از دل سوگواری، چراغی روشن می‌کند؛ نوری که راه را برای عبور از شب‌های بی‌پایان هموار می‌سازد. دو نیمه‌ی جان کتابی است برای همه‌ی آن‌هایی که داغی بر دل دارند، و نیز برای آنان که می‌خواهند معنای «ادامه دادن» را در سخت‌ترین شرایط بفهمند.

این کتاب، دعوتی است به تأمل، به همدلی، و به ایمان به امکان شکفتن—even در قلب ویرانی.

دو نیمه‌ی جان فقط یک کتاب نیست؛ تلنگری‌ست به جان، تجربه‌ای عمیق از زیستن با نبودن و یادآوری‌ای مؤثر از این حقیقت که عشق، در خاموشی، می‌تواند راهی به روشنی بگشاید.